شعار «نه شرقی، نه غربی» مقتدی صدر بیشتر ایران را نشانه رفته است
به گزارش اقتصادنیوز در این مطلب آمده است: صباح زنگنه، تحلیلگر مسائل خاورمیانه و کارشناس مسائل عراق در گفتوگو با عصرما درباره تحولات اخیر عراق با توجه به برنامه #مقتدی_صدر برای دولت آتی وپیامی که در آن اعلام کرد که «دولت اکثریت ملی» را با حضور کردها و سنیها تشکیل میدهد و گروههای شیعی نیز در اپوزیسیون بمانند؛ و افزایش قراردهای حوزه انرژی عراق و عربستان که می تواند بر روابط اقتصادی ایران و عراق تاثیرگذار باشد؛ گفت:
در مورد آقای صدر، جایگاه و محبوبیت او به موقعیت پدر و عمویش، سید محمدباقر و سید محمد صادق صدر بازمی گردد؛ او پس از سقوط صدام در فضای سیاسی، به دلیل مقاومت و برپایی عملیات متعدد در برابر امریکا مشهور شد و جایگاهی به دست آورد.در انتخاب اخیر هم توانست مهندسی و مدیریت خوبی انجام دهد که به موجبش کرسیهای قابل توجهی نصیب گروهش شد. البته شائبه این وجود دارد که در این مهندسی همکاری کشورهای خارجی هم دخیل بوده است . به هر حال نتیجه عملی آن بود که تعداد کرسیهای پارلمان گروه صدر بیش از سایرین باشد. البته میزان آن در حدی نبود که بتواند به تنهایی دولت تشکیل دهد و بنابراین ناگزیر به ائتلاف با دیگران است. در این بین مساله ای که وجود دارد اختلافات و مشکلات او با گروه های شیعی است. از جمله دلایل اختلافی موجود، اختلاف شخصی با نوری مالکی، نخست وزیر پیشین عراق بود، چنانچه در برابر عملیات جیش المهدی او مقاومت کرده و او را مجبور به گریز و پناهندگی در ایران کرد. این کینه همچنان بر تصمیمات مقتدی صدر اثر گذاشته است.در حال حاضر هم که گروه های مختلف خواهان مذاککره و ائتلاف هستند؛ ایشان اعلام کرده که حاضر به ائتلاف است اما در صورتی که نوری المالکی نباشد. البته ممکن است او بتواند بدون ائتلاف هم به خواسته هایش برسد اما قطعا تقلیل سطح اختلافات به حضور و عدم حضور یک فرد، هم به خاطر آن اتفاقی که در استان بصره افتاد؛ جایگاه او را پایین می آورد. طبیعتا برای گروهی که بخواهد دولت بعدی را تشکیل دهد؛ ماندن در سطح دعواهای شخصی عاقلانه نیست.
او در ادامه افزود: آقای مقتدی صدر در سوی دیگر در تلاش است بر نقطه حساس نگاه جریان های مختلف سیاسی هم دست بگذارد و آن مخالفت با حضور نیروهای کشورهای دیگر در امورسیاسی این کشور است. موضوع حضور و نفوذ جمهوری اسلامی ایران در عراق یک موضوع روشن و مسلم بوده اما به منظور جلب نیروها با تمایلات ناسیونالیستی و عراق پرستی جریان صدر مسیری را در پیش گرفته که جایگاه خودشان را با به حداقل رساندن ارتباطات محکم کنند. در این میان نیروهای تحت سلطه و نظر کشورهای عربی از این نگاه استقبال و او را حمایت می کند. در شعار «نه شرقی، نه غربی» بیشتر منظورش کشور همسایه شرقی یعنی ایران است. منظور از غربی هم بیشتر نظرش بر امریکا است که البته در عمل و نیت به این بعدش توجه چندانی وجود ندارد ضمن اینکه زمینه ساخت یک روایت فلسفی از این شعار هم دیده نمی شود.نمونه اش گروه هایی که به کنسولگری های ایران در بصره، کربلا و نجف حمله کردند، از گروه های منشعب شده از جریان ایشان بوده است و هیچ محکومیتی از سوی او درباره این اعمال صورت نگرفت ؛اما وقتی برای سفارت امریکا در بغداد یا کنسولگری آن در اربیل حمله می شود، بلافاصله شاهد محکومیت آن از طرف او هستیم. این رفتار نوع نگاه او به شعار نه شرقی، نه غربی را نشان می دهد که بسیار قابل تامل است. البته این مطالبی که بیان کردیم به معنای بی اشتباه بودن سایر گروه ها نیست و نباید این گروه ها را مبرا از اشتباه دانست. همه گروه های سیاسی اعم از شیعی، کردی، سنی، ناسیونالیست، مذهبی و ... که بعد از سقوط صدام حاکم شدند کمتر به مسائل و مشکلات مردم نگاه کردند؛ بنابراین کمتر بیمارستان، مدرسه، آبادانی جاده، بهداشت ودرمان و محیط زیست مورد توجه قرار گرفت و همین موجب اعراض اکثریت مردم از ورود به انتخابات بود. طبق آمار مختلف از 20 تا 40 درصد آمار این حضور مطرح شده است. این مساله نشان از عدم رضایت مردم نسبت به عملکرد سیاسیونی دارد که در حکومت نقشی داشته اند و موجب تجربه تلخ برای مردم شده اند. همین هم مکمل رفتار آقای مقتدی صدر می تواند محسوب شود.
زنگنه درباره تغییراتی که در محبوبیت و جایگاه ایران در عراق در حال وقوع است گفت: آن بخش نظام جمهوری اسلامی ایران که به بحث عراق می پردازد، بیشتر توجهش به مسائل سیاسی و مقاومت در برابر داعش و تروریسم بوده است؛ در نتیجه هم بخش داخلی و هم گروه های نزدیک به ایران نسبت به ایجاد زمینه توسعه و رفاه در عراق و ارائه خدمات به مردم بی تفاوت و کم توجه بوده اند. گرچه برخی مقامات جمهوری ایران در ساخت برخی بیمارستان ها و یا آبادسازی مسیر بین کربلا و نجف اقدام کردند اما انتظار مردم عراق از گروه های سیاسی و حاکمان مسلط به کرسی حکومت این بود که در توزیع رفاه و آبادانی و توسعه آن در همه جای کشور کوشش کنند؛ که هر دوی آنها چنین راهی را در پیش نگرفتند. بله ایران چند صحن از جمله صحن حضرت فاطمه در نجف یا تاسیساتی در کربلا به نام حضرت زینب راه اندازی کردند و در سامرا هم در بازسازی عتبات عالیات و سایر شهرها مبادرت کردند اما این ها جزء خدمات قابل لمس و اثرگذار در عراق نبوده است. طبعا با توجه به تبلیغات کشورهای عربی، امریکا و انگلیس در عراق بخش عمده ای از کمبودهای موجود در این کشور به حساب جمهوری اسلامی ایران گذاشته است. با توجه به اینکه ایران هم به برخی گروه ها و شهرهای خاص توجه داشته است به مرور آن محبوبیتی که در زمان مقابله با داعش برای ایران ایجاد شده بود؛ به تدریج از بین رفت یا کاهش پیدا کرد و کمتر افرادی هستند در عراق که صراحتا و قویا از جمهوری اسلامی ایران دفاع می کنند. در این بین با توجه به پیشینه ای که به وجود آمده واینکه اغلب نخست وزیرانی که روی کار آمدند به ایران نزدیک بودند؛ و انتظار مردم عراق بسیار بالاتر از عملکرد آنها بوده بنابراین به مرور گروه های مورد حمایت یا نزدیک به ایران دیگر مورد استقبال مردم قرار نگرفتند. در این بین عراق به میدان تقابل نفوذ ایران و آمریکا بدل شده است. آمریکا با هزینه کردن پول و سرنگونی صدام و دادن تلفات انتظار داشت سخن اول را در این کشور بزند اما چنین نشد و نفوذ ایران با نفوذ امریکا در تعارض دیده شد، بنابراین علیه ایران بسیار برنامه ریزی شده تا از موقعیتش بکاهند. مطالعه واقع بینانه وضعیت این انتظار را ایجاد می کند که ایران در نگرش و رویکردش در این کشور تجدید نظر کند و با بازنگری جدی و فراگیر راه دیگری را در پیش گیرد.
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه درباره نقش ایران در آینده عراق با توجه به نوع نگاه غالب در فضای سیاسی و جامعه تصریح کرد: جایگاه ایران در حال ضعیف تر شدن است اما این به معنای از بین رفتن نیست و احتمالا همچنان حضورش در این کشور ادامه یابد اما قطعا نسبت به دو سال پیش 40 تا50 درصد افت می کند.
وی درباره جایگاه امریکا در آینده عراق تاکید کرد: جایگاه امریکا در عراق و حتی در برخی کشورهای دیگر خاورمیانه به گونه ای پیش می رود که صحنه تا حدودی به انگلستان واگذار شده است ؛ البته امریکا همچنان بر اقتصاد عراق مسلط است و دینار عراقی وابسته به دلار امریکا است و درآمد عراق هم در بانک های این کشور است. اجازه هزینه کردن در عراق صرفا با مجوز فدرال رزرو بانک انجام می گیرد و بر نوع سرمایه گذاری و فعالیت شرکت های خارجی در عراق صرفا آمریکاست که تصمیم می گیرد. به ویژه در پروسه های بزرگ نظر نهایی امریکا است که مجوز حضور به شرکت ها و نوع فعالیت آنها می دهد. همچنان در قوای کردها، اهل سنت و بخشی از شیعیان آمریکا نفوذ قابل توجهی دارد اما در بازیگردانی فضای سیاسی عراق این کار به انگلستان سپرده شده است و احتمالا در آینده هم این روند ادامه می یابد.