چرا پاکستان احتمالا بزودی از پیروزی طالبان پشیمان می شود؟
دولت پاکستان در حال حاضر در واقع دسترسی گسترده استراتژیک خود را علیه هند تضمین کرده است و مانند آخرین باری که طالبان در قدرت بودند، از خاک افغانستان به عنوان پناهگاهی امن برای گروه های تروریستی ضد هند استفاده خواهد کرد. پاکستان همچنین موفق شده است ارزش خود را به چینی ها به عنوان یک ضامن میانجی و امنیتی ثابت کند. پکن قصد دارد معادن معدنی را در کشور جنگ زده ی افغانستان استخراج کند و میلیاردها دلار برای ساخت یک کریدور اقتصادی که از پاکستان و افغانستان به آسیای میانه می رسد، هزینه کند.
اما آنچه به عنوان یک دستاورد برای تشکیلات سیاسی پاکستان محسوب می شود، ممکن است برای مردم این کشور یک تراژدی باشد. دلایل فزاینده ای برای نگرانی در مورد ضربه امنیتی ناشی از روی کار بودن امارت اسلامی طالبان در همسایگی پاکستان وجود دارد. در همین حال، صدای کسانی که در تقلید از طالبان به دنبال اعمال حاکمیت همه جانبه شرعی در پاکستان هستند، بلندتر می شود.
در نتیجه ی انجام اقدامات اسلام گرایانه طی دهه ها، تعداد زیادی از پاکستانی ها به سمت دیدگاه مذهبی تر سوق داده شده اند و تغییر در آداب اجتماعی جامعه که به لحاظ فرهنگی متنوع است، ایجاده شده است. همانطور که طالبان اسلامگرایی خاص خود را در افغانستان به راه می اندازند، ناگزیر پاکستان نیز افراطی تر می شود.
امیر رعنا، تحلیلگر امنیتی پاکستان می گوید: هرچه بیشتر پاکستانی ها از طالبان الهام می گیرند، ممکن است مبارزه با روایت هایی که دولت و جامعه مذهبی تری را تبلیغ می کنند، دشوارتر شود. وی گفت: طالبان تنها منبع الهام برای جوانان گیج شده پاکستانی خواهد بود. در ادامه شاهد تأثیر روزافزون طالبان بر پاکستان هستیم. افزایش محبوبیت طالبان باعث می شود سایر فرقه های [غیر سنی] نیز احساس عدم امنیت کنند. این مسائل ممکن است تنش های فرقه ای را تشدید کند و در مجموع تحمل پذیری را در جامعه کاهش دهد.
طالبان می تواند یک سرمایه برای تشکیلات سیاسی پاکستان در تلاش های ضد هند باشد، اما معلوم نیست که مزایای استراتژیک بیشتری برای اسلام آباد به دنبال داشته باشد. به گفته یک منبع پاکستانی که مایل است نامش فاش نشود، پاکستان ممکن است پایگاهی را برای مقابله با داعش خراسان به آمریکا ارائه دهد. گروه تروریستی ای که اخیراً به فرودگاه کابل حمله کرد و بیش از صد نفر از جمله 13 سرباز آمریکایی را کشت. همچنین اسلام آباد تلاش می کند خود را به عنوان میانجی بین غرب و طالبان معرفی کند. به عبارت دیگر، پاکستان خود را به عنوان مداخله ای کننده ای که می تواند طالبان را به اصلاحات بیشتر تشویق کند، مطرح می سازد. اما تعداد کمی در غرب به وعده های پاکستان اعتماد دارند. پناه دادن به طالبان توسط پاکستان، روابط اسلام آباد را تا حدی با آمریکا تیره کرده است که جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا از زمان جایگزینی دونالد ترامپ، حتی یکبار با عمران خان، نخست وزیر پاکستان تماس نگرفته است.
علاوه بر این، نشانه هایی وجود دارد که نشان می دهد طالبان تمایل ندارد بی چون و چرا و به صورت کاملاً عریان از دستورات پاکستان اطاعت کند. بلکه این گروه تمایل دارد حداقل در ظاهر عدم وابستگی خود را به اسلام آباد نشان دهد. پاکستان در افغانستان محبوب نیست و طالبان ها مواظب هستند که به عنوان دست نشانده اسلام آباد شناخته نشوند. یکی از رهبران طالبان در کابل به فارین پالیسی گفت: ما دست نشانده پاکستان نیستیم و مستقل هستیم. بله، ما روابط بسیار خوبی با گروه تحریک طالبان پاکستان داریم اما وابسته به آنها نیستیم.
اعضای تحریک طالبان پاکستان در همان حوزه های علمیه که طالبان افغانستان را آموزش دادند، آموزش دیده اند. این گروه اما از اسلام گرایان پشتون تشکیل شده است. این سازمان برخی از وحشتناک ترین حملات را علیه پاکستانی ها انجام داد، حتی دانش آموزان یک مدرسه را کشت و سرانجام توسط نیروهای مسلح پاکستان به افغانستان رانده شد. اما در سال گذشته، هنگامی که همتایان افغان آنها کمپین بازپس گیری افغانستان را آغاز کردند، حملات گروه تحریک طالبان بار دیگر افزایش یافت. این سازمان در یک ماه گذشته 32 حمله در داخل پاکستان انجام داده است. اقدامات گروه تحریک طالبان نشان دهنده ی ضعف سیاست های داخلی پاکستان است، با این حال کارشناسان مستقل می ترسند که ژنرال ها، کشته ها را صرفاً خسارت جانبی بدانند و از تغییر سیاست های خود در زمینه ی جنگ های نیابتی خودداری کنند.
بر اساس گزارش اخیر تهیه شده برای شورای امنیت سازمان ملل متحد، طالبان افغانستان و طالبان پاکستان عمدتاً مانند گذشته روابط خود را دارند.. ناظران سازمان ملل متحد مشاهده کردند که گروه تحریک طالبان در جریان سلطه ی طالبان بر افغانستان از آنها در مقابل نیروهای دولتی به لحاظ نظامی حمایت کردند. پاکستان دولتهای منتخب افغانستان را متهم کرده است که در تمام این سالها از گروه تحریک طالبان حمایت کرده اند. افراسیاب خطاک، رهبر و روشنفکر پشتون پاکستان می گوید: در واقع گروه تحریک طالبان در کنار طالبان افغانستان جنگید. این نشان می دهد سیاستی که دولت ما در پیش گرفته چقدر اشتباه است.
از زمان بازگشت طالبان به قدرت، گروه تحریک طالبان موضع خود را تعدیل کرده است. این سازمان می گوید که اکنون خواهان خودمختاری در مناطق قبیله ای در امتداد مرز و در مناطق پشتون نشین است و می خواهد تحت قوانین اسلامی بر آن حکومت کند. طالبان افغان موضع خود را در مورد گروه تحریک طالبان روشن نکرده اما گفته که مایل است گذرگاه های مرزی با پاکستان حداقل در امتداد 1640 مایلی که پشتون ها در هر دو طرف زندگی می کنند، باز باشند.
خطاک گفت که تمام ایده حمایت از طالبان توسط اسلام آباد بر این موضوع استوار بود که افغانستان را تحت حمایت خود قرار دهد و در بحث رهبری هویت مذهبی بر قومیت اولویت داشته باشد، به طوری که مردم خود را مسلمان بدانند و نه افغانستانی. دولت پاکستان که به واسطه ی ترس در مورد از دست دادن بخشی از کشورش احساس ناامنی می کرد، این بار بر اثر ناسیونالیسم قومی پشتون دچار پارانوئید شد، زیرا قبلاً در شرق با ناسیونالیست های بنگلادشی مواجه بود. اسلام آباد که از قرابت فرهنگی وحشت کرده، سیاست گسترش همگن سازی مذهبی تحت حکومت یک دیکتاتور را انتخاب کرده است. سیاست پاکستان این بود که از طالبان برای ساختن مجدد هویت افغانستان استفاده کند و از تخریب تمام چیزهایی که نماینده ی این فرهنگ بودند، بهره ببرد. اما این تردید وجود دارد که در نهایت روی کار آمدن طالبان ها در افغانستان به نفع پاکستانی ها نباشد و اسلام آباد از سیاست های امروزش پشیمان شود.