جمهوری اسلامی:استقبال از ملا عبدالغنی برادر، مصداق دهن کجی به سیستانیها بود
به گزارش اقتصادنیوز در این یادداشت آمده است:ملا عبدالغنی برادر، معاون اقتصادی رئیسالوزرای طالبان پس از حضور سایر مقامات این حکومت مانند سرپرست وزارت صنعت و تجارت در شرایطی به ایران سفر کرده و مورد استقبال مقامات ملی و استانی قرار گرفت.افغانستان کشوری محصور در خشکی ست و برای توسعه و تامین کالاهای مصرفی نیازمند دسترسی به آبهای آزاد است. با توجه به توپوگرافی منطقه، بندر چابهار موقعیت لجستیکی مطلوبی برای افغانستان دارد. تنش آبی این کشور با تمامی کشورهای همسایهاش به جز چین با توجه به بالادست بودن در رودخانههای فرامرزی به ویژه در حوضه آبریز آمودریا با احداث فاز دوم کانال قوشتپه، احداث سدهای پیشبینی شده بر روی رود کابل و متعاقب آن از بین رفتن امنیت آبی و غذایی پاکستان و کشورهای آسیای میانه، بیتردید جنگ منطقهای آب را وارد فاز نظامی خواهد کرد. چنین فرضیهای در میان مدت و بلند مدت باعث تشکیل شورای همکاری کشورهای همسایه افغانستان برای اعمال فشار به این کشور برای مواجهه با تنش آبی میشود.
ضعف ایران در حوزه دیپلماسی آب و انفعال دستگاههای متولی برای مواجهه درست با سد سازی افغانستان بر روی رودخانههای هیرمند، فراه و هریرود باعث شده که امنیت آبی و غذایی شرق کشور به مخاطره افتد و مصائب زیست محیطی بسیاری را به منطقه تحمیل کند.
با توجه به اوضاع وخیم منطقه سیستان که ذخایر آبی آن به زیر 3 درصد رسیده و دستکاریهای انسانی باعث بروز توفانهای گرد و غبار آخرالزمانی شده، پهن کردن فرش قرمز برای ملا عبدالغنی برادر مصداق بارز دهن کجی دولت به اهالی سیستان بود.
واگذاری سفارت افغانستان در تهران به دیپلماتهای طالبان و همچنین افزایش سطح تبادلات اقتصادی بدون در نظر گرفتن رویکردهای هیدروپلیتیکی افغانستان و سیاستهای آبی این کشور به نوعی چراغ سبز دولت ایران نسبت به فرایند تضییع منافع ملی کشور به طرف افغانستانی است.
عدم واگذاری حقابه هیرمند علاوه بر تحمیل هزینههای گزاف به دولت برای اجرای طرحهای اضطراری، کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تامین آب شرب، باعث از بین رفتن کشاورزی، دامداری، صیادی، تالاب بینالمللی هامون، بروز فجایع زیست محیطی، از حیز انتفاع خارج شدن طرح موسوم به 46 هزار هکتاری به ارزش حدود یک میلیارد دلار، افزایش هزینههای درمانی، فقر، مهاجرت منفی، خالی شدن روستاها از سکنه و افزایش آسیبهای اجتماعی شده است. آیا مبادلات تجاری ایران و افغانستان چنین زیانی را جبران میکند؟!
مادامی که ساختار دیپلماسی کشور در ابعاد حقوقی، سیاسی و امنیتی پاسخ درستی به کنشهای افغانستان در حوضههای آبریز مشترک نداده و نمیدهد، سیاست گذاران این کشور با خیالی آسوده سیاستهای آبی خود اعم از احداث سدهای ذخیره، بندها، کانالهای انحراف آب و افزایش سطح زیرکشت خشخاش را بدون در نظر گرفتن معاهده 1351 و قوانین بینالمللی رودخانههای مرزی را اجرا میکند. تا کنون تضییع حقوق ایران در حوزه منابع آبی مشترک، نقض حقوق بشر در افغانستان و استانهای مرزی ایران به واسطه سدسازیهای این کشور، ایجاد محدودیت برای زبان پارسی و به مخاطره انداختن حوزه تمدنی ایران نه تنها بر روی تعاملهای اقتصادی و سیاسی دو کشور تأثیر منفی نداشته بلکه ایران امتیازات قابل توجهی در این حوزهها برای طالبان و کشور افغانستان قائل شده است!
علی ایحال چنین رویکردی نشان میدهد که تراز تجاری با افغانستان در شرایط اقتصادی کنونی برای تصمیم گیران کشور به مراتب از حقابه هیرمند با اهمیتتر است.