دومینوی غیب شدن فرماندهان ارشد ارتش چین؛ فرمان نظامیان از دست «شی» در رفته است؟
به گزارش اقتصادنیوز ، طی دو ماه گذشته، گروهی از ژنرالهای ارشد چینی از دید عموم ناپدید شدهاند، چهره هایی چون وزیر دفاع و رهبری نیروی مسئول موشکهای بالستیک قارهپیمای چین. این ناپدید شدنها با توجه به تسلط «شی» بر ارتش آزادیبخش چین و تعهد بیرحمانهاش جهت ریشهکن کردن فساد، چندان شگفت آور نیست اما نشان از کاهش محبوبیت رئیس جمهوری دارد.
افزایش بی اعتمادی ها به «شی»
اگرچه جزئیات پاکسازی های اخیر مبهم است، اما نشان از عدم اعتماد شی به برخی از افسران ارشدش دارد.طبیعتا تردیدها در مورد شایستگی افراد و تجهیزاتی تحت نظارت افسران، می تواند محاسبات شی در باب تهدیدها و خطرات را تحت تاثیر قرار دهد. تا زمانی که شی به داستان هایی که ژنرال هایش درباره مهارتشان می گویند شک دارد، بی اعتمادی اش به ارتش احتمالا به سان عاملی بازدارنده برای جنگ عمل می کند.
با این همه، ناپدید شدن ها برای بسیاری از ناظران تعجب آور بود. شی غالبا در قامت قدرتمندترین رئیس ارتش چین به تصویر کشیده می شود. او حتی قبل از ارتقایش به ریاست حزب در امور نظامی فعال بود. در همین راستا حذف افسران ارشدی که یا فاسد یا دارای وفاداری سیاسی مشکوک (یا هر دو) بودند، یکی از وظایفش در همان سال های ابتدایی( 2012) قلمداد می شد. کمپین ضدفساد «شی» بین سالهای 2013 و 2016 حداقل 45 مقام نظامی بلندپایه را قربانی کرد. طبیعتا چنین فعل و انفعال هایی این دیدگاه را ترویج می کند که تلاش های شی برای پاک کردن خانه تا حد زیادی موفقیت آمیز بوده است.
جزیره ای خودگردان که تهدید شد
ناپدید شدن چهره های برجسته ارتش نشان می دهد که تسلط شی بر ساختار نظامی این کشور ممکن است کمتر از آنچه تصور می شد، باشد. اگرچه شی خود را به عنوان رهبر قدرتمند حزب قلمداد کرده، اما ارتش تحت رهبری اش هنوز در هسته اصلی اش نهادی خودگردان است.به بیانی دیگر برخلاف ارتش های غربی، هیچ کنترل و تعادل خارجی مانند نظارت کنگره، قوه قضائیه مستقل یا گزارشگران تحقیقی بر این نهاد وجود ندارد.
فارن افرز در این باره نوشته،ارتش خلق چین همیشه به سان جزیره ای بوده، اما در دهه 1980 به سطوح بالایی از خودمختاری دست یافته است. محتوای معامله ضمنی آن بود که ارتش چین تا مادامی که رهبری حزب را بپذیرد و به یک تهدید تبدیل نشود، آزاد خواهد بود تا هر طور که صلاح میداند عمل کند. رهبران غیرنظامی موافقت کردند که به ارتش در محدوده بوروکراتیکشان عرض جغرافیایی بدهند. به همین دلیل دنگ به ارتش خلق چین اجازه داد تا امپراتوری های تجاری گسترده ای را اداره کند.
هویچ اعطایی، چماق شد؟
دلیل اصلی خودمختاری ارتش آن بود که شی به حمایت این ساختار نظامی نیاز داشت. اگرچه رئیس جمهوری مصمم به ریشهکن کردن شبکههای افسران فاسد و بالقوه بیوفا بود، اما برای تحکیم قدرتش،به حمایت از مقامات ارشد وابسته بود. از همین رو امتیازهای برجسته ای ار در اختیار این نهاد قرار می داد. یکی از هویج های اعطایی رئیس حمهوری تعریف موقعیت های جدید برای افسران ارشد آواره در سازماندهی مجدد بود؛ چنین وضعیتی به آنها اجازه داد تا دوره تصدی شان را با مزایای کامل بگذرانند.
با این همه، به دلیل نظارت ضعیف بر ارتش، هزنیه های این نهاد بین سال های 2012 تا 2022 از 670 میلیارد به 1.45 تریلیون رنمینبی (تقریباً 106 تا 230 میلیارد دلار) بیش از دو برابر شده است. تقریباً 40 درصد از این بودجه به بودجه تدارکاتی اختصاص یافت، جایی که برنامههای مرتبط با ناوهای هواپیمابر، مدرنسازی جنگندهها و گسترش حیرتانگیز زرادخانه هستهای چین را تأمین مالی کرد. در چنین شرایطی رهبران نیروی موشکی، تجهیزات و کسانی که مسئول نظارت بودند، همگی در موقعیتی قرار داشتند که سود ببرند. علیرغم لفاظی شی در مورد فعالیت های ضد فسادش، آنها ابزار، انگیزه و فرصت داشتند تا به جیبهای خود بپردازند.
در همین راستا از دست دادن اعتماد به برخی از رهبران ارشد ارتش سوال های تازه ای را - برای ناظران خارجی و شی و سایر غیرنظامیان کمیته دائمی دفتر سیاسی حزب - در باب میزان پوسیدگی موجود در سیستم تدارکات مطرح کرده است. فقدان اعتماد به ارتش پیامدهایی بر ملاحظات حزب در مورد استفاده از زور در سال های آینده خواهد داشت. شی احتمالاً میداند که ارتش خلق نهاد رسواییخیز است که بهرغم تلاشهای تبلیغاتی، کنترش دشوار خواهد بود.