بهزادنبوی:

افرادی که می ‎گویند رضا شاه روحت شاد؛ دنبال دموکراسی نیستند

کدخبر: ۴۶۰۴۱۱
اقتصادنیوز: حزب توسعه ملی ایران اسلامی در اولین برنامه اتاق این حزب در کلاب هاوس برنامه‎ ای با عنوان «16 آذرماه 1332،نگاهی به جنبش دانشجویی در ایران» برگزار کرد.
افرادی که می ‎گویند رضا شاه روحت شاد؛ دنبال دموکراسی نیستند

 به گزارش اقتصادنیوز به نقل از کانال تلگرامی عصرما مهمانان اصلی این برنامه «بهزاد نبوی» عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و فعال سیاسی پیش و پس از انقلاب، «عمادالدین باقی»، تاریخ‌پژوه و فعال حقوق بشر، «احسان شریعتی»، نویسنده و استاد دانشگاه و «مهدی فتاپور»، از اعضای شورای مرکزی فداییان خلق و مسئول سیاسی اجرایی حزب اتحاد جمهوریخواهان ایران در خارج از کشور بوده است.

بهزاد نبوی در این جلسه به بیان تاریخچه سیاسی جنبش دانشجویی کشور از ابتدا تا به امروز پرداخت و گفت: به طور کلی این گونه جنبش ها در فضای باز سیاسی  و در شرایط دموکراتیک امکان بروز و ظهور پیدا می کند و معمولا در شرایط اختناق و استبداد به طور کلی فعالیت باز سیاسی از جمله آن فعالیت های دانشجویی متوقف می شود.

وی در ادامه افزود: بعد از شهریور 1320 تا 22 بهمن 1357 به طور کلی حاکمیت استبدادی وابسته بر کشور حاکم بود. بگذریم از اینکه برخی در تظاهرات می‎گویند، رضا شاه روحت شاد. این افراد مشخص است که دنبال دموکراسی نیستند و فکر می کنند اگر رضا شاه بیاید نان و آب برایشان فراهم می شود.

نبوی  با اشاره به کودتای 1299 و حکومت 20 ساله رضاشاه گفت: در این دوره اختناق و استبداد کامل است و در آن دوره جنبش سیاسی علنی وجود ندارد. دوره بعد، از شهریور 20 تا 22 بهمن 1357 یعنی دوره محمدرضا شاه است که در این دوره هم اصل بر حاکمیت استبداد و دیکتاتوری است مگر استثنائاتی از جمله آنچه سبب شد جنبش دانشجویی و فعالیت‎های دانشجویی شکل گیرد. یک دوره از شهریور 20 تا 15 بهمن 27 است که در آن دوره تضاد شوروی و انگلیس علیرغم اتحادی که تا سال 25 یعنی جنگ جهانی دوم داشتند اتفاق افتاد؛ یعنی زمانی که ایران به صورت سه جانبه اشغال شد. همین تضاد موجب شکل گیری فعالیت‎های سیاسی علنی شده است که مهمترین جریان سیاسی آن دوره حزب توده بود که با پشتیبانی شوروی فعالیت خود را شروع کرد و در دانشگاه ها هم بدون رقیب بود البته انجمن های اسلامی هم در این دوره شکل گرفتند اما تقریبا غیر سیاسی بودند. صرفا دانشجویان مسلمان برای فعالیت های مذهبی خود آنجا جمع می‎شدند و دخالتی در کارهای سیاسی نداشتند.

وی در ادامه افزود: دوره بعدی البته از سال 25 یعنی بعد از اینکه حاکمیت فرقه دموکرات را شکست داد؛ شکل گرفت و حاکمیت به سمت استبداد و دیکتاتوری تدریجی حرکت کرد؛ که اوج آن 15 بهمن 1327 که روز ترور نافرجام شاه توسط ناصر فخرآرایی بود اعلام شد که او عضو حزب توده بوده است که من بعید می‎ دانم. چون می‎ خواستند حزب توده را منحل کنند؛ او را به حزب توده منتسب کردند. جنگ تمام شده بود و قوای خارجی از ایران رفته بودند و حاکمیت می‎ خواست فعالیت‎ های چپ وابسته به شوروی را کاهش دهد. اولین فعالیت حاکمیت در این راستا شکست حزب دموکرات و دومین آن انحلال حزب دموکرات بود. این خفقان تا دو سال بعد ادامه پیدا کرد و بعد از این به خاطر شکل گیری یک تضاد جدید در عرصه بین المللی بین انگلیس و امریکا فعالیت های سیاسی دوباره در کشور شکل گرفت و به دانشگاه ها هم کشیده شد. این تضاد البته بین دو کشوری بود که در برابر کمونیست ها با هم متحد بودند.

این فعال سیاسی با اشاره  به ورود هری آمدن ترومن به کاخ سفید و خروج نیروهای خارجی از ایران تصریح کرد: این اتفاق که با روی کار آمدن دموکرات‌‎ها رخ داد به این شکل بود که امریکا به انگلیس فشار می ‎آورد که فضای باز سیاسی در ایران ایجاد شود که به موجب آن حاکمیت خودش را شکل منطقی بدهد و بتواند نفوذش را تبدیل به سلطه و حضور گسترده بکند. فاصله زمانی 29 تا 32 مربوط به این دوره بود که در دانشگاه ها هم فعالیت دانشجویی شروع شد. انجمن‌‎های اسلامی هم که تا آن زمان اصلا سیاسی نبودند کمی سیاسی شدند. دوره بعدی پس از کودتای 32 بود تا سال 1339 بود دوره ای که باردیگر حاکمیت به دنبال تبدیل دوره آزادی سیاسی (که به اوج خود رسیده بود) به دوره استبداد بود. این دوره نماد سرکوب دانشجویی در دوره جدید استبداد بود.

وی در ادامه افزود:39 تا 42 تضاد انگلیس و امریکا موجب فشار بر انگلیس بود که به ایران تحت سلطه اش آزادی سیاسی بیشتر بدهد و همین مساله موجب شکل‎گیری جریان‎های جدید شد از جمله جبهه ملی  که در این دوره زمان حضور من در دانشگاه بود. طولانی‎ترین دوره استبداد از خرداد 42 تا 56 بود که جریان های مختلف شکل گرفت که نتیجه اش شکل گیری نهضت امام بود. از 56 تا 22 بهمن 57 عمدتا جریانات مذهبی حامی امام و با فاصله ملی مذهبی ها و با فاصله ملیون و گروه چپ در عرصه سیاست علنی فعال شدند.

وی درپایان گفت: بعد از انقلاب تا 1388 عمدتا جنبش دانشجویی با محوریت انجمن های اسلامی شکل می‌‎گرفت و آنها تقریبا در طیف چپ اسلامی و بعد اصلاح‎طلبان می‎ گنجیدند و بعد از 1388 بار دیگر چون فضا بسته شد این فعالیت‎ها تعطیل شد و عمدتا بسیج دانشجویی تنها جریان فعال نه سیاسی بلکه سیاسی نظامی در دانشگاه‎ها بوده است. چنانچه از جنبش دانشجویی در جبهه اصلاحات اثر خاصی نیست و جریان دانشجویی فعالیت خاصی در این دوره ندارد.

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید