پایان جنگ اوکراین به روایت کیسینجر
به گزارش اقتصادنیوز ، هنری کیسینجر، وزیرخارجه و مشاور امنیت ملی سابق آمریکا ۷ سال پیش (اندکی پس از تسخیر کریمه توسط روسیه) در مقالهای نسبت به احتمال بروز جنگ روسیه علیه اوکراین هشدار داده بود و در عین حال توصیههایی برای ممانعت از وقوع چنین سناریوی ارائه کرده بود.
پیشبینی درست کیسینجر درباره وقوع جنگ اوکراین
اکو ایران کیسینجر در مقاله سال ۲۰۱۴ خود برای واشنگتنپست با عنوان « برای حل و فصل بحران اوکراین، از انتها شروع کنید» نوشته بود: «اغلب اوقات مسئله اوکراین به عنوان یک مسابقه نمایشی مطرح می شود؛ اما چه اوکراین به شرق بپیوندد یا به غرب. اگر قرار است اوکراین زنده بماند و پیشرفت کند، نباید پاسگاه هر یک از طرفین در مقابل طرف دیگر باشد - بلکه باید به عنوان پلی بین آنها عمل کند». به باور کیسینجر، «در نظر گرفتن اوکراین به عنوان بخشی از رویارویی شرق و غرب، برای چندین دهه هرگونه چشماندازی برای آوردن روسیه و غرب - به ویژه روسیه و اروپا - به یک سیستم بین المللی همکاری را از بین برده است».
استراتژیست جنگ سرد ضمن برشمردن ۴ اصل کلیدی درباره بحران اوکراین که به نظر وی «با ارزش ها و منافع امنیتی همه طرف ها سازگار است» در پایان مقاله یادشده مینویسد: «اینها اصول هستند نه نسخه. افراد آشنا با منطقه میدانند که همه آنها برای همه طرفها خوشایند نیستند. آزمون راهکارها، رضایت مطلق نیست بلکه نارضایتی متعادل است. اگر راه حلی مبتنی بر این عناصر یا عناصر مشابه به دست نیاید، حرکت به سمت رویارویی تسریع خواهد شد. زمان آن به زودی فرا خواهد رسید».
یک عصر کاملاً جدید
هنری کیسینجر به تازگی در گفتگویی با ادوارد لوس، سردبیر دفتر فایننشالتایمز در ایالات متحده به بحث درباره روسیه، جنگ اوکراین و چین پرداخته است.
وزیرخارجه سابق آمریکا معتقد است که «ما اکنون در دورهای کاملاً جدید زندگی میکنیم». متن مصاحبه کیسینجر با فایننشالتایمز که روز ۷ می در واشنگتن انجام شده در ادامه آمده است.
همگرایی اختصاصی نه اتحاد استراتژیک
فایننشال تایمز: در اوایل امسال، پنجاهمین سالگرد سفر نیکسون به چین و بیانیه شانگهای را گرامی داشتیم. شما، البته، سازمان دهنده و تنظیم کننده این توافق چین و آمریکا بودید. و این یک تغییر بزرگ در جنگ سرد بود: شما چین را از روسیه جدا کردید. و اکنون انگار 180 درجه چرخش داشته و دو کشور به روابط بسیار تنگاتنگ بازگشتهاند. سوال ابتدایی من از شما این است: آیا ما در یک جنگ سرد جدید با چین هستیم؟
هنری کیسینجر: در زمانی که ما گشایشی به روی چین داشتیم، روسیه دشمن اصلی بود – اما روابط ما با چین فقط تا آنجا که میشد بد بود. دیدگاه ما در گشایش با چین این بود که وقتی دو دشمن دارید، رفتار کاملاً یکسان با آنها عاقلانه نیست.
آنچه باعث گشایش شد تنش هایی بود که به طور مستقل بین روسیه و چین ایجاد شد. [لئونید] برژنف (رئیس دولت اتحاد جماهیر شوروی سابق) نمی توانست تصور کند که چین و ایالات متحده می توانند با هم متحد شوند. اما مائو علیرغم همه خصومت ایدئولوژیک خود، آماده شروع گفتگو بود.
در اصل، اتحاد [چین و روسیه] اکنون یک همگرایی علیه موقعیت اختصاصی و بر اساس همپوشانی منافع است. اما به نظر من این یک رابطه ذاتا دائمی یا اتحاد استراتژیک نیست.
نباید چین و روسیه را به هم سوق دهیم
پرسش: من فکر می کنم که تشویق به فاصله بیشتر بین روسیه و چین به نفع ژئوپلیتیک آمریکا خواهد بود. آیا این اشتباه است؟
هنری کیسینجر: وضعیت ژئوپلیتیک در سطح جهان پس از پایان جنگ اوکراین دستخوش تغییرات قابل توجهی خواهد شد. و طبیعی نیست که چین و روسیه در تمام مشکلات قابل پیش بینی منافع یکسانی داشته باشند. فکر نمیکنم بتوانیم اختلاف نظرهای احتمالی ایجاد کنیم، اما فکر می کنم شرایط این کار را میکند. پس از جنگ اوکراین، روسیه باید حداقل روابط خود با اروپا و نگرش کلی خود را نسبت به ناتو ارزیابی کند. من فکر میکنم عاقلانه نیست که یک موضع خصمانه را در مقابل دو رقیب به گونهای بگیریم که آنها را به هم سوق دهد. و وقتی این اصل را در روابط خود با اروپا و در بحثهای داخلیمان سوار کنیم، فکر میکنم تاریخ فرصتهایی را فراهم میکند که در آن میتوانیم رویکرد افتراقی را به کار ببریم.
این بدان معنا نیست که هر یک از آنها دوستان صمیمی غرب خواهند شد، بلکه تنها به این معناست که در مورد مسائل خاصی که پیش میآیند، گزینه اتخاذ رویکرد متفاوت را باز میگذاریم. در دورهای که پیش رو داریم، نباید روسیه و چین را به عنوان یک عنصر جدایی ناپذیر کنار هم قرار دهیم.
پرسش: دولت بایدن چالش بزرگ ژئوپلیتیکی خود را به عنوان دموکراسی در مقابل خودکامگی طراحی می کند. من در سخن شما یک اشاره ضمنی دریافت می کنم که این کادربندی اشتباه است؟
هنری کیسینجر: ما باید از تفاوت های ایدئولوژی و تفسیری که وجود دارد آگاه باشیم و باید از این آگاهی استفاده کنیم تا آن را در تحلیلمان از اهمیت موضوعات در زمان بروز آنها به کار ببریم، نه اینکه آن را به موضوع اصلی رویارویی تبدیل کنیم، مگر اینکه آماده باشیم تغییر رژیم را هدف اصلی سیاست خود قرار دهیم. من فکر میکنم با توجه به تکامل فناوری، و مخرب بودن سلاحهایی که اکنون وجود دارد، [پیگیری تغییر رژیم] ممکن است با واکنش خصمانه دیگران بر ما تحمیل شود، اما ما باید از ایجاد آن با نگرشهای خود خودداری کنیم.
به روز رسانی مفاد نظامی و دیپلماتیک
پرسش: شما احتمالاً بیش از هر فرد زنده دیگری تجربه دارید که چگونه می توان رویارویی بین دو ابرقدرت مجهز به سلاح هسته ای را مدیریت کرد. اما زبان هستهای امروزی که از سوی ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه و اطرافیانش با غلظت و شدت استفاده میشود را از نظر تهدیدی که امروز با آن روبرو هستیم، کجا قرار میدهید؟
هنری کیسینجر: ما اکنون [با] فناوریهایی مواجه هستیم که در آن سرعت مبادله و ظرافت اختراعات، میتواند سطوحی از فاجعه را ایجاد کند که حتی قابل تصور نبود. و جنبه عجیب وضعیت کنونی این است که تسلیحات از هر دو طرف در حال افزایش است و هر سال بر پیچیدگی آنها افزوده می شود.
اما تقریباً هیچ بحثی در سطح بین المللی در مورد اینکه اگر واقعاً از این سلاح ها استفاده شود چه اتفاقی می افتد وجود ندارد. درخواست من به طور کلی، از هر طرفی که هستید، این است که درک کنید که ما اکنون در عصری کاملاً جدید زندگی می کنیم، و با غفلت از آن جنبه دور شده ایم. اما همانطور که فناوری در سراسر جهان گسترش می یابد، همانطور که ذاتاً انجام می شود، دیپلماسی و جنگ به محتوا و مفادی متفاوتی نیاز دارند و این یک چالش خواهد بود.
پوتین به روایت کیسینجر
پرسش: شما 20 تا 25 بار با پوتین ملاقات کرده اید. دکترین هسته ای نظامی روسیه این است که اگر احساس کنند رژیم در معرض تهدید وجودی است، با سلاح هسته ای پاسخ خواهند داد. به نظر شما خط قرمز پوتین در این شرایط کجاست؟
هنری کیسینجر: من به عنوان دانشجوی روابط بینالملل سالی یکبار برای یک دوره شاید 15 ساله با پوتین ملاقات کردهام تا بحثهای راهبردی صرفاً آکادمیک باشد.
من فکر میکنم که اعتقادات اساسی او نوعی ایمان عرفانی در تاریخ روسیه است. . . و اینکه او از این نظر آزردهخاطر است، نه از کاری که ما در ابتدا انجام دادیم، بلکه از این شکاف بزرگی که بین اروپا و شرق باز شد. او آزرده شد زیرا روسیه از سوی جذب کل این منطقه در ناتو تهدید می شد. این توجیه اقدام او نیست و من حمله ای به بزرگی تصرف یک کشور شناخته شده را پیش بینی نمی کردم.
من فکر می کنم او وضعیتی را که در سطح بین المللی با آن روبرو بود اشتباه درک کرد و آشکارا تواناییهای روسیه برای حفظ چنین پروژه بزرگی را اشتباه محاسبه کرد. و وقتی زمان حل و فصل فرا رسید، همه باید این را در نظر بگیرند، که ما به رابطه قبلی باز نمی گردیم، بلکه در موضعی که برای روسیه متفاوت خواهد بود؛ و نه به این دلیل که ما آن را میخواهیم، بلکه به این دلیل که آنها آن را تولید کردند.
عبور پوتین از خط قرمز هستهای؟
پرسش: آیا فکر میکنید پوتین اطلاعات خوبی به دست میآورد و اگر اینطور نیست، ما باید برای چه اشتباهات دیگری آماده شویم؟
هنری کیسینجر: در تمام این بحرانها، باید تلاش کرد تا فهمید خط قرمز درونی برای طرف مقابل چیست. . . سوال بدیهی این است که این تشدید تا چه زمانی ادامه خواهد داشت و چقدر زمینه برای تشدید بیشتر وجود دارد؟ یا آیا او به مرز توانایی خود رسیده است و باید تصمیم بگیرد که تشدید جنگ در چه مرحله ای جامعه او را تا حدی تحت فشار قرار دهد که شایستگی آن را برای اجرای سیاست بین المللی به عنوان یک قدرت بزرگ در آینده محدود کند.
وقتی او به آن نقطه میرسد هیچ قضاوتی ندارم. و اگر به آن نقطه رسید، آیا او با وارد شدن به دسته ای از سلاحهایی که در 70 سال از عمرشان هرگز استفاده نشدهاند، جنگ را تشدید خواهد کرد؟ اگر از این خط قرمز شکسته شود، این یک رویداد فوق العاده مهم خواهد بود. زیرا ما در سطح جهانی تا کنون خطوط افتراق بعد از چنین رخدادی را تجربه نکردهایم.
پرسش: شما بارها [رئیس جمهور چین] شی جین پینگ و اسلاف او را ملاقات کرده اید – شما چین را به خوبی می شناسید. چین چه درس هایی از این موضوع می گیرد؟
هنری کیسینجر: من گمان میکنم که هر رهبر چینی در حال حاضر به این فکر میکند که چگونه از وارد شدن به موقعیتی که پوتین در آن قرار گرفته اجتناب کند، و چگونه در موقعیتی قرار گیرد که در هر بحرانی که ممکن است ایجاد شود، آنها نقش مهمی نداشته باشند که جهان علیه آنها روی آورد.