در دوره احمدینژاد مونیتورهای نظارت خاموش بود
به گزارش اقتصادنیوز گزیده این گفتوگو در ادامه میآید:
*ما در دورهای مدیرانی داشتیم که میگفتند ما این شهر را با 25 نفر سرمایهگذار اداره میکنیم. شاید قلبا چنین اعتقادی را نداشتند یعنی اگر برایشان تعریف میکردید که این شهر را با 25 سرمایهگذار اداره میکنیم یعنی چه، میگفتند من این را قبول ندارم ولی در عمل همین کار را میکردند.
*ما الان این افتخار را داریم بگوییم توانستیم ثابت کنیم که شهر را میتوانیم ارزانتر و کمعارضهتر اداره بکنیم. ما مدتهاست ضوابط بلندمرتبهسازی را در تهران اجرا نمیکنیم. نه اینکه ضوابط بلندمرتبهسازی بد است، نه؛ به این دلیل که آنقدر از این ظرفیت بیجا استفاده شده که حالاحالاها وقت هست برای اینکه تامل بکنیم. ما متناسب با شرایط بلندمرتبهسازی تهران، تهران را تجهیز نکردیم. تا قبل از دوره ما، سه تا نردبان بلند برای ساختمانهای بلند داشتیم. الان تجهیزاتمان قابل مقایسه با آن دوران نیست. داریم تلاش میکنیم که بگوییم تهران را جور دیگری هم میشود اداره کرد. مصداق آن شعر معروف سهراب که «چشمها را باید شست/ جور دیگر باید دید»، داریم جور دیگری به این صورت مساله نگاه میکنیم. در این سالها آرزوهایمان همواره از بضاعتمان فراتر رفته است. شهر را متناسب با بضاعتمان شکل ندادیم حتی اگر به این قیمت که چند دوره بعد تحت فشار بدهیهای شهری قرار میگیرد. قانون هم به ما چنین اجازهای را نمیداده، ولی این اتفاق افتاده.
*باید این گزاره را اصلاح کنیم که خود رضاخان هم از جای دیگری الگو میگرفت؛ از بارون هاسمن [هوس مان] در پاریس الگو میگرفت. در سال 1885 بعد از انقلاب فرانسه، ارتش کلاسیک فرانسه دید که نمیتواند در خیابانها با انقلابیون بجنگند و آمدند خیابانهای عریض و جدید ساختند و این نگاه civil نه ناشی از ادبیات مهندسی بلکه از ادبیات نظامی بود. هاسمن در دوران ناپلئون سوم یک نظامی بود. البته من اینطور نقد کردن که مثلا شخص را هدف قرار دهیم، خیلی نمیپسندم. نقد دیدگاه را میپسندم. این یک دیدگاه بود؛ دیدگاهی بود که میگفت مثلا ما میگوییم، پس باید بشود.
* آنطور که دستگاههای نظارتی الان ما را کنترل میکنند در آن دوره کنترل[شهرداری محمدباقر قالیباف] نمیکردند. من به این شک ندارم و خوب هم هست؛ نمیخواهیم سیستم مانیتورینگ در کشور خاموش باشد و این گفتوگو بین دستگاههای نظارتیای که وظیفه کنترل دارند و نظام مدیریت شهری همواره باید وجود داشته باشد. البته از جنس کارشناسی؛ نه از جنس خداینکرده سیاسی. مطمئنا ما اگر از ابزارهایی که در اختیارمان هست برای کنترل و نظارت درست به موقع استفاده بکنیم، خیلی از این اتفاقات نمیافتاد اما وقتی چک سفید به کسی میدهیم، خب ممکن است هر اتفاقی بیفتد.
*من از اتفاقات دولت زمان آقای احمدینژاد اصطلاح «خاموش کردن مانیتورینگ» را استفاده میکنم. مانیتورینگهای کشور در آن دوره خاموش بود. دبیرخانه شورای عالی شهرسازی که باید جلوگیری و کنترل میکرد؛ نکرد. شما اگر دقت بکنید، از نیمه دوم 92 به بعد این انتقادات رسما شروع شد. چرا؟ چون تیمی متفاوت در شهرداری ساکن شد. من روی همین صندلی در هفته اول مسوولیتم خدمت شهردار وقت آمدم و گفتم که من یک توصیهای به شما دارم؛ روالتان را عوض کنید. به این معنا که دیگر هیچ کس به شما چک سفید نخواهد داد و اگر مسیرتان را عوض نکنید همواره در معرض نقد خواهید بود و ممکن است این قضیه به چالش هم کشیده بشود و بعدا از ما گلایه نکنید. نه اعضای شورای عالی شهرسازی اعضای قبلی هستند، نه اعضای کمیسیون ماده پنج و هیچ کس به شما چک سفید نخواهد داد. این معنایش این است که شما رویکردتان و دیدگاهتان را باید عوض کنید.
* تا قبل از آن[شکایت از عیسی شریفی معاون قالیباف درشهرداری]، ما کلی از اموالمان که تحت پرونده رساتجارت بود را زنده کردیم؛ مثلا فرض کنید ما میرفتیم در این قضیه (چون سپاه هم شاکی بود) با سپاه دعوا میکردیم چه کمکی میکرد؟ سپاه در خود رساتجارت شاکی و جزو شاکیان اصلی پرونده بود و اصلا پرونده مفتوح شده اول به خاطر شکایت سپاه بود نه شکایت ما. ما در درجه اول زمانی که پرونده مفتوح بود و بازپرس محترم داشت پرونده را بررسی میکرد، نظراتمان را دادیم و فکر میکردیم خب قاعدتا باید همین طور باشد؛ یعنی زمانی که پرونده مفتوح است و بازپرس دارد بررسی میکند اگر گزارشاتی به او برسد که از شهرداری هم اینطوری مدعی هستند، باید در پرونده لحاظ کند. ولی ظاهرا نظرات ما لحاظ نشده بود! به همین خاطر ما تصورمان این بود که در حال پیگیری است چون هنوز حکم صادر نشده بود. وقتی حکم صادر شد، دیدم که نظرات ما لحاظ نشده است. ما مجددا در پرتال قوه قضاییه طرح شکایت کردیم و الان هم داریم پیگیری میکنیم. پرونده هم هنوز در مرحله تجدیدنظر و بهطور کامل بسته نشده است. در هر صورت پرونده هم پرونده عادیای نبود، در دادسرای نیروهای مسلح مورد بررسی قرار میگرفت و مثل بقیه پروندههایی که ما معمولا طرح شکایت میکنیم، نبود. ولی به هر صورت این پیگیری صورت گرفت. حالا این یکی از پروندههاست. ما پروندههای زیادی در سطح شهر تهران در مقابله با رانت و فساد داشتیم که پیگیری کردیم و بیسر و صدا هم بوده است.
*بگذارید خیلی رک و راحت صحبت کنیم. ما مسجد ارگ را کامل مرمت کردیم. مسجد ارگ جایی بود که 50 نفر از هموطنان ما در آنجا سوختند. من یک روز به آنجا رفتم، دیدم آن علتی که باعث شد آتشسوزی این حجم تلفات را بدهد هنوز هم همانطور برقرار است. میدانید علتش چه بود؟ آتشسوزی اتفاق افتاده بود، ولی مشکل این بوده که لولاهای در مسجد ارگ به سمت داخل باز میشد. ما در فضاهای جمعی معمولا فضا را طوری طراحی میکنیم که وقتی فشار جمعیت اتفاق میافتد، در باید به راحتی به سمت بیرون باز بشود که جمعیت بتواند تخلیه شود. یکی از دلایلی که 50 نفر به رحمت خدا رفتند، این بود. رفتم دیدم این در هنوز هم همانطوری است. بعد که رفتیم یک خرده بیشتر بررسی کردیم، دیدیم کف این حیاط هم خطرناک است؛ یعنی کف این حیاط به شدت خطرناک بود بهطوری که هر آن ممکن بود بریزد. آنجا را مرمت کردیم نه به خاطر فرد خاصی، چون ما آیه داریم «إِنما یعْمُرُ مساجِدالله منْ آمن بِاللهِ والْیوْمِ الْآخِرِ». مسجد ارگ یکی از تاریخیترین مساجد تهران است. این اتفاق هم در آن حادث شده بود. ما رفتیم و آنجا هم ایمن کردیم. انشاءالله کسانی هم که در آنجا بهرهبرداری میکنند خدا عمر باعزت بهشان بدهد؛ ولی قدمت این مسجد 200-150 سال است. ما با این نگاه رفتیم انجام دادیم.
*ما هر چه هم اگر به خیریهها داده باشیم در قالب ردیفهای بودجه دادیم. چیزی خارج از آن نبود.
*شهرداریها طبق قانون میتوانند کمکهایی را به خیریهها انجام بدهند. منتها فکر میکنم همان تبصره 6 بند 55 قانون شهرداریهاست، این باید به تصویب انجمن شهر برسد. اگر به تصویب انجمن شهر برسد، مشکلی نیست. ما خیلی از انتشاراتها را ممکن است حمایت کنیم، خیلی از سمنها را ممکن است حمایت کنیم. منتها اینها لیستشان میآید به تصویب میرسد و حتی رقمشان هم بعضا مشخص میشود. سقف و رقم برایشان گذاشته میشود. اگر چیزی خارج از اینها باشد باید نگران بود چون این یعنی شفاف بودن. اعضای شورای شهر کاملا در جریان هستند. برایش ردیف میگذارند. به ما هم یک ماموریت میدهند که این کار را انجام بدهیم.
*فارغ از اینکه شما چه کسی را نام بردید، من ناجی غریق هستم. شنایم هم خوب است. عضو فدراسیون شنا شیرجه واترپلو هم هستم. الحمدلله تا حالا غرق نشدیم.نه؛ گفتم که ناجی هم هستم دیگر، فقط شنا که بلد نیستم.
*من عرض میکنم که ما ثابت کردیم شهر را جور دیگری هم میشود اداره کرد.
*به مردم باید اینطوری بگوییم که ما نگذاشتیم در خانهتان یک میخ (یک برج) بیدلیل به آسمان برود و سایهاش الیالابد روی سر شما باشد و دیگر آفتاب را نتوانید ببینید. ما تلاش کردیم از این اقدامات انجام ندهیم. ما تلاش کردیم که تمامی 350 محله تهران پارک محلی داشته باشند و امسال کامل میشود و بعد از مدتها تعداد زیادی پارک محلی در مقیاس محله در شهر تهران در محلات مختلف و نواحی مختلف به اجرا درآوردیم.
*ما تلاش کردیم که در مراوده با دستگاههای مختلف صرفا به دنبال منابع مالی با نگاه مالی برای صورتمسالههایی که اولویت ندارد نباشیم؛ بلکه بالعکس. مراوداتی که انجام دادیم تلاشش این بود که این را تبدیل به سرمایههایی برای بهتر شدن زندگی در شهر تهران انجام بدهیم. حد اعلای آن 06 بود، بعد از آن مهماتسازی است، بعد از آن تسلیحات در 17 شهریور، بعد از آن مثلا پارکی است که با آموزش و پرورش (پارک حکیم در منطقه بریانک) به توافق رسیدیم و از این موارد فراوان داریم با دستگاهها.
*ما داریم میگوییم که جور دیگری میشود این شهر را اداره کرد؛ جور دیگری که نتیجه آن نگاه بهتر شدن وضعیت کیفیت زندگی در شهر باشد. ما تلاش کردیم بگوییم که بابا! میشود در این شهر با دوچرخه هم سر کار رفت. معنی با دوچرخه سر کار رفتن این است که هر دوچرخهای که سر کار میرود یک ماشین کم میشود. معنیاش این است که سلامتی شما تضمین میشود. معنیاش این است که هوای شهر بهتر میشود. جور دیگری میشود به شهر نگاه کرد. ما تلاش کردیم محورهای پیاده را در شهر گسترش بدهیم. تلاش کردیم از تخریب باغات جلوگیری کنیم در عین اینکه به منابع آن احتیاج داشتیم ولی ترجیح دادیم که این کاری که اولویت دارد را انجام بدهیم.
*وقتی چک سفید به کسی میدهیم، هر اتفاقی ممکن است بیفتد، مدیریت شهری دوره قبل چک سفید داشت
* محرمانهها را نمیگویم؛ پرونده یاس جزو محرمانههاست
* دوران احمدینژاد، مانیتورینگهای کشور خاموش بود
* پرونده عیسی شریفی با شکایت ما در مرحله تجدیدنظر است
* تعامل با سپاه موجب شد بخشی از حقوق شهر را استیفا کنیم