حملات ناجوانمردانه به حسن روحانی و دولتش
به گزارش اقتصادنیوز در این مطلب آمده است؛
معرفی روحانی به عنوان «سرمایه استراتژیک غرب»! و تلاش مستمر برای به زیر سؤال بردن تمامی کارنامه دولت در زمینههای مختلف، حرکتی گستاخانه و بدفرجام است که زمینهها را برای ایجاد یک «فضای دوقطبی» در جامعه مهیا میسازد.
ناگفته پیداست که اوضاع عمومی کشور از مسائل و مشکلات متعددی دچار نابسامانی شده و برای خروج از شرایط موجود لازم است اقدامات فوری و مؤثری صورت گیرد. ولی قطعاً اتهام زدن به مسئولین اجرائی و زیر سؤال بردن کارنامه 8 ساله دولت روحانی، نهتنها کمکی به حل مسئله نمیکند، بلکه به عکس عمل کرده و بر مشکلات موجود میافزاید و با ایجاد فضای دوقطبی، فرصتهای آینده را پیشاپیش تحتالشعاع درگیریهای بیحاصل باندی و جناحی قرار میدهد.
دستهای پشت پرده اگرچه فعالتر شده و هدف آنست که با تحقیر و سرزنش مسئولین اجرائی، برای تیم جدید ایجاد محبوبیت و مقبولیت کند ولی نادیده گرفتن عمدی ریشهها و موانع کار، قطعاً هیچگونه جاذبهای حتی برای تیم از راه رسیده هم تلقی نمیشود.
عیب وی جمله بگفتی،هنرش نیز بگو. فراموش نکنیم که جامعه یک دوران سخت عبور از بحران ناشی از فشار حداکثری دشمن کیتهتوزی را پشت سر گذاشته،که آرزو داشت و تصریح میکرد که ملت ایران شاهد چهلمین سالگرد انقلابش هم نخواهد بود. همان دشمنی که شروط 12گانه برای کشور تعیین میکرد و یک جنگ اقتصادی تمامعیار و ظالمانه را تحمیل کرده بود. هرگز یادمان نمیرود که بر اثر بیکفایتی دولتهای نهم و دهم، 7 قطعنامه الزامآور شورای امنیت علیه ایران صادر شده بود و کشور تحت بند هفتم منشور ملل متحد قرار گرفته بود ولی آقایان، همه چیز را کاغذپارههای بیارزش معرفی میکردند و تحت یک تحریم بینالمللی قرار داشتیم. ممکن است کسانی بگویند که آن شرایط پایان دولت دهم، ناشی از خصومت دشمن بود و نباید دولتمردان آن روز را به خاطر شرارت دشمن ملامت کرد.
اگر چنین استدلالی پذیرفتنی است، چرا باید امروز کسانی گستاخانه دولتمردان و تیم روحانی را ملامت کنند و با زخمزبان و نیشزدنهای بیشرمانه، آنها را «سرمایه استراتژیک دشمن» معرفی کنند؟ اگر ما معتقدیم که سیاست فشار حداکثری شکست خورده و به ناکامی آمریکا منجر شده، چرا باید کسانی در اوج ناکامی دشمن در تأمین اهدافش، دستاندرکاران نظام اجرائی را سرزنش کنند و خستگی زحمات 8 ساله را به تن آنها بنشانند؟ دریغ از ذرهای وجدان و انصاف که تعمداً تحریمها را بیاثر و حتی فرصتی مبارک بشماریم و تلاش مسئولانه برای دور زدن تحریمها و فروش نفت در آن شرایط سخت و پرتلاطم را تعمداً بیارزش انگاریم و همه را یکسره عامل بیگانه و سرمایه استراتژیک دشمن معرفی کنیم تا بلکه همفکران خود را مقبول و محبوب سازیم.
شگردها و راهکارهای هوشمندانهای که شاید در آینده هم به وضوح قابل بیان و اعلام عمومی نباشند، ممکن است فردا هم بتوانند برای ما کارساز باشند و گرهگشای رفع موانع و مشکلات زندگی روزمره جامعه و عقیم ساختن شیطنتهای دشمن گردند.
در اوج دشمنی آشکار و نهان آمریکا و مزدورانش باید پرسید به راستی چه کسانی از بیاعتبار ساختن کارنامه 8 ساله نظام اجرائی بهره میبرند؟ اگر این رفتار کینهتوزانه نشانه همدستی با دشمن و بازی در زمین دشمن نیست،پس چیست؟حتی اگر امروز هم کسانی تیم روحانی را به زیرسؤال ببرند،تاریخ از تیم روحانی تقدیر و تجلیل خواهد کرد.افسوس و صدافسوس که دراین وانفسای رفتارهای ناجوانمردانة باندی و جناحی، صداوسیما هم که باید قاعدتاً در قامت «رسانه ملی» ظاهر شود، به ابزار همین باندها و عناصر کینهتوز مبدل شده و در ابراز دشمنی علیه تیم روحانی، سنگ تمام گذاشته است.
دوست و دشمن به خوبی میدانند ما دشمنان کینهتوز و شروری داریم که از هر فرصتی برای ضربه زدن به انقلاب و نظام و کشور، استفاده کرده و میکنند تا بلکه ملت بزرگ و سرفراز ایران را به تسلیم و عقبنشینی وادار کنند. افتخار ناکام ساختن دشمن و عقیم ساختن فشار حداکثری را باید به تمامی به حساب ملت ایران ثبت کرد ولی به هر حال این افتخار توسط چه کسانی محقق شد و چه کسانی در پیشانی حرکت در جنگ اقتصادی تمامعیار دشمن قرار داشتند؟ ما با وجود کینهتوزانی که اینهمه نکات آشکار و ارزشمند را تعمداً نادیده میگیرند و به زیر سؤال میبرند، احتیاجی به دشمن نداریم!
در اکوایران ببینید : رئیسی اقتصاد را چطور نجات میدهد؟