راه حلهای اشتباه برای خوزستان
حکومتهای قوی و دولتهایی که در هر کشوری بر سر کار میآیند، باید دو وجه شاهد یعنی مشروعیت داخلی و مقبولیت بینالمللی داشته باشند. در دنیای کنونی رعایت موازین بینالمللی شرط اصلی برقراری روابط اقتصادی و سیاسی است. چنین حکومتهایی برای اینکه این دو وجه را داشته باشند، باید تمام تلاش خود را برای ایجاد توسعه پایدار بهعنوان پارادایم جدید که گفتمان مسلم تمام کشورهای و مردم جهان است ایجاد کنند و برای رسیدن به این توسعه پایدار تمامی تلاش خود را به عمل آورند.
این امر نیز ممکن نیست مگر اینکه روابط دولت با ملت حداقل در سطح اتحاد و انتقاد باشد. مبنای اتحاد و انتقاد دولتها با ملت خویش نیز باید بر اساس تحمل انتقادهای مردم و پاسخگویی به خواستهای آنان باشد. در چنین وضعیتی دولتها نمیتوانند پاسخ هر انتقادی را با زور بدهند. به همین جهت وقتی به حوادث دو دهه گذشته در کشور ما نگاه میکنیم، ملاحظه میشود صرفنظر از اینکه معمولا دو دولت در کشور وجود دارد، یک دولت بهمعنای متعارف آن دولتی است که از مجلس رأی اعتماد گرفته و دولتی دیگر آن است که در سایه اقدامات خویش را انجام داده و در بسیاری از موارد به نظر و رأی دولتهایی که از مجلس رأی اعتماد گرفتهاند، عمل نمیکنند.
در این راستا چنانکه میدانیم در کشور ما مانند هر کشور دیگر در موارد مختلف مردم به اقداماتی که صورتگرفته یا با انتخاباتی که انجامشده یا به تصمیماتی که زندگی اقتصادی و حیات اجتماعی مردم را تحت تأثیر قرار میدهد، انتقاد کردهاند. متأسفانه در اینگونه موارد رویهای در پیش گرفته شده که پسندیده نیست. نمیخواهیم خیلی دور برویم، در مسائل بینالمللی نیز در کشور ما افراد و عوامل دولت در سایه در سالهای گذشته اقداماتی انجام دادند و حملاتی به سفارتخانه، کنسولگری و مراکز سیاسی و اقتصادی کشورهای دیگر کردهاند که در دنیای امروز ما نتوانستهایم روابط کاملهالودادی با کشورهای دنیا برقرار کنیم.
به همین جهت دولت ما در طول دو دهه گذشته با مشکلات اقتصادی و اجتماعی فراوانی مواجه شده و همانطورکه در بالا گفتم، در پاسخ به اعتراضات مردم که حق طبیعی آنان است، بهعنوان اولین اقدام به سراغ حضور نیروهای انتظامی در خیابانها و در مقابل اعتراضات مردم میرود. امروز هم که همین وضعیت در کشور ما استمرار دارد و از نظر اجتماعی مردم ناگزیرند بسیاری از تنگناها را که دولتها بر اثر بیتدبیری در اتخاذ سیاستهای روشن به مردم تحمیل کردهاند، نپذیرند.
اما مشکل اینجاست که دولت در دنیای امروز از بعضی از مسائل مانند تأمین حداقل رفاه اجتماعی عاجز است و در این میان مسئله واکسیناسیون مردم به خاطر شیوع کرونا، کمبود آب و برق و نیز دسترسی مردم به بسیاری از نیازهای آنان است.
بعد از اینکه مسائلی که بهانه عدم انتشار آن بود، مرتفع شد و بیماری در سرتاسر کشور گسترش یافت، از اعلام آمار واقعی هم خودداری کردند. به همین جهت در مقابل آمارها و اقداماتی که دولت در این زمینه انجام میدهد و غالب اظهارات سخنگویان دولت در مسئله شیوع این بیماری با تعریف و تمجید و ثناگویی همراه است و از بیان واقعیات خودداری میشود، مردم چنین اعتقادی ندارند و از طرف دیگر خرید واکسن و ممنوعیت واردات آن از کشورهای خاص باعث شده هماکنون در کشور ما با خوشبینترین آمار کمتر از ۱۰ درصد مردم واکسینه شدهاند.
اگر از واکسیناسیون مردم و اهمالی که در این مورد شده است و بیتوجهی به سلامت و بهداشت مردم بگذریم، باید سراغ دیگر دغدغههای این روزهای مردم ایران برویم. کمبود آب و برق که در تابستان ۱۴۰۰ بسیاری از ایرانیها را آزار داده است. در ایران بعد از انقلاب با سدسازیهای مختلف، انتقال آب از سرشاخه رودها و اقدامات دیگر به زعم مدیران تلاش میشده تا توسعهای در کشور رخ دهد. اما حالا با وضعیت نگرانکننده خوزستان معلوم شده که همه این سیاستهای بهظاهر توسعهای موجب ایجاد مشکلاتی در تأمین آب و برق برای مردم ایران شده است.
امروز که اعتراضات مردم خوزستان از یک هفته هم گذشته به نظر میرسد اشتباهات گذشته درحال تکرارشدن است. تشدید این اقدامات میتواند مردم را به سمت موارد اشارهشده در ابتدای یادداشت سوق بدهد. کاهش تعداد شرکتکنندگان در انتخابات و آمار بالای آرای باطله در انتخابات اخیر نشانهای از این ماجراست.
منبع: شرق