سقوط بیصدای اقتصاد چین در محاصره استراتژیک
به گزارش اقتصادنیوز ؛ مایکل بکلی استادیار علوم سیاسی در دانشگاه تافتس و جین کرکپاتریک و هال برندز، استادتمام امور بینالملل در دانشکده مطالعات بین المللی پیشرفته دانشگاه جان هاپکینز در مقالهای برای فارن افرز با عنوان «پایان ظهور چین؛ فرصت پکن برای بازسازی جهان رو به پایان است» استدلال کردهاند که با گذشت ۲دهه از ابتدای قرن بیستویکم، چین به نقطه اوج خود رسیده و احتمالاً از این پس افول این کشور آغاز میشود. افولی که به باور نویسندگان به مراتب خطرناکتر از صعود آن بوده است. اقتصادنیوز این مقاله مفصل را در ۳ بخش منتشر میکند.
در دهه گذشته چین به قدری در حال رشد بوده است که بسیاری از ناظران تصور می کنند، ظهور و غلبه این کشور اجتناب ناپذیر است.
معجزه تصادفی
اما همانطور که در بخش اول مقاله تشریح شد، در حقیقت، صلح و رفاه چند دهه گذشته چین یک ناهنجاری تاریخی است که ناشی از چندین روند زودگذر است. اما پکن توانست رشد کند زیرا پس از مرگ مائو دولت چین عمدتا متعهد به اصلاحات بود. چین همچنین دارای جمعیت مناسبی بود و بزرگترین سود جمعیتی را در تاریخ مدرن تجربه کرد. این مزیت جمعیتی نتیجه تصادفی نوسانات سیاستهای سرسختانه بود.
همچنین توضیح داده شد که چین برای تأمین غذا و آب شهروندان خود و بیشتر مواد اولیه صنایع خود به کمک خارجی زیادی احتیاج نداشت. برای حدود ۴ دهه دسترسی آسان به این منابع، به علاوه نیروی کار ارزان و قوانین ضعیف حفاظت از محیط زیست، این کشور را به یک نیروگاه صنعتی و گارگاه تولیدی جهان تبدیل کرد و زمینه ساز رشد معجزهوار چین در دو دهه نخست قرن ۲۱ شد.
بادآورده بر باد میرود
اما ثروتهای بادآورده دورهای برای همیشه دوام نمیآورند. و همانطور که در بخش دوم مطلب تبیین شد، در دهه گذشته، مزایایی که زمانی به اوجگیری این سرزمین کمک کرد، تبدیل به التزامهایی شده است که آن را به زیر میکشد.
بنگاههای خصوصی، کارآفرینان محلی، ترکیب جمعیت، منابع طبیعی و ... مزایایی بودند که با بادهای موافق نظام بینالملل به طرز معجزهآسایی همسو با یکدیگر، رشد پرشتاب چین را رقم زدند، و همه این مزایا امروز یا بر باد رفتهاند یا خود به باد مخالف تبدیل شدهاند.
استبداد علیه اقتصاد
چین عرصه مشکلات عدیده است که تا حد زیادی با تلاش دولت چین، پنهان ماندهاند و مقابله با این مشکلات به ویژه دشوار خواهد بود زیرا چین در حال حاضر توسط دیکتاتوری اداره می شود که کارآیی اقتصادی را پیوسته فدای قدرت سیاسی می کند.
از آنجا که چین قاطع تر و مستبدتر شده است ، جهان برای رشد چین کمتر مناسب میشود. این سکون نسبی که پس از یک دوره رشد معجزهآسا بسیار مأیوسکننده است اما، حزب کمونیست چین شکست را نمیپذیرد و برای مقابله با شکست میلیاردها دلار صرف سیستم تحقیقوتوسعه بالا به پایین و نوآوریها میکند.
با توجه به مشکلات انباشته، اقتصاد چین وارد طولانیترین کندی رشد در دوران پس از مائو شده است. با پایان تعطیلات چهاردههای چین از مسیر کلی تاریخ خود، این کشور با ۲ روند ناخوشایند روبهرو است؛ «کند شدن رشد اقتصادی» و «محاصره استراتژیک»، دو روندی که پایان ظهور آن را رقم میزند.
و همانطور که در پایان بخش دوم مطلب آمده است، سرمایهگذاری در نوآوری چین را از کند شدن رشد نجات نمی دهد. و این رکود سیستم را متزلزل خواهد کرد چراکه تهدید دیگر، یعنی محاصره استراتژیک، حلقه آتش را تنگتر میکند.
در ادامه بخش سوم مقاله را بخوانید.
در محاصره آتش
اوراسیا غالباً تله ای برای هژمونهای مشتاق بوده است: تعداد زیادی از دشمنان در این نزدیکی وجود دارند که می توانند با ابرقدرت های دریایی مشترک باشند. برای تقریباً 40 سال ، چین در حال ظهور با کوچک جلوه دادن جاه طلبی های جهانی خود و حفظ روابط دوستانه با ایالات متحده از محاصره راهبردی اجتناب کرد. اما آن دوره به پایان رسیده است. از آنجا که پکن در دریای چین جنوبی، تنگه تایوان و جاهای دیگر تهاجمی تر شده است ، تقریباً در همه جا خصومت ایجاد کرده است.
در طول پنج سال گذشته ، ایالاتمتحده تعامل را رها کرده و از راهبرد جدید مهار استقبال کرده است. واشنگتن بزرگترین توسعه دریایی و موشکی خود را در یک نسل انجام داده، تهاجمی ترین تعرفه های خود را از جنگ جهانی دوم وضع کرده و شدیدترین محدودیت های خود را برای سرمایه گذاری خارجی از زمان جنگ سرد اعمال کرده است؛ و همه اینها به چین مربوط می شود. فروش سلاح و حمایت نظامی از دولتهای حاضر در خط مقدم افزایش یافته است. تحریمهای تکنولوژیکی ایالاتمتحده هوآوی و دیگر شرکتهای چینی را تخریب می کند.
شی جین پینگ از خود می پرسد که آیا می تواند به تعهدات بزرگ خود عمل کند یا خیر. و آن زمان است که جهان باید واقعاً نگران شود.
چرخش ایالات متحده علیه چین به واکنش گسترده تری علیه قدرت پکن کمک کرده است. در شمال شرقی آسیا، تایوان بیش از پیش مصمم به حفظ استقلال خود شده است و دولت یک استراتژی دفاعی جدید جسورانه را تصویب کرده است که فتح جزیره را بسیار سخت میکند. ژاپن موافقت کرده است تا با آمریکا برای جلوگیری از تجاوز چین در منطقه همکاری نزدیک داشته باشد. پکن از طریق جنگ طلبانه خود به اتحاد آمریکا و ژاپن یک بازیگر صریح ضد چین داده است.
کشورهای اطراف دریای چین جنوبی نیز در حال کنترل و رصد چین و افزایش حفاظت هستند. ویتنام در حال خرید موشک های متحرک ساحلی ، زیردریایی های تهاجمی روسیه ، هواپیماهای جنگنده جدید و کشتی های سطحی مجهز به موشک های کروز پیشرفته است. سنگاپور بی سر و صدا به یک شریک مهم نظامی ایالات متحده تبدیل شده است. اندونزی هزینه های دفاعی خود را 20 درصد در سال 2020 و 21 درصد دیگر در سال 2021 افزایش داد. حتی فیلیپین که در بیشتر دوره ریاست جمهوری رودریگو دوترته از چین حمایت کرد ، اکنون ادعاهای خود را در دریای چین جنوبی تکرار می کند و گشت های هوایی و دریایی را افزایش می دهد.
بلندپروازی های چین پاسخی را فراتر از شرق آسیا ، از استرالیا تا هند و اروپا ، برانگیخته است. هر جا که پکن فشار می آورد ، گروهی از رقبا که در حال رشد هستند عقب نشینی می کنند. گفتگوی امنیتی چهار جانبه-مشارکت راهبردی که شامل استرالیا ، هند ، ژاپن و ایالات متحده می شود؛ به عنوان نقطه مرکزی همکاری ضد چین در میان قدرتمندترین دموکراسیهای هندوپاسیفیک (هند و اقیانوس آرام» ظاهر شده است.
اتحاد جدید AUKUS (استرالیا - انگلستان - ایالات متحده) هسته اصلی آنگلوسفر را در برابر پکن متحد می کند. ایالات متحده در حال ایجاد ائتلاف های کوچک کوچک است تا اطمینان حاصل کند که دموکراسی های پیشرفته در فناوری های کلیدی پیشرو هستند ، در حالی که G-7 و ناتو مواضع سخت تری در مورد تایوان و سایر موضوعات دارند.
سیگنال تورمی به بازدهی بازارها/در اکوایران ببینید:
مطمئناً همکاری ضد چین همچنان در حال پیشرفت است ، زیرا بسیاری از کشورها هنوز به تجارت با پکن متکی هستند. اما همین مشارکت های بهم پیوسته می تواند در نهایت یک حلقه محاصره دور پکن ایجاد کند.
افول چین خطرناکتر از ظهور آن است
چین یک قدرت ظهورکرده است، نه یک قدرت در حال رشد: این کشور دارای قابلیتهای ژئوپلیتیکی مهیب است ، اما بهترین روزهای آن پشت سر گذاشته شد. این تمایز اهمیت دارد، زیرا چین جاه طلبیهایی را دنبال کرده که اکنون ممکن است نتواند بدون اقدامات شدید به آنها برسد.
هدف حزب کمونیست چین بازپس گیری تایوان، تسلط بر غرب اقیانوس آرام و گسترش نفوذ خود در سراسر جهان است. شی اعلام کرده است که چین به دنبال آینده ای است که در آن «ما در ابتکار عمل پیروز شویم و موقعیت غالب را داشته باشیم». با وجود کند شدن رشد اقتصادی و رویارویی چین با جهانی متخاصم، این رویا در حال فروپاشی است.
این ممکن است برای واشنگتن خبر خوبی به نظر برسد: شانس اینکه چین بدون زحمت از آمریکا سبقت بگیرد کم است. اما کاملاً اطمینانبخش نیست. با توجه به مشکلات چین ، آینده برای پکن خطرناک به نظر می رسد. شبح رکود مقامات حزب کمونیست را درگیر خود خواهد کرد. شی جین پینگ از خود می پرسد که آیا می تواند به تعهدات بزرگ خود عمل کند یا خیر. و آن زمان است که جهان باید واقعاً نگران شود.
قدرت های تجدیدنظرطلب وقتی خطرناک می شوند که فاصله بین جاهطلبیها و تواناییهای آنها غیرقابل مدیریت به نظر برسد. وقتی پنجره راهبردی یک قدرت ناراضی شروع به بسته شدن می کند، حتی یک تلاش با احتمال پیروزی کم، بهتر از هبوط تحقیرآمیز به نظر می رسد.
وقتی رهبران اقتدارگرا نگران هستند که افول ژئوپلتیک مشروعیت سیاسی آنها را از بین میبرد ، اغلب ناامیدی به دنبال دارد. به عنوان مثال، آلمان جنگ جهانی اول را آغاز کرد تا مانع از خرد شدن آرمانهای هژمونیک خود توسط انگلیس ، روسیه و فرانسه شود. ژاپن جنگ جهانی دوم را در آسیا آغاز کرد تا مانع خفه شدن امپراتوری، توسط ایالاتمتحده شود.
قدرت های تجدیدنظرطلب وقتی خطرناک می شوند که فاصله بین جاه طلبی ها و توانایی های آنها غیرقابل مدیریت به نظر برسد. وقتی پنجره راهبردی یک قدرت ناراضی شروع به بسته شدن می کند ، حتی یک دور کم احتمال برای پیروزی بهتر از فرود تحقیرآمیز به نظر می رسد. وقتی رهبران اقتدارگرا نگران هستند که افول ژئوپلتیک مشروعیت سیاسی آنها را از بین می برد ، اغلب ناامیدی به دنبال دارد. به عنوان مثال ، آلمان جنگ جهانی اول را آغاز کرد تا مانع از شکستن خواسته های سلطه طلبانه خود توسط یک انگلیس ، روسیه و فرانسه شود. ژاپن جنگ جهانی دوم را در آسیا آغاز کرد تا از خفه شدن امپراتوری ایالات متحده جلوگیری کند.
اوضاع اصلن مساعد نیست
امروز چین در حال بررسی بسیاری از جعبه های نگران کننده است. کند شدن رشد؟ تیک. محاصره استراتژیک؟ تیک. رژیم استبدادی با منابع مشروعیت ارگانیک اندک؟ تیک. تبر تاریخی برای جاهطلبیهای باجطلبانه؟ تیک بزنید و بررسی کنید. در واقع ، چین در حال حاضر مشغول انجام این شیوه ها است؛ تجمع بی وقفه نظامی ، جستجوی حوزه های نفوذ در آسیا و فراتر از آن ، تلاش برای کنترل فناوری ها و منابع حیاتی.
اگر برای محاسبه احتمال تجاوز از سوی یک قدرت در اوج فرمولی وجود داشته باشد ، چین عناصر کلیدی آن را دارد.
بسیاری از ناظران بر این باورند که چین امروز در حال افزایش وزن خود است زیرا از صعود خود بسیار مطمئن است. به نظر می رسد شی گمان می کند کووید۱۹ و بیثباتی سیاسی در ایالاتمتحده امکانات جدیدی را برای پیشرفت ایجاد کرده است.
اما احتمال بیشتر و بسیار ترسناکتر این است که رهبران چین مصمم به حرکت سریع باشند زیرا زمان آنها رو به پایان است. وقتی کشوری که می خواهد جهان را دوباره مرتب کند به این نتیجه برسد که ممکن است نتواند این کار را به صورت مسالمت آمیز انجام دهد، چه اتفاقی میافتد؟ تاریخ و رفتار کنونی چین نشان میدهد که اوضاع هیچ خوب نیست.