هدف اصلی مرحوم هاشمی در دوره فرماندهی جنگ و صلح
به گزارش اقتصادنیوز در این یادداشت آمده است: سالگرد رحلت آیتالله هاشمی رفسنجانی بعنوان فرمانده جنگ تقارن معناداری با سالروز شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی یافته است و این تقارن در مرگ یادآور تقارن و همراهی این دو شخصیت ماندگار تاریخ انقلاب در زندگی است.
در خاطرات آیتالله هاشمی رفسنجانی، از اواسط دفاع مقدس، آشنایی با سردار سلیمانی که بدلیل حضور در تیپ و سپس لشگر 41 ثارالله کرمان ثبت شده است و این ارتباط در دوران سازندگی عمق و صمیمیت بیشتری مییابد و تا روز پایانی عمر ایشان تداوم مییابد.
سردار سلیمانی و سایر رزمندگان دفاع مقدس سربازانی برای فرماندهی جنگ بود و دکتر ظریف و سایر مردان حوزه سیاست خارجی، سربازانی برای صلح و این دو همانند بازوان و دستهای قدرتمند یک پیکر انقلاب را در سختترین عرصهها حفظ نمودند.
ضرورتهای فرماندهی ایجاب میکرد که آیتالله هاشمی رفسنجانی در هر مقطعی متناسب با شرایط جنگ و اختیارات خود و نیازهای کشور تصمیمات لازم را اتخاذ کند، بنابراین میتوان برای مقاطع مختلف حضور ایشان بعنوان فرمانده جنگ عملکردهای خاص آن مقطع و تصمیمات متفاوتی را مشاهده نمود.
جنگ هشت ساله ایران و عراق، با فراز و نشیبهای زیادی همراه بود و آیتالله هاشمی رفسنجانی در بخش بزرگی از آن، با حکم امام بعنوان فرمانده جنگ ایفای نقش میکرد.
مقطع اول جنگ، در زمان ریاست جمهوری و فرمانده کل قوا بودن بنیصدر، هاشمی بعنوان رئیس مجلس و عضو شورای عالی دفاع فعال بود اما نقش موثری در تصمیمات نداشت.
از خرداد سال 1360 و عزل بنیصدر از فرماندهی کل قوا، نقش هاشمی بعنوان سخنگوی این شورا پررنگتر شد.
در تابستان 1360 و ترور شهید بهشتی و شهید رجایی و یاران حزب و دولت، نقش هاشمی بعنوان تنها مسئول عالی فعال در حوزه جنگ، محوری شد.
در سال 1361 و پس از آزادسازی خرمشهر، کمکم، اختلافات بین سپاه و ارتش افزایش یافت و نقش هاشمی بعنوان هماهنگکننده محوری شد.
در سال 1362 و با اوجگیری اختلافات، حکم غیررسمی فرماندهی هاشمی از سوی امام خمینی، رسمی گردید تا نیروهای نظامی با اطاعت از یک فرمانده اختلافات را کنار بگذارند.
از سال 1363، هاشمی ایده انجام عملیات سرنوشتساز و پایان دادن به جنگ با اتکا به یک پیروزی بزرگ در خاک عراق و وادار کردن عراق به پذیرش صلح را دنبال میکرد ونقشش بیشتر در بسیج کردن امکانات کشور برای انجام عملیات سرنوشتساز متمرکز بود. در این راستا طرح خرید تسلیحات و موشکهای هاک و تاو در برابر آزادی گروگانهای آمریکایی در لبنان با نظارت هاشمی آغاز شد و سپس توسط سپاه دنبال گردید که بعدها به ماجرای مکفارلین موسوم شد.
در سال 1364 با برگزاری عملیات والفجر هشت و تصرف فاو بخشی از عملیات سرنوشتساز به نتیجه رسید اما این عملیات به پیروزی کامل نتوانست برسد ولی در همین حد هم موجب نگرانی قدرتهای بزرگ از برتری ایران در جنگ و تقویت موضع ایران در دیپلماسی گردید.
در سال 1365، با شکست عملیات لورفته کربلای 4، ایران در آستانه ناکامی بزرگی در جنگ بود که با تدبیر و مسئولیتپذیری هاشمی عملیات کربلای 5 در همان منطقه صورت گرفت و بزرگترین ضربه به ماشین جنگی عراق وارد گردید.
چند ماه پس از عملیات کربلای 5، قطعنامه 598 که متعادلترین قطعنامه شورای امنیت برای آتشبس در جنگ ایران و عراق بود تصویب گردید اما فضای ایران در سال 1366 آماده پذیرش آتشبس نبود.
با ناکامی عملیات والفجر ده در غرب عراق و استفاده این کشور از بمبهای شیمیایی و همچنین از دست دادن فاو و شلمچه و درگیری با آمریکا در خلیج فارس و زدن ایرباس ایرانی در خلیج فارس، عدم امکان ادامه جنگ ازسوی ایران و فقدان امکانات وتسلیحات لازم برای مسئولان مشخص و منجر به پذیرش قطعنامه 598 و پیشنهاد آتشبس توسط امام گردید.
با حمله منافقین پس از پذیرش قطعنامه به ایران و پیشرفت وسیع آنان، هاشمی بعنوان فرمانده عملیاتی در غرب کشور عمل کرد و عملیات مرصاد را با شکست دادن کامل منافقین به سرانجام رساند وپس از آن عراق نیز پیشنهاد آتشبس را پذیرفت.
نقشهای آیتالله هاشمی در مقاطع مختلف جنگ
- نقش حاشیهای رئیس مجلس در زمان بنی صدر.
- نقش سخنگوی شورایعالی دفاع و پشتیبان روحی و امکاناتی جنگ پس از عزل بنیصدر تا آزادی خرمشهر.
- نقش فرمانده غیررسمی جنگ برای هماهنگ کردن سپاه وارتش از آزادی خرمشهر تا خیبر.
- فرمانده رسمی جنگ با حکم امام از سال 1362.
- طراح عملیات سرنوشتساز و تامینکننده تجهیزات وامکانات برای جنگ از سال 1363.
- پیگیری پایان جنگ از سال 1366.
- تصمیمساز پذیرش قطعنامه 598 توسط امام در سال 1367.
- فرمانده میدانی عملیات مرصاد در زمان فروپاشیدن انسجام نیروهای نظامی ایران پس از پذیرش قطعنامه.
- و سرانجام هدایتگر گفتگوهای دیپلماتیک ایران در دوره مذاکرات نهایی صلح با صدام و تحقق اهداف ایران در تثبیت قطعنامه 598، آزادی کامل اراضی ایران و آزادی اسرا در تابستان 1369.
در همه این مقاطع، هاشمی چه بعنوان فرمانده جنگ و چه بعنوان فرمانده صلح حداکثر تلاش خود را در جهت تامین منافع ملی ایران بعمل آورد و از اینرو نام وی همانقدر که با مجاهدت و شهادت در جبههها گره خورده است در حوزه دیپلماسی و کسب صلحی پایدار برای ایران در طولانیترین جنگ تاریخ کشور ماندگار شده است.