تحلیل یک روزنامه اصولگرا از تعطیلی شبکه من وتو!
به گزارش اقتصادکنیوز روزنامه جوان نوشت:مرجان و کیوان عباسی، مدیران بهایی شبکه منوتو در بیانیهای که در کانال تلگرامی این شبکه منتشر شده، خبر از تعطیلی این تلویزیون دادهاند. در این بیانیه آمده که در آغاز کار شبکه تلویزیونی منوتو «خیلی زود بسیاری از برندهای مطرح بینالمللی برای پخش تبلیغات محصولات خود به سراغ تلویزیون منوتو آمدند» و تأکید اینکه درآمد شبکه از این مسیر فراتر از انتظارمان بوده است، اما «تداوم بیثباتی سیاسی و نابسامانی اقتصادی در منطقه ادامه این مدل تجاری را ناممکن کرد».
منوتو از زمان آغاز به کار خود، شبکهای زرد و سطح پایین محسوب میشد که توانست مخاطبان عامهپسند را با خود همراه کند. منوتو در آغاز شبکهای ظاهراً غیرسیاسی و سرگرم کننده با رویکردهای اجتماعی و فرهنگی محسوب میشد. وقتی مخاطب خود را جذب کرد، همان زرد سازها و مبتذل نویسهای اجتماعی و فرهنگی را جای تحلیلگر سیاسی به خورد مخاطب مبتذل خود داد.
همه کار سیاسی این جماعت، همرقاصی و طنازی با عروسکهای مقامات سیاسی بود و جز این بعید بود چیزی از سیاست بفهمند. از بفرمایید شام و آکادمی گوگوش و سالی تاک و استیج به تحلیل سیاستهای منطقهای ایران و جنگ اوکراین و روسیه و در نهایت دلسوزی برای شهرکنشینان صهیونیست و دفاع از جنایات اسرائیل رسیدند.
بسیاری از شایعات سخیفی که رسانههایی، چون بیبیسی و سیانان هم با همه موجسازیهای دروغین خود علیه ایران، از انتشار آن سرباز میزدند، از منوتو منتشر میشد. بخش گزارشگر منوتو هم چنان سخیف شده بود که حتی مثلاً در مورد عدم تخلیه سطل زباله سر کوچه هم فیلم پخش میکرد!
یکی از کارویژههای این شبکه هم که از زمان آغاز به کار آن مشهود بود، سفیدسازی و تطهیر دربار پهلوی بود و آنقدر این سلطنت طلبی علنی و گلدرشت انجام میگرفت که این تلویزیون در محافل و رسانههای سیاسی به شبکه پهلویچیها و سلطنتطلبان معروف بود.
چند نکته در مورد بیانیه تعطیلی این شبکه قابل ذکر است:
اول آنکه اگر درآمدزایی منوتو از تبلیغات تلویزیونی بود که همچنان هم میتوانست باشد.
دوم آنکه این شبکه اسپانسر مالی داشت و از دربار شکست خورده شاه معدوم تا کارفرمایان غربی و صهیونیسم آنها را تأمین میکردند. اگر اکنون این روال تأمین مالی به مشکل خورده، باید دنبال دلیل آن گشت. به نظر میرسد تاریخ مصرف این شبکه تمام شده است و اسپانسرهای دولتی و درباری دیگر تمایلی به پشتیبانی آن ندارند. وگرنه هر کسی تا الان پول میداد، اگر عملکرد این شبکه را موفق میداند، پس از این هم پول خواهد داد. این شبکه تاکنون همه مطالبات برای شفافسازی منابع مالی خود را بیجواب گذاشته است.
سوم آنکه منوتو را شاید بتوان اولین قربانی رسانهای شکست انقلاب کذایی «زن، زندگی، آزادی» دانست؛ انقلابی که قرار بود با رسانه پیش برود، اما عملاً زمین خورد و در اولین سالگرد خود با همه تلاشهای کسانی همچون مجریان منوتو برای تهییج افراد و تشویق به حضور در خیابان و آشوبآفرینی، هیچ رویداد قابل ذکری را رقم نزد، تا جایی که مجریان منوتو به تخطئه ملت رو آوردند!
چهارم هم باید به حال و روز مجریان و بازیگران و خوانندههایی تاسف خورد که طی یک سال گذشته ایران را ترک کردند و با ذوق در قاب سخیف منوتو ظاهر شدند.
با این حال، این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که شاید آنچه مدیران منوتو منتشر کردهاند، بازارگرمی برای جذب اسپانسر جدید با ناامیدی از اسپانسرهای قدیمی باشد. خصوصاً که متن بیانیه بسیار شبیه «کاسه گدایی» دست گرفتن است. باید منتظر ماند و دید تا آخر ژانویه آنها و اوایل بهمن ما چه میشود. شاید هم منوتوییها سفره جدیدی یافتهاند.