ترور اسماعیل هنیه و دولت مسعود پزشکیان
این ترور از دو بُعد زمانی و مکانی اهمیتی حیاتی دارد. از بُعد زمانی، ایران در بحبوحه تشکیل دولت جدید پزشکیان و اصلاح طلب به دنبال تعامل سازنده با جهان است و رئیس دولت در مراسم تحلیف اعلام کرد دولت وی علاقه مند است مصداق این شعر پارسی باشد: با دوستان مروت و با دشمنان مدارا.
رژیم اسراییل از برگزاری این انتخابات و دولت برآمده از آن ناخرسند است. مضاف برآنکه رئیس جمهور جدید به دنبال رفع تحریم ها و پیوستن به FATF و تنش زدایی بر مبنای عزت حکمت و مصلحت است و این موضوع برای رژیم اسراییل خوشایند نخواهد بود.
در بُعد مکانی، ابعاد این ترور پیامهای زیادی برای ایران در بردارد. اینکه نوع ترور و هدف قراردادن هنیه در ساختمانی حفاظت شده در تهران، از یک برنامه ریزی پیچیده موساد خبر میدهد و دولت ایران نیازمند واکنشی متفاوت و هوشمندانه در مقابل این ترور و پیشگیری از اقدامات احتمالی است.
اکنون پرسش مهم این است که ایران در مقابل این عملیات تروریستی چه واکنشی نشان می دهد؟ آیا این واکنش تبعات پیش بینی نشده ای خواهد داشت؟ از منظر بین المللی، منطقه خاورمیانه با بی نظمی روبروست. منازعه اسراییل با فلسطین از یکسو و مبارزه جریان مقاومت در منطقه از سوی دیگر سبب شده آینده این منطقه با شرایط پیچده ای روبرو گردد. به نظر میرسد این منازعه چند جانبه به شرایطی جدید در منطقه خاورمیانه می انجامد. کشورهای عربی به دنبال تحقق رویاهای اقتصادی و دستاوردهای فناوری و گردشگری هستند و با قفل کردن منافع خود با جهان غرب و قدرتهای بزرگ خواستار ضمانت اجرایی در حفاظت از منافع بلندمدت خود به پیش میروند. این کشورها خواهان تداوم وضع موجودند.
«پل کندی» نویسنده ظهور و سقوط قدرتهای بزرگ معتقد است تاریخ سلطه و سقوط دولتها، همبستگی معناداری میان ظرفیتهای تولیدی و درآمدزا از یکسو و قدرت نظامی از سوی دیگر را نشان می دهد. بنابراین بدون قدرت اقتصادی امکان تغییر وضع موجود و منازعه فراگیر در منطقه خاورمیانه وجود ندارد. در نتیجه به نظر میرسد هدف اسراییل از این ترور در تهران، درگیر ساختن مستقیم ایران در منازعه میان خود و گروه های مقاومت، ممانعت از رفع تحریمهای بین المللی علیه ایران و اتصال آن به اقتصاد جهانی است. ارزیابی آنها اینست که با کاهش منازعات سیاسی داخلی و خارجی و نرمالیزه شدن شرایط بین المللی ایران، کشورمان در موقعیتی استثنایی در منطقه قرار میگیرد و آنگاه اسراییل است که باید شرایط محدودکننده سیاسی و نظامی پیرامون خود را بپذیرد.
بنابراین به نظر می رسد دولت ایران با تدبیری هوشمندانه مبادرت به بازبینی فراگیر پروتکلهای امنیتی و حفاظتی، پیشگیری و خنثی سازی اقدامات تروریستی بپردازد و از طریق اهرمهای موجود از منازعه مستقیم در منطقه خاورمیانه بپرهیزد و همزمان به سرعت اتصال خود را با اقتصاد جهانی فراهم نماید. از این رو لازم است برنامه دولت وفاق ملی در خصوص کاهش منازعات داخلی (با دوستان مروت) و افزایش مناسبات جهانی (با دشمنان مدارا) به سرعت اجرایی گردد. اسراییل خود درگیر منازعات داخلی و خارجی متعددی است و ناکامی آن در غزه سبب شده از ورود مستقیم ایران به منازعه استقبال کند.