پیروزی دیپلماتیک رئیسی با نگاه خیره به شرق؟
به گزارش اقتصادنیوز، در روزهای آخر هفته گذشته، با اعلام وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای پذیرفته شد. اگر چه پیش از این زمزمههایی مبنی بر رفع موانع پیشین در راستای پذیرش عضویت ایران از سوی دیگر اعضای سازمان به گوش میرسید، با این وجود انتشار خبر مذکور واکنشهای مختلفی را برانگیخت.
از جمله دنیس راس، مشاور ارشد وزارت خارجه دولت باراک اوباما در امور خاورمیانه در توئیتر نوشت: «اکنون ایران عضو دائم سازمان شانگهای است. چیزی که از مدتها پیش به دنبال آن بود و سرانجام روسیه و چین این امکان را فراهم کردند. ایران با چرخش به سمت شرق قادر خواهد بود از فشارهای ایالات متحده در امان بماند و دولت آمریکا اکنون به نقشه بی نیاز دارد».
در مقابل، عده دیگری از مفسران و تحلیلگران با کم اهمیت جلوه دادن عضویت ایران در سازمان مذکور تلاش داشتهاند تا نقش این مسئله را در معادلات آتی منطقهای کمرنگ قلمداد کنند. نیکول گرایوفسکی، عضو گروه امنیت بینالملل در مرکز علوم و امور بینالملل در کالج کندی هاروارد و کاندیدای دکترا در رشته روابط بینالملل از دانشگاه آکسفورد با انتشار یادداشتی با عنوان «عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای: انگیزهها و دلالتها» در پایگاه اینترنتی موسسه واشنگتن استدلال کرده به رغم آنکه این عضویت مزایای آنی و مستقیمی را برای طرف ایرانی تامین نمیکند، اما به عنوان یک پیروزی دیپلماتیک نقش موثری را در سیاستهای منطقهای آتی دولت ابراهیم رئیسی بازی خواهد کرد..
پیروزی بزرگ دیپلماتیک
در روز 16 سپتامبر و طی اولین سفر خارجی ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور جدید جمهوری اسلامی، در بیستمین اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای در شهر دوشنبه -در حالی که شی جین پینگ و ولادیمیر پوتین به دلیل شرایط قرنطینه ناشی از کرونا حضور فیزیکی در این نشست نداشتند- عضویت ایران در این سازمان به تصویب اعضا رسید. اگرچه مزایای مستقیم این تصمیم برای ایران چندان چشمگیر نیست، اما در شرایطی که دولت جدید در ایران بابت از سرگیری فوری مذاکرات هستهای در وین تحت فشار قرار دارد و تصرف افغانستان به دست نیروهای طالبان چالشی بلند مدت برای ثبات حکومت پنداشته میشود، خبر مذکور نشانهای از پیروزی دیپلماتیک بزرگی برای رئیسی قلمداد میشود.
راه طولانی عضویت
سازمان همکاری شانگهای ابتدا در قالب سلسلهای از نشستها طی سالهای 1996-1997 با عنوان «شانگهای پنج» شکل گرفت که مسائل مرزی میان چین و کشورهای همسایهی جایگزین اتحاد جماهیر شوروی (شامل روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان) را مورد بررسی قرار میداد. در سال 2001 و در زمان تأسیس رسمی سازمان همکاری شانگهای، ازبکستان به این کشورها پیوست. در این زمان دامنه همکاریهای اعضای این اتحادیه به حوزههای اقتصادی، فرهنگی و امنیتی گسترش یافت که هدف خود را مبارزه با آنچه پکن «سه شر» مینامید، تعریف کرد: تروریسم، جداییطلبی و افراطگرایی.
یک سال بعد، ایران برای پیوستن به این اتحادیه ابراز علاقه کرد و سرانجام در سال 2004 تقاضای حضور به عنوان عضو کرد. در اجلاس جولای 2005 سازمان همکاری شانگهای در آستانه، با تأیید این درخواست، ایران را در کنار هند و پاکستان به عنوان عضو ناظر قلمداد کرد. در سال 2008 تهران تقاضای عضویت کامل را مطرح کرد، اما در آن زمان چین، ازبکستان و قزاقستان به دلیل نگرانیهای ناشی از برنامه هستهای ایران و فشارهای بینالمللی ناشی از آن، در برابر این تقاضا مقاومت نشان دادند. در اجلاس سال 2010 تاشکند، سازمان همکاری شانگهای شرایط جدیدی را برای عضویت تصویب کرد که بر اساس آن کشور داوطلب عضویت «نباید تحت هیچگونه تحریمی از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار داشته باشد».
پس از برداشته شدن تحریمهای سازمان ملل متحد در پی توافق برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در سال2015، بحثهای قابل توجهی در مورد پذیرش ایران در گرفت. با این حال تأخیر در پذیرش عضویت رسمی ایران در سازمان تحت الشعاع عوامل متعددی قرار داشت از جمله پیوستن اعضای جدید دیگر (هند و پاکستان)، سرد شدن روابط ایران با تاجیکستان به بهانه حمایت تهران از مخالفان دولت دوشنبه، و البته تردیدهای مداوم پکن در مورد بهرهگیری ایران از سازمان همکاری شانگهای در راستای ترویج سیاستهای ضدآمریکایی.
با این وجود، عدم توفیق در پیوستن به این سازمان طی این سالها، مانع از تعاملات اساسی میان طرفین نشده بود و ایرانیها مکررا در اجلاس سران سازمان، جلسات وزیران، کنفرانسها و مانورهای تمرینی ضدتروریسم شرکت میکردند. علاوه بر این، تحولات اخیر نشان داد که تحریمها همچون گذشته دیگر مانعی برای عضویت کامل نیست. در 11 اگوست علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران تأیید کرد «موانع سیاسی» برای پیوستن به سازمان پس از گفتگو با نیکولای پاتروشف، همتای روسیاش، برطرف شده است. ظاهراً ایران علاوه بر کاهش اختلافات خود با تاجیکستان ، چین را متقاعد کرده که از الحاق این کشور حمایت کند. اگرچه پکن در این زمینه کمتر از روسیه و تاجیکستان اظهارنظر کرده، اما گزارش شده که حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران طی تماس تلفنی در اوایل ماه جاری از همتای چینی خود به دلیل حمایت از پیشنهاد عضویت در سازمان، تشکر کرده است.
بلوکی ذاتا ضدغرب؟
غالبا تصور میشود سازمان همکاری شانگهای یک بلوک ذاتا ضدغرب است و حتی برخی آن را بلوکی «ضدناتو» توصیف میکنند. با این حال، تفاوتهای موجود میان کشورهای عضو، از همان ابتدا در برابر سیاست هماهنگ بلوک و یکپارچگی منطقهای محدودیتهایی را ایجاد کرده است. این امر تا حدی ناشی از طراحی سازمانی این اتحادیه است-اداره اجماعی سازمان همکاری شانگهای باعث ایجاد محدودیت در همکاریهای اساسی میشود و این در حالی است که دو نهاد دائمی آن (دبیرخانه در پکن و دفتر منطقهای ضدتروریسم در تاشکند) فاقد ظرفیت قانونی برای اجرای تصمیمات هستند. بدین ترتیب، سازمان همکاری شانگهای بیشتر در مقام مجمعی برای بحث و تعامل عمل میکند، تا یک اتحاد رسمی منطقهای شبیه اتحادیه اروپا یا ناتو.
بنابراین، عملا عضویت جمهوری اسلامی در این سازمان پیامدهای متوسطی در پی خواهد داشت. اکنون تهران میتواند در تصمیمگیریهای سازمان، از جمله تهیه و امضای بیانیهها و اسناد، مشارکت داشته باشد. در شرایطی که بنای سازمان به اجماع است، بعید به نظر میرسد که ایران تغییری اساسی در وضعیت سازمان ایجاد کند، چرا که چین و روسیه –که در سیاست خارجی تهران مهم تلقی میشوند- احتمالاً در موضوعات مهم از قدرت تاثیرگذار خود بهره خواهند برد.
دستیابی به هدف دیرینه
در این میان، اعتباری که ایران از این عضویت به دست می آورد از اهمیت والاتری برخوردار است. پیوستن به سازمان همکاری شانگهای یک هدف دیرینه برای تهران تلقی میشد -نه به عنوان بخشی از سیاست خاورمیانهای دولت، بلکه به عنوان گسترش تلاشهای آن برای تحکیم مشروعیت و تقویت روابط بین المللی جمهوری اسلامی با شرق. در بیشتر موارد، ایران به عنوان قدرتی مستقر و حافظ وضع موجود در آسیای میانه عمل کرده که به هژمونی مسکو و پکن در این منطقه احترام می گذارد و از تمامیت ارضی کشورهای عضو سازمان حمایت میکند. عضویت کامل به عنوان ابزاری برای تحکیم این روابط منطقهای از سوی تهران تلقی میشود. دولت همچنین از طریق تعهد خود به مقابله با «سه شرارت» موردنظر پکن (به عنوان مثال، با تاکید مکرر بر اقدامات ایران برای جلوگیری از قاچاق مواد مخدر و جریان پناهندگان)، خود را به عنوان یک شریک مطلوب معرفی کرده است.
چنین تلاشهایی با توجه به تقابل مداوم تهران علیه ایالات متحده اهمیت بیشتری پیدا کرده است. مقامات ایرانی تمایل دارند سازمان همکاری شانگهای را به عنوان نمادی از تغییر دینامیک قدرت جهانی از آمریکا به دنیای غیرغربی جمعی نمایش دهند. پیش از این، چین و کشورهای آسیای مرکزی تمایل بیشتری داشتند که نگرانیهای ایالات متحده در مورد تایید عضویت ایران در سازمان شانگهای را - به ویژه در دوران احمدی نژاد ، زمانی که تهران به دنبال استفاده از این سازمان به عنوان بستری برای پیشبرد سیاست های هسته ای خود بود -مد نظر قرار دهند. با این حال، احتمالا دولت بایدن نتوانسته و یا تمایلی به در نظر داشتن چنین امتیازاتی با توجه به روابط تیره خود با مسکو و پکن نداشته است و این مسئله بیارتباط با عدم توجه کلی واشینگتن در سالهای اخیر نسبت به آسیای میانه نیست.
افغانستان و امنیت منطقه
از سال 2007، سازمان همکاری شانگهای به کشورهای ناظر اجازه داد تا به طور منظم و جدیتر در جلسات وزیران، کارگروهها و همکاریهای ضدتروریسم منطقهای شرکت کنند -تغییری که به ایران امکان دسترسی محدود به اشتراک اطلاعات در زمینه تروریسم، افراطگرایی و قاچاق مواد مخدر را داد. در سال 2017 این سازمان تصمیم گرفت گروه تماس شانگهای-افغانستان را احیا کند، که حاکی از تمایل به ایفای نقش دستهجمعی در آن کشور است. اکنون تهران بخشی از این محاسبات است –در واقع خروج آمریکا و آینده نامعلوم ثبات دولت جدید طالبان باعث شد که ایران به عضویت کامل سازمان درآید و مسکو بر ضرورت حضور مقامات ایرانی در مذاکرات چهار جانبه میان روسیه، چین، پاکستان و آمریکا در مورد افغانستان تاکید کند.
با این حال، همچون گذشته، سیاست متفاوت کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای احتمالاً توانایی این سازمان در پیشبرد گفتگوی معنادار در مورد افغانستان پس از خروج آمریکا را دچار محدودیت میکند. تاجیکستان و ازبکستان به عنوان همسایگان افغانستان رویکردهای متضادی را در قبال طالبان اتخاذ کردهاند و در حالی که دوشنبه از در مخالفت با دولت جدید کابل وارد شده، تاشکند لحنی محاسبهگرتر و سازگارتر پیش گرفته است. از سوی دیگر ایران حمایت پاکستان از حمله طالبان علیه مقاومت پنجشیر را محکوم کرده و خواستار تشکیل دولت فراگیر در کابل شده است. با وجود این تفاوتها، اعضای سازمان همکاری شانگهای به دلیل منافع عمیقاً در هم تنیده خود در امنیت منطقه، نگرانی فراوانی برای ثبات در افغانستان دارند.
ثبات نظام
نگاه مردد سازمان همکاری شانگهای نسبت به ترویج دموکراسی و مداخلات خارجی مدتهاست که ایران را با این کشورها همآوا کرده و عموما بر چرخش و آرایش قدرت در داخل این کشورها موثر میافتد. شیوههای نظارت بر اینترنت و فناوری سایبری و کنترل بر فناوریهای اطلاعات بالاخص در زمان بحرانهای سیاسی در این کشورها روندهای مشابهی دارد.
ممکن است ایران در مقام عضو رسمی و ثابت سازمان همکاری شانگهای، از ناظران این سازمان برای انتخاباتهای آتی دعوت به عمل آورد. همچنین این کشور میتواند به طور رسمی گروههایی را که به عنوان سازمانهای «تروریستی، افراطی یا جداییطلب» شناسایی میکند را در لیست منطقهای ضدتروریسم این سازمان قرار دهد -روشی که چندین کشور عضو سازمان به کرات از آن استفاده کردهاند.
نگاه به شرق
عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای -فرآیندی که به طور رسمی تا دو سال به طول میانجامد- بعید است که تغییرات اساسی را در خود سازمان ایجاد کند. در عوض، این حرکت را باید در چارچوب تلاشهای تهران جهت کاستن از انزوای بین المللی –تحت رژیم تحریمها- از طریق گسترش روابط دو جانبه و چند جانبه با روسیه، چین و کشورهای آسیای مرکزی بررسی کرد. همچنین این عضویت نقش تهران در مدیریت امنیت منطقهای را تقویت و تلاشهای این کشور در جهت تقویت نگاه به «محور شرق» در سیاست خارجی را شدت میبخشد.