روایت جیک سالیوان از میراث شوم ترامپ/ عضلات بایدن از کار افتاده اند؟
به گزارش اقتصادنیوز، گروهی از تحلیلگران با اشاره به گزاره های مختلف و تغییر معادلات، بر این باورند که عصر نظم تک قطبی تحت رهبری ایالات متحده به پایان رسیده و نظام جهانی، ساختاری است که در چارچوبش قدرت های دیگر هم ظهور کرده اند و تلاش دارند به انحصار ساختاری، نظامی و ایدئولوژیکی حاکم ایالات متحده، پایان دهند. در همین راستا، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی ایالات متحده با انتشار یادداشتی در فارن افرز، ضمن اشاره به این واقعیت و همچنین چالش های آمریکا که به گفته اش ماحصل سیاست های سلف جو بایدن محسوب می شود، تلاش دارد تا ضمن حمایت از سیاست های رئیس جمهوری کنونی، چشم انداز استراتژی ترسیمی بایدن در حوزه های گوناگون؛ بالاخص حوزه نظامی را ترسیم کند. اقتصادنیوز، این یادداشت را در سه بخش ترجمه کرده که بخش نخست آن در ادامه آمده است.
فرصتی از دست رفته!
هیچ تحول و رخدادی در سیاست جهانی اجتناب ناپذیر نیست. عناصر زیربنایی چون قدرت ملی، جمعیت شناسی، جغرافیا و منابع طبیعی اهمیت دارند، اما تاریخ نشان داده که چنین مولفه هایی مشخص کننده توانایی بازیگری جهت شکل دادن به آینده نیست. از همین رو تصمیم های استراتژیک کشورها بیشترین اهمیت را دارد. زمانی که جو بایدن به عنوان رئیس جمهور برگزیده شد، به خوبی فهمید که تصمیم های آمریکا در عرصه سیاست خارجی به خوبی آینده را تحت تاثیر قرار خواهد داد. نقاط قوت ایالات متحده، هم به صورت مطلق و هم در قیاس با سایر کشورها زیاد است. ایالات متحده دارای جمعیت رو به رشد، منابع فراوان و جامعه ای باز است که استعداد و سرمایه گذاری را جذب می کند و نوآوری را تحریک.
امروز معادلات تغییر کرده، رقابت استراتژیک تشدید شده و تقریبا همه جنبه های سیاست بین المللی از حوزه نظامی گرفته تا اقتصاد جهانی پیچیده تر شده است. چرایی اش مرتبط است با تغییر رویکرد کشورها به چالش های مشترکی مانند تغییرات آب و هوا و بیماری های همه گیر.از همین رو مفروضات و ساختارهای قدیمی باید برای پاسخگویی به چالشهایی که ایالات متحده از هماکنون تا سال 2050 با آن روبرو خواهد بود، تطبیق داده شود. پیشتر، عدم تمایل برای مقابله با شکستهای بازار که انعطافپذیری اقتصاد ایالات متحده را تهدید میکرد، وجود داشت. علاوه بر این، از آنجایی که ارتش ایالات متحده همتایی نداشت بعد از حادثه 11 سپتامبر بر بازیگران غیردولتی و بازیگران سرکش متمرکز شد. از همین رو آمریکا بر بهبود موقعیت استراتژیکش و آماده شدن برای عصر تازه ای که در آن رقبا به دنبال تکرار مزیت های نظامی اند، تمرکز نکرد.
میراث مخرب
به همین دلیل، اگرچه ایالات متحده قدرت برتر جهان باقی ماند، اما برخی از حیاتی ترین عضلاتش از کار افتادند. علاوه بر این، با انتخاب دونالد ترامپ، ایالات متحده رئیسجمهوری داشت که معتقد بود اتحادها نوعی رفاه ژئوپلیتیکی است. اما همان تصمیم های ترامپ که به اتحادها آسیب زد، توسط پکن و مسکو تایید شد، زیرا این دو بازیگر به درستی اتحادهای ایالات متحده را منبع قدرت آمریکا می دانستند نه مسئولیت. ترامپ به جای تلاش برای شکل دادن به نظم بین المللی، از آن عقب نشینی کرد.این همان چیزی است که بایدن در زمان روی کار آمدن با آن مواجه شد. او مصمم بود نه تنها آسیب فوری به اتحادهای ایالات متحده و رهبری اش در جهان آزاد را ترمیم کند، بلکه پروژه بلندمدت نوسازی سیاست خارجی ایالات متحده را برای چالش های امروز اجرایی نماید. این وظیفه با حمله بیدلیل روسیه به اوکراین در فوریه 2022، و همچنین افزایش قاطعیت چین در دریای چین جنوبی و در سراسر تنگه تایوان، کناری ماند.
دو مقوله آینده ایالات متحده را تعیین می کند: نخست، آیا این کشور می تواند مزایای اصلی خود را در رقابت ژئوپلیتیک حفظ کند و دوم جهان را برای مقابله با چالش های فراملی از تغییرات آب و هوا و سلامت جهانی گرفته تا امنیت غذایی و رشد اقتصادی فراگیر جلب کند.تحقق این گزاره، مستلزم تغییر طرز تفکر ایالات متحده در مورد قدرت است. این دولت با این باور روی کار آمد که قدرت بینالمللی به اقتصاد داخلی قوی بستگی دارد و قدرت اقتصاد نه تنها با اندازه یا کارآیی آن بلکه با میزان کارایی اش برای همه آمریکاییها و عاری از وابستگیهای خطرناک ارزیابی میشود. ما فهمیدیم که قدرت آمریکا نیز بر اتحادهایش متکی است، اما این روابط باید برای چالشهای امروزی به روز میشد و انرژی میگرفت. بایدن سرمایه گذاری در حوزه های نوآوری و قدرت صنعتی در خانه را اولویت قرار داده است – گزاره ای که از آن تحت عنوان «بایدنومیک» یاد می شود؛ این سرمایه گذاری های عمومی برای انتخاب برندگان و بازندگان یا پایان دادن به جهانی شدن نیست. آنها به جای جایگزینی، سرمایه گذاری خصوصی را توانا می سازند و ظرفیت ایالات متحده برای رشد فراگیر، انعطاف پذیری و حفاظت از امنیت ملی را افزایش خواهند داد.
سرمایه گذاری بر روی اتحادها
در دهههای اخیر، زنجیرههای تامین مواد معدنی حیاتی ایالات متحده به شدت به بازارهای غیرقابل پیشبینی خارج از کشور، که بسیاری از آنها تحت سلطه چین هستند، وابسته شده. به همین دلیل دولت برای ایجاد زنجیرههای تامین انعطافپذیر و بادوام با متحدانش در بخشهای حیاتی - از جمله نیمهرساناهاهمکاری میکند تا در برابر اختلالات قیمت یا عرضه آسیبپذیر نباشد. زمانی که این دولت روی کار آمد، متوجه شدیم که اگرچه ارتش ایالات متحده قویترین ارتش جهان است، اما پایگاه صنعتی اش درگیر آسیبپذیریهای نامشخص می باشد. پس از سالها سرمایهگذاری کم، نیروی کار پیر و اختلالات زنجیره تامین، بخشهای مهم دفاعی ضعیفتر و پویاتر شده بودند. دولت بایدن در حال بازسازی این بخشها است، از سرمایهگذاری در پایگاه صنعتی زیردریایی گرفته تا تولید مهمات حیاتیتر. اینگونه ایالات متحده می تواند آنچه را که برای حفظ بازدارندگی در مناطق رقابتی لازم است، داشته باشد. ما در حال سرمایهگذاری روی بازدارندگی هستهای ایالات متحده هستیم تا از اثربخشی مداوم آن اطمینان حاصل کنیم، زیرا رقبا زرادخانههای خود را میسازند.
در دنیای رقابتی، تردیدی وجود ندارد که واشنگتن نیاز به شکستن سد بین سیاست داخلی و خارجی دارد و سرمایه گذاری های عمومی جزء ضروری سیاست خارجی است. علاوه بر این، اتحاد و مشارکت ایالات متحده با سایر دموکراسی ها بزرگترین مزیت بین المللی برای این بازیگر بوده است. آنها به ایجاد جهانی آزادتر و پایدارتر کمک کردند. بایدن برای ائتلاف های ایالات متحده اهمیت بسیار قائل بود، اما درک کرد که برای رقابت در عصر وابستگی متقابل مدرن کردن چنین اتحادهایی لازم است. بر این اساس، ما این اتحادها و مشارکت ها را به روش های مادی تقویت کرده ایم که موقعیت استراتژیک ایالات متحده و توانایی اش را برای مقابله با چالش های مشترک بهبود یابد. به عنوان مثال، ما ائتلاف جهانی برای حمایت از اوکراین و تحمیل هزینهها به روسیه، بسیج کردهایم. ناتو گسترش یافته و فنلاند را نیز در بر می گیرد و به زودی سوئد به عضویتش در می آید. ناتو همچنین موقعیت خود را در جناح شرقی تنظیم کرده، توانایی پاسخ به حملات سایبری علیه اعضای خود را به افزایش داده و در حوزه دفاع هوایی و موشکی سرمایه گذاری کرده است. همزمان ایالات متحده و اتحادیه اروپا به طور چشمگیری همکاری شان را در زمینه اقتصاد، انرژی، فن آوری و امنیت ملی تعمیق بخشیده اند.
در آسیا نیز از الگوی مشابهی پیروی شد. واشنگتن ماه اوت، نشستی تاریخی در کمپ دیوید برگزار کرد که دوران جدیدی از همکاری های سه جانبه را میان ایالات متحده، ژاپن و کره جنوبی کلید زد و در عین حال اتحادهای دوجانبه آمریکا با این کشورها را به اوج رساند. در مواجهه با برنامههای هستهای و موشکی خطرناک و غیرقانونی کره شمالی، آمریکا تلاش دارد تا اطمینان حاصل کند که بازدارندگی این کشور قویتر از همیشه است.