جدال مهرههای شطرنج در سرزمین تزار/ سقوط پریگوژین پوتین را پایین میکشد؟
به گزارش اقتصادنیوز ، پریگوژین دقیقاً دو ماه قبل از مرگش به دنبال «شاه» در کرملین - ولادیمیر پوتین - آمد. در اواخر ژوئن، پریگوژین ادعا کرد که مزدورانش فقط برای برکناری وزیر دفاع روسیه، سرگئی شویگو و ژنرال والری گراسیموف، رئیس ستاد نیروهای مسلح، به مسکو میروند که هر دو را به تعبیری توهینآمیز به سوء مدیریت جنگ متهم کرد. اما شورش مسلحانه در روسیه چالشی آشکار برای خود پوتین بود و زمانی که نتوانست شورش واگنر را به زور پس از محکوم کردن رهبران این گروه به عنوان «خائن» درهم بشکند، به طرز شگفتآوری آسیبپذیر به نظر میرسید.
اما روز چهارشنبه، هواپیمای شخصی که پریگوژین با آن از مسکو به سن پترزبورگ در حرکت بود، سقوط کرد و همه سرنشینان آن کشته شدند. کانال های تلگرامی مرتبط با واگنر میگویند که هواپیما توسط پدافند هوایی روسیه سرنگون شده است و شاهدان گزارش دادند که مدت کوتاهی قبل از سقوط هواپیما از آسمان، دو انفجار شنیده شده است. احتمالاً تصادفی نبود که پریگوژین در همان روزی که کرملین اعلام کرد ژنرال سرگئی سوروویکین، نزدیک به پریگوژین، از سمت فرماندهی نیروی هوایی روسیه برکنار شده است، «کشته شده» است.
همانطور که ویلیام جی برنز، رئیس سیا ماه گذشته گفت، پوتین «رسول انتقام» است.
آنچه در مورد مرگ آشکار پریگوژین قابل توجه است این است که فاقد هرگونه ابهام است.. مفسران به طعنه به «سندرم مرگ ناگهانی روسیه» اشاره کردهاند، زمانی که مقامات ارشد و مدیران تجاری روسیه به طور مرموزی از پنجره بیرون میافتند یا «خودکشی» میکنند یا بدون هیچ دلیلی میمیرند - روندی که از زمان تهاجم تمامعیار روسیه به اوکراین افزایش یافته است.
اما وقتی صحبت از پریگوژین به میان میآید، تردیدی در مورد آنچه اتفاق افتاده است وجود ندارد. او تقریباً بهگونهای «کشته شد» که گویی توسط یک جوخه تیراندازی در میدان سرخ مورد اصابت گلوله قرار گرفته باشد. وقتی بر یک دولت گانگستری حکومت میکنید، به این ترتیب قدرت را حفظ میکنید.
هیچ کس با ذره ای نجابت برای پریگوژین اشک نمیریزد: او یک جنایتکار کوچک بود که به جنایتکار جنگی تبدیل شده بود که مزدورانش نه تنها در اوکراین، بلکه در خاورمیانه و آفریقا نیز مرتکب جنایات وحشیانه شده بودند.
اما مرگ «آشپز پوتین» (به این دلیل که او زمانی شرکتهای خدمات غذایی برای کرملین را اداره میکرد) خبر بدی است برای آنچه که به تصویر میکشد؛ یعنی اینکه پوتین به سیطره خود بر قدرت خود ادامه داده است. بلافاصله پس از شورش واگنر، گفته شد که «پوتین در نهایت میتواند در رأس یک دیکتاتوری قویتر ظاهر شود» یا «نمایش ضعف او ممکن است سایر رقبای تاج و تخت را جسور کند. زیرا رمز و راز کنترل او در هم شکسته است». در آن زمان، ما نمیدانستیم که شورش مسلحانه چگونه بر سیاست روسیه تأثیر می گذارد. اکنون ما این را فهمیدهایم: پوتین علیرغم تهاجم بی رحمانه اش به اوکراین، مثل همیشه قوی به نظر میرسد.
به نظر نمی رسد که از نظر سیاسی در داخل روسیه مهم باشد که طبق اطلاعات ایالات متحده این کشور 120 هزار سرباز را در اوکراین از دست داده و حداقل 170 هزار نفر زخمی شدهاند، در حالی که به طور کامل نتوانسته است به هدف اولیه پوتین برای خاموش کردن استقلال اوکراین دست یابد. اما حتی اگر مردم روسیه به طور قابل توجهی در مورد تهاجم به اوکراین مشتاق نباشند - کرملین مجبور است برای جنگیدن در نبردهای خود به مزدوران و زندانیان تکیه کند - آنها در بیشتر موارد سرنوشتساز و ساکت هستند. هیچ چالشی حتی از حلقه درونی پوتین ظاهر نمیشود.
این بدان معناست که پوتین میتواند تا زمانی که ذخایر مهماتش به پایان رسد، به پیگیری این جنگ تجاوزکارانه ادامهدهد و بدون شک او این کار را انجام خواهد داد.
مطمئنترین راه برای پایان دادن به این درگیری، موفقیت نظامی اوکراین است و ضد حمله اوکراین، علیرغم ادعاهای زودهنگام برخی در غرب مبنی بر اینکه این ضدحمله شکست خورده است همچنان در جنوب اوکراین ادامه دارد. غرب باید این فکر واهی را کنار بگذارد که پوتین در حال ترک قدرت است یا قصد دارد به زودی برای صلح پیشقدم شود. احتمالا تنها راه صلح در میدان نبرد نهفته است.