فضا برای گفتگوی مستقیم ایران و آمریکا فراهم می شود؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایلنا، دیاکو حسینی، در ارزیابی روند مذاکرات وین با توجه به سخنان روز شنبه مذاکره کننده ارشد کشورمان مبنی بر کاهش موارد اختلاف موسوم به پرانتزهای باز و در پاسخ به این سوال که آیا شاهد پیشرفت در مذاکرات برای احیای برجام هستیم، گفت: به نظر میرسد حداقل همه طرفها از جمله آمریکا و اروپا این اتفاق نظر را دارند که مذاکرات هرچند با سرعت کم اما در مسیر پیشرفت قرار گرفته است. تا الان یعنی پس از دور هفتم گفتوگوها عمده بحث متمرکز بر چارچوب کلی توافق و چارچوب کلی آنچه مذاکرات باید براساس آن حرکت کند بود و ما میدانیم که در پایان دور هفتم، این تفاهم بر سر چارچوب کلی و متن مبنا اتفاق افتاده است.
اختلافات بسیار زیادی پیش روی مذاکرات وین قرار دارد
وی ادامه داد: هرچند جزئیات این تفاهم مشخص نیست و دیدگاههای مختلفی در رابطه با این متن مبنا گفته شده ولی در هر صورت با لحاظ این موارد، به نظر میرسد در دور هشتم یا به عبارتی دور نهم، طرفین وارد جزئیات شدهاند و ظاهرا پیشرفتهایی در حال رخ دادن است. با این حال واقعیت امر این است که آنچه در رسانهها گفته میشود طبیعتا همه طرفها به خصوص طرف ایرانی باید تلاش کنند که جهت گفتوگوها را به دلیل پیامدهایی که ناامیدی از این مذاکرات میتواند ایجاد کند، رو به جلو توصیف کنند.
وی افزود: جدای از این مساله، واقعیت این است که اختلافات بسیار زیادی پیش رو قرار دارد؛ به خصوص اینکه جزئیاتی که امروز در کارگروهها مورد بحث قرار میگیرد، حساسترین و اختلاف برانگیزترین مواردی هستند که حل نشده باقی ماندند و راهی که من بعد پیش رو خواهیم داشت به مراتب سختتر از مسیریست که تا کنون طی شده است.
بیانات رهبری میتواند فضا را برای شکلی از گفتوگوی مستقیم مهیا کند
این کارشناس سیاست خارجی در پاسخ به این سوال که بارها مساله لزوم گفتوگوی مستقیم میان ایران و آمریکا در مذاکرات وین برای حفظ منافع کشور و جلوگیری از مداخلات غیرسازنده برخی از طرفین، از سوی صاحبنظران مطرح شده است و روز گذشته نیز شاهد بودیم که رهبر انقلاب در سخنانی مطرح کردند که «تسلیم نشدن در برابر دشمن مستکبر و زورگو جزو اصول انقلاب است و اینکه در مقطعی با دشمن مذاکره، صحبت و تعامل شود به معنای تسلیم شدن در مقابل آن نیست، همچنانکه تا کنون تسلیم نشده و از این پس نیز نخواهیم شد.»؛ آیا این سخنان میتواند حاوی موافقت رهبر انقلاب با مذاکره مستقیم باشد، گفت: معتقدم که علت عدم مذاکره مستقیم با آمریکا یک بحث فنی و در پاسخ به اینکه این کشور عضو برجام نیست، بود. با این وجود من فکر میکنم در عین حال این بیاناتی که مطرح شده میتواند در زمانی که اقتضاء داشته باشد و مذاکرهکنندهها به این نتیجه برسند که عدم مذاکره مستقیم میتواند به بهرهبرداری سایرین یا سنگاندازی و کند شدن بیش از اندازه و مضر مذاکرات منجر شود، در آن صورت ممکن است که بتواند فضا را برای شکلی از گفتوگوی مستقیم مهیا کند.
دعوت از کره جنوبی برای حضور در حاشیه مذاکرات وین یک اشتباه آشکار بود
این تحلیلگر سیاست خارجی در پاسخ به این سوال که هفته گذشته شاهد حضور هیاتی از کره جنوبی به وین بودیم که موضوع این سفر به عنوان نشانهای برای پیشرفت مذاکرات و آغاز بحث پیرامون مصادیق تلقی شد، همچنین روز گذشته نیز اظهارنظری از سوی نماینده پیشین ایالات متحده در سازمان ملل منتشر شد که از پنهان کاری دولت آمریکا در خصوص موضوع تحریمهای ایران انتقاد کرده بود، آیا میتوان این اظهارات را در کنار موضوع کره قرار داد و آن را به عنوان آغاز روند کاهش تحریمها دانست، گفت: مشخص نیست خانم هیلی بر چه مواردی تاکید دارند اما شواهدی وجود دارد که دولت آقای بایدن در اجرای تحریمهایی که پیش از این در دولت قبلی آمریکا تصویب شده، سختگیری ندارد و به رغم اینکه چارچوب مبتنی بر قانون داخلی آمریکا در خصوص تحریمها به قوت خودش باقی است، اجرای آن با مقداری سهلانگاری عامدانه انجام میگیرد.
وی افزود: این سهل انگاری عامدانه شاید به این منظور صورت میگیرد که دولت فعلی آمریکا اساسا به این مساله که شدت تحریمها میتواند مشوقی برای تغییر رفتار ایران باشد، اعتقادی ندارد. در نتیجه این عدم اعتقاد باعث میشود دولت بایدن از سختگیری در اجرای تحریمها کمتر کند تا به زعم این کشور مشوقهایی را برای ایران ایجاد کند.
وی ادامه داد: در خصوص سفر هیات کره جنوبی به وین واقعیت این است که طبیعتا کره برای اینکه بتواند منابع مالی ایران را آزاد کند به یک چراغ سبز از سوی آمریکا نیاز دارد؛ با این حال نکته این جا است که سئول صرفا تحت تاثیر تحریمهای یکجانبه آمریکا، منابع مالی ایران را مسدود کرده است که هیچ مبنایی در حقوق بینالملل ندارد و صرفا پیروی از تحریمهای یک کشور است و طبیعتا نباید از سوی ایران و هیچ کشوری قابل قبول باشد.
وی خاطرنشان کرد: بر همین اساس هم آمریکا باید به طور مستقل با کره در این زمینه مذاکراتی داشته باشد تا امکان آزادسازی داراییهای ایران را فراهم کنند و ما هم میتوانیم در مناسبات دوجانبه همچنان این اقدام را درخواست کنیم اما دعوت از کره جنوبی برای حضور در حاشیه مذاکرات وین یک اشتباه آشکار بود؛ چراکه این طور وانمود میکند که انسداد منابع ایران به تبعیت از تحریمهای آمریکا وجاهت دارد. بنابراین من فکر میکنم این اتفاق نباید رخ میداد و ایران باید به این اقدام اعتراض میکرد که البته دیدیم نه تنها این اعتراض صورت نگرفت بلکه مذاکرهکننده ارشد ایران هم با همتای کرهای خود دیدار کرد.
ضربالاجل تعیین کردنها هیچ کمکی به پیشرفت مذاکرات نخواهد کرد
حسینی همچنین در پاسخ به این سوال که علیرغم رد و تکذیب چندباره موضوع ضربالاجل برای مذاکرات از سوی ایران؛ شاهد هستیم که دور هشتم مذاکرات اندکی طولانیتر از دور پیشین شده و تاکنون نیز سخنی در خصوص بازگشت به پایتختها مطرح نشده است، آیا همین موضوع میتواند به طور غیرمستقیم وجود اضطرار زمانی را از سوی طرفین تائید کند، گفت: آمریکا و طرف اروپایی برجام همیشه اصرار داشتند که بگویند مدت زمانی که برای پیگیری مذاکرات باقی مانده محدود است چرا که برنامههای هستهای ایران با سرعتی در حال پیشرفت است که میتواند به زودی به نقطهای برسد که عملا برجام و محدودیتهای مندرج در آن را بیمعنا کند.
وی افزود: فارغ از اینکه چقدر این موضوع به لحاظ فنی قابل توجیه است، یک اراده سیاسی در آمریکا و اروپا مبنی بر محدودیت زمانی وجود دارد که گویا با مخالفت چین و روسیه هم همراه نیست. بنابراین من فکر میکنم این اراده سیاسی جدای از اینکه ایران مخالف آن است و همچنین جدای آنکه چقدر مبنای فنی دارد، کاملا بر مذاکرات سایه انداخته است. البته باید بگوییم ضمن اینکه مساله ضربالاجل مطرح شده اما طرفهای غربی خطوط قرمز مشخصی روی این موضوع ترسیم نکردهاند و دامنهای از انعطاف را باز گذاشتهاند و واقعیت امر این است که حتی اگر این نگرانی وجود داشته باشد، توافقاتی که میتواند در این مدت بین ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی شکل بگیرد، طبعا این معادله را تغییر خواهد داد.
وی ادامه داد: بنابراین مطرح شدن نگرانی در خصوص زمان عمدتا این جنبه را دارد که مذاکرات هرچه سریعتر به سرانجام برسد و کمتر ناظر بر این است که واقعا فعالیتهای هستهای ایران تا فوریه ادامه پیدا کند، به نقطه برگشتناپذیر میرسد. در عین حال من فکر میکنم همه طرفها متوجه هستند که این نوع ضربالاجل تعیین کردنها هیچ کمکی به پیشرفت مذاکرات نخواهد کرد جز اینکه در پایان این ضرب الاجلهای ساختگی، تنش حول محور موضوع مذاکرات افزایش خواهد یافت.