خزان هشداردهنده در موطن بهار عربی

چرا آن‌چه در تونس اتفاق می‌افتد خطرناک است؟

کدخبر: ۴۴۵۰۹۵
اقتصادنیوز: صرف نظر از بحث های مربوط به قانون اساسی، واکنشهای ضعیف به کودتا در تونس و ماهیت ریشه های بحران، مسئله تونس شایان توجه است، چرا که ممکن است ما در آستانه فصل جدیدی در منطقه باشیم، کما این که تاریخ اخیر به ما می آموزد، چنین رویدادهایی می تواند منجر به فوران بحران ها و دشوارتر شدن مدیریت آن ها شود.
چرا آن‌چه در تونس اتفاق می‌افتد خطرناک است؟

به گزارش اقتصادنیوز ، نزدیک به یازده سال از بهار عربی سپری شده که بار دیگر خیابان های تونس شاهد اعتراضات گسترده به فقر، فساد و ناکارآمدی شده است. شدت منازعات در عرصه سیاسی در این کشور هم به حدی رسیده که به نظر می رسد روح زین العابدین بن علی بار دیگر در حال حلول است. در ماه جولای، قیس سعید، رئیس جمهور این کشور با اعلام وضعیت اضطراری ملی در تونس نخست وزیر هشام المشیشی را برکنار کرد و فعالیت‌های پارلمان را به حالت تعلیق درآورد، اقداماتی که مخالفانش آن را کودتا نامیده‌اند. با این حال وقوع کودتا در موطن بهار عربی تاکنون با واکنش های جدی در عرصه بین المللی مواجه نشده است. مارکو کانسلو، دیپلمات سابق ایتالیایی و تحلیلگر مسائل خاورمیانه، با انتشار یادداشتی در پایگاه تحلیلی میدل‌است‌ آی با عنوان «تونس: چرا آ‌ن‌چه در آینده به وقوع می‌پیوندد اهمیت بین‌المللی زیادی دارد؟» ضمن بررسی وقایع سیاسی جاری در تونس، هشدار داده عدم توجه بین المللی به مسائل تونس می تواند پیامدهای ناگوار در سطح جهانی داشته باشد.

خاتمه بهار عربی؟

شاید در عرصه جهانی تونس به عنوان کشوری با اهمیت زیاد به نظر نرسد. اما تونس جایی است که در عرضِ یک دهه، آن‌چه به بهار عربی معروف شد، از آن‌جا  آغاز و اکنون در شُرُف خاتمه است.

1

قیام علیه زین‌العابدین بن علی، رئیس‌جمهور وقتِ تونس در فاصله دسامبر تا ژانویه 2011 و سقوط او، یک دهه ناآرامی و  شورش‌های مردمی - ناشی از سرخوردگی، بی‌عدالتی اجتماعی، ظلم، تبعیض و درماندگی دولت- را در پی داشت که کل خاورمیانه را تکان داد. متأسفانه گذارِ نسبتا مسالمت‌آمیز تونس در کشورهایی چون مصر، یمن، لیبی و سوریه بسیار خونین بود. در سه مورد اخیر، جنگ‌های داخلی واقعی با پیامدهای بسیار فاجعه‌بار انسانی درگرفت.

جامعه مدنی پویا

در کنار لبنان، تونس دارای پویاترین جامعه مدنی در جهان عرب هستند. این مسئله به انتقال نسبتا مسالمت‌آمیز از رژیم استبدادی بن‌علی به دولت‌های انتخابی بعدی که در آن‌ها حزب النهضه -که بدیلی از اخوان‌المسلمین است- نقش مهمی ایفا می‌کرد، کمک شایانی کرد.

2

تونس در تقاطع اروپا و شمال آفریقا و در میانه غرب و شرق مدیترانه قرار دارد. این کشور موقعیت مناسبی برای رصد رویدادهای همسایه آشوب‌زده‌اش، لیبی، دارد و محل مناسبی برای سنجش پویایی پیچیده میان اسلام سیاسی و دموکراسی است.

اگر چه تا به حال به نظر می‌رسید که تونس تنها نمونه موفق بهار عربی باشد، اما در ماه جولای همه چیز تغییر کرد. در این زمان، قیس سعید، رئیس‌جمهور قانونی کودتا کرد و انحلال پارلمان را راسا اعلام کرد. در این شرایط و پس از ماه‌ها تنش و کشمکش‌های فزاینده به واسطه نارضایتی اقتصادی و اجتماعی از دولت به نخست‌وزیری هشام مشیشی و مجلس، به ریاست راشد الغنوشی، رهبر النهضه، با اعلام اختیارات فوق‌العاده، قدرت را به دست گرفت.

تنش داخلی در مرز فوران؛ سکوت کر کننده غرب

سعید، که استاد حقوق اساسی است، تصمیم خود را با استناد به ماده 80 قانون اساسی تونس، مصوب 2014 توجیه کرده است. با این حال، به نظر بسیاری از کارشناسان حقوقی تونس، تفسیر و کاربرد آن ماده قانونی توسط سعید، بسیار فراتر از نیت اولیه قانون‌گذار بوده است.

3

در عین حال، نشانه‌ای دال بر کاهش تنش‌های داخلی ناشی از کودتا وجود ندارد. با این حال، پیامدهای ناشی از همه‌گیری و بحران اقتصادی، که به واسطه حضور یک دولت ضعیف و فساد گسترده تشدید شده، که این بهانه‌ای شد برای سواری نسبتا آسان بر موج نارضایتی‌ها  توسط سعید و حامیانش.

درگیری‌های شدیدی میان رئیس‌جمهور و کسانی که به شدت با اقدامات وی مخالف هستند رخ داده است. مخالفان از اظهارات دریغی از شدیدترین واکنش‌ها نسبت به تصمیمات تحریک‌کننده‌ او هم‌چون تمدید نامحدود اختیارات اضطراری نداشته‌اند. سعید هم‌چنین راه حل‌هایی که به طور بالقوه جامعه را به شدت دوقطبی می‌کند -مانند تعلیق قانون اساسی و فراخوان همه‌پرسی برای اصلاح نظام سیاسی- را پیشنهاد کرده است.

با همه این‌ها، جامعه بین‌المللی و به ویژه غرب -که بر اساس ارزش‌های ادعایی خود باید در این شرایط فعال باشد- تنها به واکنش‌های ملایم و حتی سکوتی کر کننده اکتفا کرده است.

آخرین میدان تسویه حساب

با این حال، تحولات در تونس می‌تواند منجر به نوعی انحطاط سیاسی شود که شکافی عظیم در جهانی عربی-اسلامی بر مبنای اسلام سیاسی را در پی داشته باشد. این شکاف باعث می‌شود که ترکیه و قطر از گرایشات نزدیک به اخوان‌المسلمین حمایت کنند، و در مقابل امارات متحده عربی، عربستان سعودی و مصر به شدت به مخالفت با آن خواهند پرداخت؛ همانند آن رویارویی که در درگیری‌های لیبی به یکی از میدان‌های اصلی نبرد مبدل شده است.

2021-09-26T160050Z_1028113700_RC2QXP9M4CHP_RTRMADP_3_TUNISIA-POLITICS

به عبارت دیگر، تونس می‌تواند آخرین میدان تسویه‌حساب میان این نیروها باشد که قبلاً با استقبال گسترده بین‌المللی از کودتای وحشیانه مصر در سال 2013 همراه شد که دولت محمد مرسی -رئیس‌جمهور منتخب و از اعضای اخوان‌المسلمین- را سرنگون کرد.

تغییر مسیر سیاست

همچنین با خروج ایالات متحده از افغانستان و سقوط دولت در این کشور به دست طالبان و ایجاد زلزله ای که در سراسر منطقه طنین انداز شده، ممکن است ما در آستانه تغییرهای بزرگ در سیاست خاورمیانه و شمال آفریقا باشیم.

اما صرف نظر از بحث های مربوط به قانون اساسی، واکنشهای ضعیف به کودتا و ماهیت ریشه های بحران، مسئله تونس شایان توجه است، چرا که ممکن است ما در آستانه فصل جدیدی در منطقه باشیم، کما این که تاریخ اخیر به ما می آموزد، چنین رویدادهایی می تواند منجر به فوران بحران ها و دشوارتر شدن مدیریت آن ها می شود.

5

در جهان بسیار ناپایدار بین المللی فعلی، در شرایطی که همه گیری ویروس کرونا جهان گیر شده، طوفان ابر تورم ها و انباشت بدهی ها رو به فزونی است و نگرانی ها بابت از سرگیری رقابت میان قدرت های بزرگ از پسِ دوران 30 ساله جهان تک قطبی و هژمونی ایالات متحده شدت گرفته، شاید این نیز قابل درک باشد که دموکراسی های غربی ممکن است وسوسه شوند تا بر سر ارزش هایی که سالیان سال از آن ها دفاع می کردند، معامله کنند. اما این یک اشتباه بسیار بزرگی است.

اولاً، بعید است که سعید بتواند شرایط باثبات و قابل قبولی را ایجاد کند. ثانیاً، زمان آن رسیده که تمایز میان دیکتاتوری های «خوب» و «بد»، که برخی از دموکراسی های غربی هنوز بر اساس منافع خود بدان قائل هستند، متوقف شود.

وقایع تونس همچنین نشان دهنده پیچیدگی های فراوان مدیریت کلاف کور لیبی است. لیبی اکنون بخشی از یک «بازی بزرگ» بزرگتر در شرق مدیترانه است: چهارراه منافع متضاد که شامل فرانسه، روسیه، مصر، ترکیه، یونان، اسرائیل، لبنان و برخی از پادشاهی های خلیج فارس می شود و حول محور مسائل امنیتی، تامین انرژی و مهاجرت می چرخد. مدیریت اوضاع در لیبی بدون در نظر داشتن آنچه در همسایگی غربی آن اتفاق می افتد، نتیجه ای نخواهد داشت و هر راه حلی باید جامع باشد.

شاید در این برهه حساس گزینه بهتری از ماریو دراگی، نخست وزیر ایتالیا برای میانجی گری وجو نداشته باشد، که از نظر بین المللی و همچنین در اتحادیه اروپا بسیار مورد توجه است. دراگی در شرایطی می تواند نقش آفرین باشد که اتحادیه اروپا با خلاء رهبری در پی خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، بی ثباتی در آلمان پسامرکل و تردید در مورد انتخاب مجدد مکرون در فرانسه در بهار آینده مواجه است و ممکن  است تمرکز ایالات متحده بر آسیا را تحت تأثیر قرار دهد.

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید