پایان فشار حداکثری نزدیک است؟
به گزارش اقتصادنیوز دور دوم مذاکرات وین با پیشرفتهای مهمی همراه بوده است. بحثهای فنی در ۲ کارگروه کارشناسی برای تعیین اقدامات هستهای ایران و موارد رفع تحریمهای آمریکا تا حدود زیادی چارچوبهای مربوطه را تعیین کردهاند. اگرچه به نظر میرسد همچنان لیست اقدامات ایران و آمریکا نهایی نشده است، اما تصمیم کمیسیون مشترک برای شروع کار نوشتن پیشنویس تفاهمنامه بازگشت به توافق هستهای و نیز تشکیل کارگروه سوم برای تعیین توالی اقدامات متقابل، نشان میدهد که هم چارچوب کلی توافق تا حدود زیادی بسته شده، و هم بخش عمده کار برای تعیین محتوای اقدامات طرفها انجام شده است.
تنفس یکهفتهای پیش از راند سوم
در فاصله یکهفتهای هیئتهای دیپماتیک در کشورهای خود، نقشه راه ترسیم شده را تبیین و درباره آن رایزنی میکنند. احتمالاً هم در ایران و هم در آمریکا مخالفان برجام، دولتهای روحانی و بایدن را تحت فشار قرار خواهند داد یا حتی ممکن است کارشکنیهایی توسط عوامل داخلی دو کشور یا بازیگران خارجی مخالف برجام رخ دهد. اما در شرایط عادی احتمالا در هفته آینده طرفها برای دور سوم گفتوگوها به وین بازمی گردند و اینبار احتمالاً برای حل آخرین اختلاف نظرها در زمینه تعیین لیست نهایی تحریمهایی که باید رفع شوند و محدودیتهای هستهای که باید مجدداً اعمال شوند، مذاکره خواهند کرد.
کارگروه تعیین توالی اقدامات نیز کار خود را برای طراحی نقشه راه و تکمیل آن ادامه میدهد. در اینجا سرعت پیشرفت مذاکرات تا حد زیادی بستگی به میزان انعطافپذیری طرفین دارد و در صورتی که ایران و آمریکا بخواهند بر موضع حداکثری پافشاری کنند ایجاد بنبست در فرآیند و یا شکست کل آن اصلاً بعید نیست.
احیای برجام در یک ماه آینده؟
با این وجود میخائیل اولیانوف، سفیر روسیه در آژانس و مذاکره کننده ارشد در وین، به والاستریت ژورنال گفته است که کار در زمینه تهیه پیش نویس مراحل دو طرف برای بازگشت به توافق آغاز شده است. وی گفت: مذاکرات می تواند تا اواخر ماه مه پایان یابد، زمانی که تفاهم بین ایران و آژانس برای اطمینان از ادامه نظارت بر فعالیتهای هستهای ایران در آستانه منقضی شدن است. "من اعتقاد ندارم موانع غیرقابل حلی بر سر راه رسیدن به توافق وجود دارد."
آخرین اختلافها و تفاهم ها در مذاکرات وین
والاستریت ژورنال در گزارش ۲۱ آوریل نوشته است آمریکا آماده است تا علاوه بر تحریمهای هستهای اعمال شده در دولت ترامپ، تحریمهایی که با برچسب غیرهستهای نظیر مقابله با تروریسم علیه تجارت نفت، روابط بانکی و دیگر بخشهای اقتصادی مهم ایران است را رفع کند. این روزنامه چهارشنبه اول اردیبهشت به نقل از دو منبع مطلع که نام آنها فاش نشده نوشت که دولت جو بایدن برای حل اختلافات با ایران بر سر توافق هستهای موسوم به برجام آماده است در مقابل اقدامات تهران، تحریمهایی که به بهانه تروریسم علیه بانک مرکزی ایران، شرکت ملی نفت، خطوط کشتیرانی و چند بخش اقتصادی مهم از جمله فولاد و آلومینیوم این کشور وضع کرده است را لغو کند. یک مقام ارشد اروپایی نیز گفته است، واشنگتن از آمادگی خود برای رفع احتمالی تحریمها در بخشهایی از جمله منسوجات، خودروسازی، حملونقل، بیمه و ... برای اجرای مؤثر برجام خبر داده است.
وال استریت ژورنال همچنین از اختلافهای موجود خبر داده است. از جمله در مورد خروج برخی نهادهای ایران از لیست «سازمانهای تروریستی خارجی» وزارت خارجه آمریکا. این روزنامه مدعی است دو طرف درباره درخواست ایران مبنی بر خروج سپاه پاسداران و دفتر رهبر عالی ایران از این لیست اختلاف نظر دارند. مقامات آمریکایی گفتهاند که این حق را برای خود دارند که برخی اقدامات علیه حمایت تهران از گروه های شبه نظامی و برنامه موشک های بالستیک آن را حفظ کنند.
به عبارتی ایالات متحده علاوه بر رفع تحریمهای هستهای که ناسازگار با برجام هستند، آمادگی دارد بخشی از تحریمهای غیرهستهای (با برچسب مقابله با تروریسم، نقض حقوق بشر و ...) موسوم به «قرصهای سمی» را نیز رفع کند. این تحریمها روی کاغذ مغایرتی با برجام ندارند و به دلایلی غیر از برنامه هستهای اعمال میشوند، اما در عمل مانع اجرای موثر توافق میشوند و دسترسی تهران به مزایای برجام را مختل میکنند.
به گفته یک مقام ارشد آمریکایی، در دور سوم مذاکرات احتمالاً چالش اصلی اختلاف تفسیر دو طرف درباره مواردی از تحریمهاست که به فرآیند "پرزحمت" افتراق یا اتفاق نظر درباره حذف یا کاهش برخی از تحریمهای دولت ترامپ، موسوم به "قرصهای سمی" منتهی میشود. به نوشته فارن پالیسی، موارد قرصهای سمی شامل بیش از 700 تحریم غیرهستهای است که اغلب در پایان دوره ترامپ وضع شد که به رغم عدم مغایرت فنی با متن برجام، در عمل اجرای برجام را ناممکن میسازد. بهرحال بعید است آمریکا قصد داشته باشد تعداد زیادی از این ۷۰۰ مورد را لغو نماید، اما تأکید ایران بیشتر روی رفع تحریمها در حوزههای تجارت نفتی وروابط بانکی بوده است. بنابراین با توجه به سیگنال مثبت و رویکرد منعطف بایدن در این مرحله، میتوان نسبت به انعطافپذیری ایران در مذاکرات آتی هم امیدوار بود.
ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا درباره این گزارش والاستریتژورنال گفته است: آمریکا آماده برداشتن گامهای ضروری برای بازگشت به برجام است که شامل برداشتن تحریمهای ناسازگار با این توافق است. ماهیت دقیق تحریمها و ماهیت دقیق گامها ، دقیقاً همان موضوعاتی هستند که در کارگروه دوم در حال بحث است و نمیخواهیم به طور علنی درباره آن چیزی بگوییم. او همچنین مدعی شده است: «در هیچ جای برجام گفته نشده که آمریکا یا هر کشور دیگری در جهان نمیتواند ایران را برای پاسخگو کردن رفتارها و نفوذ نامطلوبش تحریم کند. ما درباره رفتارهای ایران نگرانیهای عمیقی داریم و تهران نباید دچار این تصور شود که ما از تلاش خود برای پاسخگو کردن ایران درباره حقوق بشر، برنامه موشک بالستیک و حمایت از تروریسم در منطقه دست میکشیم.»
جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید نیز در گفتوگو با کریستین امانپور، مجری سیانان، گفته است، در این مذاکرات پیشرفت هایی حاصل شد، اما همچنان راهی طولانی باید پیموده شود. او در خصوص مذاکرات هستهای در وین گفته دو مساله اینجا وجود دارد. یکی مواد و محتوای مذاکرات و دیگری ترتیب زمانی اقدامات است. هم اکنون ما بر محتوا و مواد مذاکرات متمرکز هستیم و به موضوع ترتیب زمانی اقدامات هنوز نرسیدهایم. به هر حال، آمریکا هیچ حرکتی در خصوص این مسائل نمیکند، مگر این که برایش روشن باشد و اطمینان داشته باشد که ایران آماده است برنامه هستهای خود را به جعبه (محدودیتهای) تعیین شده در توافق هستهای ۲۰۱۵ باز گرداند.
در اینجا چند پرسش مهم، قابل طرح و واکاوی است. ازجمله اینکه چه چیزی باعث انعطافپذیری آمریکای جو بایدن در مذاکرات وین شد؟ آیا این انعطافپذیری که هنوز با خواسته ایران مبنی بر رفع همه تحریمهای دوره ترامپ، فاصله زیادی دارد، میتواند رضایت ایران را جلب کند؟ در صورت تداوم پافشاری تهران بر موضع حداکثری، واشنگتن چه رویکردی در پیش خواهد گرفت؟ و مهمتر از همه اینکه در صورت تفاهم بر سر لیست تحریمها، مراحل بعدی، یعنی «تعیین زمانبندی و توالی اقدامات متقابل» و «راستیآزمایی اقدامات»، با چه چالشهایی روبهروست؟ در ادامه تنها به پرسش نخست، یعنی دلایل انعطاف واشنگتن در این مرحله از مذاکرا میپردازیم.
راز انعطافپذیری آمریکا در وین
مشکلات اقتصادی ایجاد شده در اثر تحریمهای آمریکا علیه ایران، بر کسی پوشیده نیست. هیچکس در هیچ کجای جهان مدرن، انتظار نتیجه متفاوتی از اعمال تحریمهای اقتصادی آمریکا ندارد. سوء قصد اقتصادی-امنیتی کشوری که رکنِ رکینِ نظام بینالمللی و محور اصلی سیستمها و نهادهای مالی جهان آزاد است، نسبت به هر کشوری -اعم از ایران و کوبا تا چین و روسیه- در حالت کلی و شرایط نرمال، هیچ نتیجه منطقی جز آسیبهای اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و ... برای کشور تحت تحریم نمیتواند داشته باشد. اما متضرر شدن کشور تحت مجازات، الزاماً به معنای متنفع شدن مجازاتکننده نیست.
به عبارت دیگر، اینکه کارزار فشار حداکثری منجر به نابسامانی اقتصادی در ایران شده است، نه تنها نشانه موفقیت این کارزار نیست، بلکه در بهترین حالت نشانگر عملکرد معمول و مورد انتظار مکانیسم تحریمهای اقتصادی دفتر کنترل داراییهای خارجی در وزارت خزانهداری ایالات متحده است. در واقع افزایش مشکلات اقتصادی ایران لزوماً به معنای افزایش اهرمهای آمریکا نسبت به ایران نیست.
ترامپ در ماههای پایانی حضور در کاخ سفید، یک کمپین تحریمی مبتنی بر سیاست زمینِ سوخته را علیه ایران به راه انداخت، با توجه به اینکه دولت ترامپ با اتحادهای سنتی آمریکا به خصوص با آلمان و سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، تقریباً سیاست مشابهی در پیش گرفت، شرکای اروپایی برجام که در سال ۲۰۱۸ خشمگینانه خروج دولت ترامپ از توافق هستهای را دنبال کرده بودند، به فکر یک بازنگری اساسی درباره اتکای خود به آمریکا افتادند. حتی دولت بایدن با وجود تمرکز بر روابط ترنس-آتلانتیک باز هم کار دشواری برای بازسازی پلهای سوختهای دارد که پس از عبور ترامپ به جا مانده است. و غیرممکن است که ببینیم تیم بایدن چین و روسیه را متقاعد می کند که با همان اشتیاقی که قبل از حصول برجام داشتند، ایران را برای توافق تحت فشار قرار دهند، بیشتر به این دلیل که هر دو کشور اکنون خود نیز مشمول تحریمهای آمریکا هستند.
حتی ایجاد اتحاد یکپارچه سیاسی در جبهه دموکراتها نیز کار آسانی نخواهد بود. ۱۵۰ نماینده دموکرات در نامهای به تاریخ ۲۰ دسامبر ۲۰۲۰ از تصمیم دولت بایدن برای بازگشت به برجام حمایت کردند، اما رهبر دموکراتهای سنا، چاک شومر از ایالت نیویورک در سال ۲۰۱۵ علیه توافق رای داد و کریس کونز از ایالت دلاور و از سناتورهای کلیدی دموکرات در ماه نوامبر به روشنی اظهار داشت که تنها در صورتی از بازگشت به توافق حمایت میکند که راههای روشنی برای برخورد با سایر رفتارهای به گفته او مخرب ایران وجود داشته باشد. رویکردی که عموما به نام برجامپلاس شناخته می شود.
از منظر هستهای، ایران از ابتدای ژانویه غنی سازی اورانیوم تا ۲۰ درصد را در سایتهای خود آغاز کرد، اکنون به سطح ۶۰ درصد دست یافته است. اگرچه اورانیوم باید تا ۹۰ درصد یا بیشتر غنی سازی شود تا برای تسلیحات اتمی به کار رود اما این غنیسازی ۲۰ و ۶۰ درصدی از آنجایی اهمیت دارد که مدت زمان گریز هستهای را برای ایران کاهش میدهد. تمام اقدامات ایران برای سر باز زدن از تعهدات هستهای عموما به راحتی قابل بازگشت هستند، اما اهرمهای ایران در مذاکرات جاری را به شدت تقویت کردهاند. با ین حال پیشروی هستهای ایران میتواند شرایط پیچیده منطقه را بیثباتتر کند و حوادثی مانند انفجار اخیر در نطنز هرلحظه پتانسیل تبدیل شدن به یک جنگ ناخواسته تمام عیار را دارد. برخی گزارشها حاکی از این مدعاست که اسرائیل پس از اعلام ایران مبنی بر غنی سازی ۲۰ درصدی، حتی پیشنهاد حمله هوایی علیه تاسیسات هستهای ایران را مطرح کرده است.
مسئله دیگری که اوضاع را پیچیده تر می کند، انتخابات ریاست جمهوری آتی ایران در خرداد ماه است. با توجه به انتقادات داخلی در ارتباط با شکست توافق هستهای در تامین منافع اقتصادی، دولت کنونی حسن روحانی در ارتباط با مذاکرات بازگشت به برجام با ایالات متحده گفتوگو نمیکند، چه برسد به اینکه برای محدود کردن اعمال قدرت منطقهای ایران توافق کند. و اگر جانشین روحانی یک شخصیتی محافظهکار یا تندرو باشد، هر چشم اندازی از توافق واقعی میتواند به سرعت محو شود.
جو سیرنسیونه، تحلیلگر آمریکایی و عضو اندیشکده کوئنسی، میگوید شاید ایالات متحده در ماههای آتی با دولتی در ایران مواجه شود که رئیسش نه روحانی عملگرا، بلکه یک عضو ارشد سابق سپاه پاسداران -گروهی که اکنون در لیست گروههای تروریستی آمریکا قرار دارد- خواهد بود. در اینصورت احتمالاً کاخ سفید باید امیدوار باشد که رهبر عالی ایران، که در حال حاضر دفترش همانند انبوه دیگر ارگانها و شرکتها و افراد دیگر در لیست تحریمهای آمریکا قرار دارد، دولت جدید را به تعامل هدایت کند. مشابه آنچه در سالهای پایانی دولت احمدینژاد رخ داد و برخلاف رویکرد خود احمدینژاد به گشایش دیپلماتیک در مسقط انجامید.
تمامی این دورنما به این معنی است که ایالات متحده تقریبا به طور قطع به هر مذاکرهای با ایران تن خواهد داد، با اهرم فشارهای کمتری نسبت به آنچه در دورههای پیش از برجام در دست داشت. پس از چهار سال حملههای مداوم ترامپ به منافع اروپایی، تا زمانی که ایالات متحده بار دیگر با پارامترهای توافق اولیه هماهنگ شده و ایران منفعتی از رفع تحریمها ببیند، حمایت چندانی از نوع مذاکرات برجام پالس از سوی اروپا وجود نخواهد داشت. ناکامی اروپا، همراه با بیتفاوتی (در بهترین حالت) از سوی چین و روسیه نسبت به سایر نگرانیهای ایالت متحده در مورد ایران، به این معنی است که بازگشت به برجام بهترین نتیجهای است که دولت بایدن میتواند به دست بیاورد، حداقل در کوتاه مدت.
دولت بایدن برای رسیدن به این مهم با کمترین هزینه، باید به شکل ماهرانهای میان دو نیروی مؤثر تعادل برقرار کند؛
اول، خواسته حداکثری ایران برای برداشتن کلیه تحریمهای دوره ترامپ، و دوم، فشار مخالفان برجام در داخل و خارج از آمریکا. به نظر میرسد کاخ سفید برای مورد اول، یعنی جلب نظر ایران و تعدیل مطالبه حداکثری لغو همه تحریمهای دوره ترامپ، دیپلماسی به سبک گلدیلاکس را در پیش گرفته است. مایکل هیرش در گزارش ۱۵ آوریل در فارن پالیسی به نقل منابع نزدیک به مذاکره کنندگان اروپایی و آمریکایی خبر داد که قرار است رابرت مالی، نماینده بایدن در امور ایران و رئیس هیئت آمریکایی در وین به تهران پیشنهاد معاملهای به سبک گلدیلاکس را بدهد: به عبارتی رفع تحریمها به میزان کافی برای مجاب کردن ایران به اجرای تعهدات برجامی، اما نه آنقدر که بایدن را در مقابل حملات تندروها آسیب پذیر کند. اقتصادنیوز پیشتر در مطلبی با عنوان «تاکتیک جدید بایدن برای جلب رضایت ایران» به تفصیل این موضوع را بررسی کرده است.
اما برای مورد دوم، یعنی تدبیری که تیم بایدن برای ختثیسازی فشار مخالفان برجام در داخل و خارج از آمریکا باید بیاندیشد، برخی تحلیلگران آمریکایی پیشنهادهایی مطرح کردهاند. البته همگی اذعان دارند که رژیم تحریمهای ایران به واسطه قرصهای سمی ترامپ، مسموم شده است و سمزدایی از آن با وجود جمهوریخواهان تندرو، کار بسیار دشواری است. اریک بروئر، مدیر پروژه امور هستهای در مرکز مطالعات بینالمللی و استراتژیک این موضوع را واکاوی کرده است و می گوید کاخ سفید برای باز کردن گره کور تحریمها و رفع اختلاف نظرهای موجود در مسیر احیای برجام، چارهای جز سمزدایی از رژیم تحریمهای آمریکا ندارد.
آمریکا برای فروریختن دیوار بلند تحریمها آماده است؟
در واشنگتن علاوه بر لابی های ضد ایران و شاهینهای قدرتمند جمهوریخواه در کنگره، چهرههای پرنفوذ زیادی از جمله در حزب دموکرات هستند که مخالف هرگونه اقدام از این دست هستند. و به تعبیر نهال طوسی، تحلیلگر سیاست خارجی پالیتیکو، کاری که بایدن باید انجام دهد این است که اعلام کند در مورد لغو تحریمهای ایالات متحده علیه بانک مرکزی، شرکت ملی نفت و نفتکش ایران (و برخی دیگر از نهادها و شرکتها) که متهم به تأمین بودجه همپیمانان ایران در خاورمیانه هستند و با برچسب مقابله با تروریسم تحریم شدهاند، به دلیل مغایرت با اجرای برجام باید تعلیق یا لغو شوند. و حتی ممکن است پافشاری ایران بر موضع خود بایدن را مجبور کند که در مقابل دیگان خشمگین شاهینها اعلام کند که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران یک سازمان تروریستی نیست و برای تعامل با ایران چارهای نیست جز اینکه دفتر رهبر عالی ایران که عالیترین مرجع تصمیمگیری در حوزه سیاست خارجی کشور است، از لیست تحریمها خارج شود.
مارک فیتزپاتریک، رئیس سابق برنامه عدم اشاعه و سیاست هستهای در موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک (IISS) با ۲۶ سال سابقه کاری در وزارتخارجه آمریکا (از جمله به عنوان دستیار معاون وزیر در امور عدم اشاعه) به تازگی در مطلبی برای المانیتور با عنوان "کاخ سفید برای شکستن دیوار تحریمهای ایران جهت نجات توافق هستهای کار سختی در پیش دارد"، نوشته است: در روزهای پایانی ترامپ، کاخ سفید با هدف جلوگیری از بازگشت دولت بایدن به توافق هستهای تحریمهای جدیدی را وضع کرد. اما از آنجایی که این نوع تحریمها کاملاً آشکارا جنبه سیاسی پیدا کرده بودند، ریسک خنثیسازی آنها از نظر سیاسی قابل کنترل است. (ترجمه این مطلب پیشتر در اقتصادنیوز با عنوان «فروریزی برج بلند تحریمهای ایران؟» منتشر شده است)