راز متهم‌سازی ایران از سوی غرب چیست؟

کدخبر: ۴۶۲۲۸۷
اقتصادنیوز: یک تحلیلگر روابط بین‌الملل اظهار کرد: غرب در طول مذاکرات سعی دارد از حجم عملیات مقصرسازی کم کند تا اندکی اجازه جلورفت به مذاکرات بدهد و همین طور که به آخر هر دور نزدیک می‌شویم، مجددا بر تبلیغات منفی و مقصرنمایی ایران می‌افزاید.
راز متهم‌سازی ایران از سوی غرب چیست؟

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از روزنامه جام جم، در حالی که مذاکرات در وین بین ایران و طرف‌‌های مقابل ادامه دارد، اما آلمان،‌ فرانسه و انگلیس و همچنین آمریکا در تلاش‌اند تا از همه ابزارهای رسانه‌ای و اقدامات منطقه‌ای خود برای فشار آوردن به جمهوری اسلامی بهره ببرند. سیدمصطفی خوش‌چشم، تحلیلگر ارشد حوزه روابط بین‌الملل به تشریح فضاسازی‌های رسانه‌ای و همچنین اقدامات دیپلماتیک غرب برای مقابله با ایران پرداخت. وی معتقد است که طرف‌های غربی در اقدامی هماهنگ با آمریکا و در طول مذاکرات سعی می‌کنند کمی از حجم، کیفیت و کمیت این عملیات مقصرسازی و خصمانه کم کنند تا اندکی اجازه جلورفت به مذاکرات بدهند و همین طور که به آخر هر دور نزدیک می‌شویم مجددا بر تبلیغات منفی و مقصرنمایی و متهم‌سازی ایران می‌افزایند.

 رفتار کشورهای غربی در جریان مذاکرات نشان‌ می‌دهد که آنها می‌خواهند از همه ابزارهای رسانه‌ای و همچنین مراودات سیاسی برای تحت فشار قرار دادن تیم مذاکراتی جمهوری اسلامی استفاده کنند. تحلیل شما در این زمینه چیست؟

رفتار مذاکراتی طرف غربی که در طول ۲۰ سال گذشته و در شش نوبت از مذاکرات قبلی وین آن را تجربه کردیم، به ما نشان می‌دهد که غربی‌ها به‌ویژه آمریکایی‌ها از همه ابزارها در حوزه‌های سخت،‌ نیمه سخت و نرم یعنی تهدید، تحریم، فشارهای اقتصادی و جنگ‌های روانی،‌ شناختی و ادراکی استفاده می‌کنند تا به اهداف مورد نظر خود در اتاق مذاکرات برسند. در طول تاریخ، مقاطع و حوادث زیادی بوده که آمریکا به‌رغم شکست در زمین، جنگ رسانه‌ای را به شکلی کاملا متفاوت ترسیم کرده و در حالی که روی زمین و در واقعیت دچار شکست و خسارت شده، در رسانه‌ها خودش را پیروز میدان نشان می‌دهد یا برعکس در مقاطعی، جنگی در میدان اساسا حادث نشده اما آمریکا در رسانه آنچنان ترسیم می‌کند که گویی یک پیروزی بزرگ جنگی به‌دست آورده است. البته ابزار رسانه یکی از بهترین ابزارها برای هدایت افکار عمومی و تحقق اهداف میدانی است و نمی‌شود از آن چشم‌پوشی کرد. در این مذاکرات هم به‌رغم این‌که از قبل، قابل پیش‌بینی بود که طرف مقابل یک روند طولانی‌مدت و فرسایشی را برای امتیاز‌گیری و جنگ در مذاکره در پیش خواهد گرفت، اما با این وصف،‌ در حالی که ما در شروع مذاکرات بودیم و هنوز مقدمات کار را طی نکرده بودیم، حتی به پیچ و اوج تقابل در اتاق مذاکره هم نرسیده بودیم، طرف غربی چنان وانمود کرد که گویی ما در اوج تقابل قرار داریم. ما تازه در شروع کار هستیم و معتقدم تعداد دورهای مذاکراتی زیادی را در آینده خواهیم داشت. در عین حال باید منتظر رفتار مشابه از سوی طرف غربی باشیم. یعنی طرف غربی در شروع مذاکره با یک فشار تهاجمی، مقصرسازی و جو شماتت شروع می‌کند و در طول مذاکرات سعی می‌کند کمی از حجم، کیفیت و کمیت این عملیات مقصرسازی و خصمانه کم کند تا اندکی اجازه جلورفت به مذاکرات بدهد و همین طور که به آخر هر دور نزدیک می‌شویم مجددا بر تبلیغات منفی و مقصرنمایی و متهم‌سازی ایران می‌افزاید. غرب با این تاکتیک می‌خواهد اهرم فشار را همواره با خودش داشته باشد و این ابزار فشار را به دور بعد منتقل کند.

 موضوع تعیین ضرب‌الاجل از سوی طرف غربی در همین راستا قابل تفسیر است؟

دیپلمات‌های غربی در ادوار گوناگون نشان دادند که در طول تعطیلات به مذاکره نمی‌پردازند و معمولا از یک هفته تا ۱۰ روز مانده به سال جدید میلادی تا یک هفته تا ۱۰ روز بعد از شروع سال جدید میلادی به تعطیلات می‌روند. به همین خاطر غرب می‌خواهد برای خود یک کارنامه مقدماتی و اولیه‌ای داشته باشد و این ابزار فشار را به مذاکره بعد از سال جدید منتقل کند. به عبارتی این یک ابزار نه فقط راهبردی، بلکه تاکتیکی طرف غربی است تا با گسترش جو منفی در جامعه، تاثیرات سوء بر بازار و جامعه هدف یعنی ایران بگذارد تا بتواند جواب فشار حاصله را در اتاق مذاکره بگیرد و به نتیجه برسد. یکی از ابزارهای فشار مذاکراتی بر تیم حریف، همواره همین فشار رسانه‌ای بوده و طرف مقابل هم به صورت همه‌جانبه، در همه فضاهای مجازی و رسمی از آن استفاده می‌‌کند.

 اساسا در بحث‌های رسانه‌ای با تاکید بر مذاکرات آیا تفاوت‌هایی در تاکتیک‌ها و راهبردهای کشورهای غربی و آمریکا وجود دارد؟

 خیر. مگر این‌که تقسیم کار از پیش تعیین‌شده‌ای انجام شده باشد. البته در این دور بر این اساس که اختلافاتی بین کشورهای غربی یعنی سه کشور اروپایی و اتحادیه اروپا و همچنین بین اروپایی‌ها و آمریکا پیش آمد، در اندکی از موارد و در جزئیات، رسانه‌های اروپایی و آمریکا تا حدودی متفاوت عمل کردند. چراکه در راستای اهداف ملی خودشان سعی کردند در پشت دیپلمات‌های خود ظاهر شوند. مثلا زمانی که دیپلمات ارشد آلمانی که تازه‌وارد است و می‌خواست خودی نشان بدهد، برای امتیازگیری آلمان از ایران، چین روسیه و به‌ویژه اتحادیه اروپا، سعی در افراط در منفی‌خوانی کرد که برخی از رسانه‌های آلمانی به این حرف ضریب دادند. اما کلیات جریان رسانه‌ای غربی سعی کرد از این منفی‌خوانی برای فشار روی ایران استفاده کند و نه در راستای منویات دیپلمات ارشد آلمان. گرچه برخی رسانه‌های محلی آلمان سعی کردند در حمایت از این دیپلمات آلمانی این فشار را به صورت غیرمستقیم بر اتحادیه اروپا متمرکز کنند تا از این اتحادیه امتیازاتی را دریافت کنند. همین اتفاق در طرف انگلیسی هم افتاد. یعنی در جایی که دیپلمات‌های فرانسه، انگلستان و آلمان به صورت فردی عمل کردند و نه در چارچوب طراحی کلی طرف غربی، وظیفه همه رسانه‌های آنها این بود این رویه را به فشاری بر روی ایران تبدیل کنند و این کار را هم به صورت تمام‌عیار انجام دادند. اما بعضی از رسانه‌های این کشور سعی کردند در چارچوب منویات ملی خود عمل کنند و این فشار را به سمت اتحادیه بچرخانند. اما کلیات کار این است که سعی می‌کنند اختلافات خود را پنهان کنند و روی فشار بر ایران متمرکز شوند.

 با توجه به حجم عظیمی از تبلیغات غرب علیه ایران،‌ رسانه‌های ما در داخل کشور چگونه می‌توانند در این مواجهه به نفع منافی ملی اقدام کنند؟

 قطعا برخورد با این عملیات وسیع رسانه‌ای نیازمند تجهیز و بسیج امکاناتی در سطح ملی است و نیازمند تقویت هرچه بیشتر واکنش رسانه‌ای کشور در ابعاد گوناگون جنگ نرم است و در کنار این حتما باید در میدان هم از اهرم‌های فشار دیگری که برآمده از مؤلفه‌های قدرت جمهوری اسلامی در حیطه‌های غیر‌هسته‌ای است، استفاده شود.

 صرف‌نظر از رفتار مذاکراتی غرب، اسرائیل در جریان مذاکرات فعالیت‌های خود را گسترش داده و علاوه‌بر استفاده از ابزار همیشگی تهدید علیه جمهوری اسلامی، رفت و آمدهای سیاسی به برخی از کشورها از جمله امارات داشته است. این رفتارها چگونه قابل تفسیر است؟

 قطعا با شکست آمریکا در منطقه و خروج این کشور از افغانستان و در آینده‌ای نزدیک از دیگر کشورها، اسرائیلی‌ها احساس خطر بیشتری می‌کنند. چراکه خودشان را بدون پشتوانه می‌بینند. از این رو،‌ هم براساس طراحی دکترین امنیت ملی اسرائیل و هم طرح‌های راهبردی آمریکا در مورد ایران و حوزه‌‌های منطقه‌ای، آنها سعی می‌کنند یارکشی کنند تا جلوی رشد سریع ایران را در خلأ به‌وجود آمده، بگیرند. 

به همین لحاظ تلاش دارند تنش‌های منطقه را افزایش دهند و همچنین از اقدامات خرابکارانه‌ و ترور استفاده می‌کنند تا جو تنش و تهدید و ناآرامی را بالا ببرند. البته این اقدامات خرابکارانه و تروریستی قطعا با انفعال از سوی ایران روبه‌رو نشده و حتما اسرائیل بابت هر هزینه‌ای که به جمهوری اسلامی وارد کرده، هزینه متقابلی را پرداخت کرده است. این مساله حتی در رسانه‌ها و روزنامه‌های اسرائیلی هم نمود داشته است. در حقیقت اسرائیل به‌خوبی می‌داند در جایی که آمریکا در مقابل ایران پس از دو دهه تهدید نظامی مجبور به عقب‌نشینی شد، رژیم صهیونیستی توان مقابله ندارد و تنها در پی کند کردن آهنگ رشد قدرت ایران در خلأ فعلی است. واقعیت آن است که با فرار آمریکا، معادلات منطقه‌ای به طور کل در حال تغییر است. بسیاری از کشورهای باهوش منطقه حالا فهمیدند که ایران در آینده‌ای نزدیک اصلی‌ترین مؤلفه قدرت در منطقه خواهد بود. الان هم ایران و محور مقاومت بزرگ‌ترین بازیگران در حوزه کشورهای غرب آسیا هستند و در آینده‌ای نزدیک و با خروج آمریکا از منطقه، این نقش برجسته‌تر خواهد شد. به همین خاطر است که علاوه‌بر امارات برخی از کشورهای رقیب ایران در حوزه خلیج‌فارس اعلام می‌کنند که درصدد گسترش روابط با جمهوری اسلامی هستند و به‌رغم دشمنی و رقابت‌‌های دیرینه، حالا متوجه شده‌اند که معادلات منطقه‌ای در حال تغییر است و باید در سمت طرف برنده بایستند.  این تغییر رویکرد در کشورهای عربی بی‌دلیل نیست و حتی توقع بود که این کشورها زودتر به این نتیجه می‌رسیدند، اما حال پس از ارزیابی‌های بسیاری که طی ماه‌های اخیر صورت‌گرفته، کم‌کم شاهد این خواهیم بود که کشورهای منطقه اقبال بیشتری به سمت ایران نشان بدهند.

 

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید