مانور چین و امارات روی خط قرمز ایران/ جزایر سهگانه ایرانی؛ خواب پریشان ابوظبی/ پکن شکافها در خلیج فارس را عریان میکند؟
به گزارش اقتصادنیوز، اخیرا چین موضع بحث برانگیزی اتخاذ کرد و در اقدامی مداخله جویانه از امارات در خصوص ادعایش بر سه جزیره ایرانی- استراتژیک ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک که از سال 1971 تحت کنترل ایران هستند، حمایت کرد. در بیانیه مشترک 47 ماده ای در جریان سفر محمد بن زاید، رئیس جمهور امارات متحده عربی به پکن، چین مدعی شد که از تلاش های ابوظبی برای حل مسالمت آمیز موضوع جزایر ایرانی مورد مناقشه از طریق "مذاکرات دوجانبه بر اساس هنجارهای حقوق بین الملل" حمایت می کند. موضع گیری پکن موجب شد که ایران سفیر چین را برای شفافسازی و اعتراض به «ادعاهای بیاساس» احضار کند. این اتفاق پیش از این در سال 2022 نیز رخ داده بود، در آن بازه زمانی نیز سفیر چین احضار شد و وزارت امور خارجه ایران نارضایتی شدید خود را از بیانیه مشترک چین و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس ابراز کرد. سفیر روسیه در ایران نیز سال گذشته پس از صدور بیانیه مشترک روسیه و شورای همکاری خلیج فارس احضار شد؛ بیانیه ای که در قابش بر« تلاشهای صلحآمیز، از جمله ابتکار امارات و تلاشهای آن برای دستیابی به راهحلی صلحآمیز برای موضوع جزایر سهگانه» تاکید شده بود.
پشت پرده موضع گیری ادعایی پکن
میدل ایست مانیتور در این باره مدعی شد، موضع چین در قبال جزایر ایرانی مورد مناقشه موضعی ظریف و منعکس کننده استراتژی گسترده تر این بازیگر در خاورمیانه است، جایی که این بازیگر به طور فزاینده ای از نفوذ دیپلماتیک خود استفاده می کند و جایگاه رو به رشد خود به عنوان میانجی قابل اعتماد در درگیری های منطقه ای را افزایش می دهد. در این زمینه، حمایت ادعایی چین از تلاشهای امارات متحده عربی احتمالاً تلاشی برای یافتن راهحلی مسالمتآمیز برای وضعیت جزایر ایرانی از طریق مذاکرات دوجانبه و قوانین بینالمللی است، موضعی غیر قابل درک بالاخص آن که این سه جزیره بخشی از تمامیت ارضی ایران است و قابل مذاکره نمی باشد. از همین رو مقامهای ایران فارغ از شراکت استراتژیک خود با چین، چنین موضع گیری را خیانت میدانند. این جزایر جزئی جدایی ناپذیر از خاک ایران است. با وجود اختلافات دیپلماتیک کنونی، روابط چین با ایران به ویژه در حوزه انرژی و همکاری استراتژیک، از جمله توافقنامه همکاری جامع 25 ساله که در سال 2022 اجرا شد، همچنان قوی است. چین یکی از خریداران عمده نفت ایران است و تقریباً تمام نفت خام ایران را وارد می کند. صادرات سنگ بنای روابط دوجانبه آنها را تشکیل می دهد. علاوه بر این، هر دو کشور عضو سازمان همکاری شانگهای (SCO) و گروه بریکس هستند که باعث تقویت بیشتر روابط اقتصادی و استراتژیک آنها می شود.
عضویت تمام وقت ایران در سازمان همکاری شانگهای و عضویت این کشور در بریکس در کنار امارات متحده عربی اهمیت استراتژیک این دو بازیگر را برای استراتژی منطقه ای پکن برجسته می کند. این عضویتها یکپارچگی اقتصادی و همکاری سیاسی عمیقتر را تسهیل و بسترهایی برای ابتکارات مشترک را ایجاد میکند که میتواند تحریمهای اقتصادی غرب را دور زده و همزمان نظم چندقطبی را ترویج کند.در پی درگذشت شهید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران در ماه گذشته، چین مراتب تسلیت عمیق خود را ابراز کرد و بر تعهد خود به حفظ روابط خود با تهران تاکید داشت. در زمان ریاست شهید ابراهیم رئیسی، ایران از طریق ابتکاراتی مانند سیاست «نگاه به شرق» که تعامل اقتصادی و دیپلماتیک با چین را بر غرب اولویت میداد، روابط نزدیکتر با پکن را تقویت کرد. شی جین پینگ، رئیس جمهور چین، در بیانیه رسمی خود خاطرنشان کرد که مردم چین "یک دوست خوب خود را از دست داده اند" ، پکن بدین طریق کمک های رسمی رئیس جمهوری در تقویت روابط چین و ایران را برجسته کرد.وزارت امور خارجه چین همچنین تاکید کرد که مشارکت راهبردی بین چین و ایران پایدار خواهد ماند و در راستای منافع مشترک و احترام متقابلی که هر دو کشور از آن حمایت میکنند، به تکامل خود ادامه خواهد داد.
بازی در دو میدان
به ادعای موسسه خاورمیانه، حمایت پکن از موضع امارات نیز باید در چارچوب استراتژی این کشور در منطقه مورد بررسی قرار گیرد. امارات متحده عربی یک شریک حیاتی برای چین است که سرمایه گذاری های قابل توجهی را ارائه می دهد و به سان عربستان سعودی خریدار قابل توجه کالاهای چینی است. در واقع، هر دو بازیگر (عربستان و امارات) تامینکننده نفت چین هستند که برای امنیت انرژی این بازیگر بسیار مهم است. تجارت انرژی هسته اصلی روابط چین و خلیج فارس است.بنابراین، حمایت چین از ادعای امارات در مورد جزایر را می توان به عنوان تلاشی برای تقویت روابط خود با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، در زمانی که روابط با غرب، به ویژه ایالات متحده، چندان مطلوب نیست، تبیین کرد. این استراتژی همچنین به چین کمک میکند تا مشارکتهای خود را متنوع کرده و خطرات ناشی از اتکای بیش از حد به هر کشوری مانند ایران هدف تحریم ها را کاهش دهد.
به ادعای ناظران اگر دو مقوله تامین انرژی و جاهطلبیهای اقتصادی را در خط مقدم قرار دهیم، میتوان موضع گیری اخیر چین را با هدف تقویت روابطش با کشورهای کلیدی شورای همکاری خلیج فارس مانند امارات و عربستان سعودی قلمداد کرد؛ بازیگرانی که فارغ از اختلاف هایشان با ایران، برای تامین انرژی و جاهطلبیهای اقتصادی چین بسیار مهم هستند. در حالی که روابط پکن با تهران قوی و از طریق تجارت انرژی و ابتکارات مشترکی مانند طرح کمربند و جاده (BRI) مستحکم شده است - منافع این بازیگر در میان کشورهای عربی خلیج فارس به همان اندازه حیاتی است. بنابراین، استراتژی عملگرایانه چین شامل تعامل با بازیگران متعدد برای اطمینان از حفظ منافع ژئوپلیتیکی و اقتصادی آن در میان درگیری های منطقه ای است. بنابراین رویکرد چین به خلیج فارس نماد استراتژی جهانی این بازیگر است. این کشور به دنبال ایجاد توازن در روابط با چندین دولت، اغلب با منافع رقیب، برای تامین اهداف بلندمدت خود است. این اقدام متعادل کننده مملو از چالش است اما منعکس کننده جاهطلبی چین برای تبدیل شدن به یک نیروی تثبیت کننده و میانجی اصلی در صحنه جهانی است.