نباید صحنه را خالی کرد/یکدستی حاکمیت درشرایط فعلی یعنی یکدستی اقلیت
به گزارش اقتصادنیوز متن کامل این گفتوگو در ادامه میآید:
سمیه متقى-تا پیش از اسفند ۹۸ این تصور در میان اصلاح طلبان و فعالان سیاسی وجود داشت که با همه محدودیتها نوعی تعامل میان جریان اصلاح طلب و حاکمیت وجود دارد و حاکمیت اگرچه این جریان را مطلوب خود نمیداند اما ضرورت حضور آن را به عنوان جریانی که برخاسته از جامعه است و پایگاه اجتماعی در میان مردم دارد درک میکند. پس از انتخابات مجلس یازدهم و ردصلاحیتها برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نگرانیها نسبت به آینده این جریان و نوع حضور آنها در جامعه و فضای سیاسی کشور بیشتر شده است؛ در این راستا عصرما به سراغ محمد سلامتی، دبیرکل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران و با او به گفتگو پرداخته است.
*چه تصویری از جایگاه اصلاح طلبان در عرصه سیاسی فعلی کشور میتوان ترسیم کرد؟
جایگاه هرجریان سیاسی مرتبط است با این که آن جریان چه اقشار و طبقات اجتماعی را نمایندگی میکند. احزاب جبهه اصلاح طلب طیف وسیعی از اقشار گوناگون جامعه را نمایندگی میکنند. از بخشی از روحانیون گرفته تا کارگران، کشاورزان، صنعتگران، روشنفکران، اساتید دانشگاه، معلمان، پزشکان، مهندسان، مدیران، روزنامه نگاران و اقشار وسیعی از طبقه متوسط، به وسیله تشکلهای سیاسی و یا صنفی سیاسیشان در این جبهه حضور دارند. این گستردگی به هیچ وجه در جبهه رقیب وجود ندارد. چنین ظرفیتی نمیتواند از سوی حاکمیت نادیده گرفته شود. تا به حال هم چنین بودهاست. اما موفقیتها و ناکامیها، شیوههای عمل، پختگی در ارائه خدمت و یا ناپختگی، میتواند ارزیابی جامعه را نسبت به جبهه اصلاحات مثبت و یا منفی کند و به همان نسبت انگیزه در جناح رقیب را برای برخورد با اصلاح طلبان تقویت ویا تضعیف کند. اما هیچ گاه نمیتوان بین این تشکلهای سیاسی و صنفی سیاسی در جبهه اصلاحات با اقشار ذیربط جامعه جدایی انداخت. وهیچ گاه هم نمیتوان جایگاه آنها را متزلزل کرد. بنابراین به نظر من جایگاه اصلاح طلبان از گذشته تا به حال نه فقط تضعیف نشده بلکه تقویت نیز شده است. آن چه که در این انتخابات جناح مقابل در مورد اصلاح طلبان انجام میدهد تکرار چندین باره شیوههای گذشته است و تازگی ندارد. لذا نباید با رو به رو شدن با شرایط نامطلوب تزلزل در ساختار تشکیلاتی اصلاح طلبی را نتیجه گرفت.
*در برابر انتخابات ۱۴۰۰ آیا باید اصلاح طلبان باردیگر از میان کاندیداهای باقیمانده کسی را حمایت کنند تا با این راهکار مانع از حذف کامل از حاکمیت و جلوگیری از یکدستی حاکمیت شوند یا با کنار کشیدن و اعلام موضع اعتراضی وجهه خود را در میان مردم حفظ کنند اما راه را برای یکدستی حاکمیت هموار سازند؟
تصور من این است که کاندیداهای باقیمانده به لحاظ فکری، مدیریتی، برنامهای و نزدیکی با بینش اصلاح طلبی، نسبت به بسیاری ازآنها که رد شده اند، اگر جلوتر نباشند، عقب تر نیستند. به نظر من گرچه انتقاد و اعتراض شدید از ردصلاحیت کاندیداهای اصلاح طلب درست و بجا بوده و هست ولی اعلام نداشتن کاندیدا از سوی جبهه اصلاحات و برخی از احزاب زود هنگام بود. به نظر من جبهه اصلاحات باید با حساسیت مناظرات را دنبال و ارزیابی کند. از آنجا که جناح رقیب از نظر برنامه و مدیریت دستش خالی است، شاید کاندیداهای مانده منتسب به اصلاح طلبان، در نظر سنجیها مقبول بیفتند. کنار کشیدن سودی به حال مردم ندارد. مردمی که به عمل وابتکار توجه دارند.
*چقدر یکدستی حاکمیت میتواند آسیبزا برای جامعه و کشور باشد؟
یکدستی حاکمیت درشرایط فعلی یعنی یکدستی اقلیت. همان طور که در دولتهای نهم و دهم تجربه شده نتیجهاش ضربههای جبران ناپذیر به کشوراست. اقلیت هیچ گاه نمیتواند مطالبات اکثریت را پیگیری کند. چون اعتقادی به آن ندارد. منافع اقلیت هم همواره درمقابل منافع اکثریت قرار میگیرد.
*به طور کلی نظرتان درباره کاندیداهای باقیمانده در انتخابات چیست؟ رئیسی/جلیلی/ زاکانی/قاضی زاده هاشمی/ رضایی/همتی /مهرعلیزاده
پنج نفر کاندیدای اصولگرا اگرچه ممکن است به لحاظ مدیریتی با هم تفاوت داشته باشند، اما به لحاظ فکری بسیار شبیه هم اند. بنابراین احتمال این که چند نفرشان به نفع کاندیدای اصلی اعلام انصراف کند، وجود دارد. اما در مورد دو نفر کاندیدای منتسب به اصلاح طلبان، همان طور که قبلا اشاره کردم، به نظر من در مجموعه اصلاح طلبان کاندیدا شده، آنها هم همان قدر قابل قبول اند.
*چه راههایی پیش روی اصلاح طلبان برای بقا در عرصه سیاسی و اجتماعی و بازگشت به عرصه حاکمیتی وجود دارد؟
اصلاح طلبان از بیرون اجتماع نیامدهاند که بود و نبودشان انتزاع از جامعه رقم بخورد. آنها سخنگویان اقشار مختلف جامعه میباشند. هر حزب و یا تشکلی که خود را کنار بکشد، حزب و یا تشکل مشابه ظاهر شده وکار آن را پی میگیرد. بنابراین تا وقتی جامعه هست این تشکل ها و به تبع آن جبهه اصلاحات هست. تلاش این جبهه یعنی پی گیری مطالبات مردمی که نمایندگی آن ها را برعهده گرفته است. این کار هم زیر وبم زیادی دارد. گاهی مثل دولت اصلاحات می شود، گاهی مثل دولتهای نهم و دهم میشود که اصلاح طلبان کاملا کنار گذاشته میشوند، و گاهی مثل دولت یازدهم ودوازدهم میشود، که اصولگرای معتدل است. لذا نباید با یک بن بست و دو بن بست و یا با یک شکست ودو شکست صحنه را خالی کرد. عرصه سیاسی زیر و بمهای فراوان دارد.