پس لرزه‌های یک شکست

پاشنه آشیل هند؛ ترکش‌های دیپلماسی دهلی نو دامن بنگلادش را گرفت/ شکست ساز و کار اطلاعاتی مودی

کدخبر: ۶۶۸۴۰۸
اقتصادنیوز: تحولات اخیر بنگلادش که در نهایت زمینه را برای استعفای نخست وزیر این کشور هموار کرد را ماحصل شکست سیاست های منطقه ای مودی قلمداد می کنند؛ همانی که اولویت هایش در تضاد با واقعیت های پیرامونی قرار دارد و دیپلماسی اش می تواند تهدیدی امنیتی برای دهلی نو ایجاد کند.
پاشنه آشیل هند؛ ترکش‌های دیپلماسی دهلی نو دامن بنگلادش را گرفت/ شکست ساز و کار اطلاعاتی مودی

به گزارش اقتصادنیوز، ده سال پیش، زمانی که نارندرا مودی نخست وزیر هند شد، رهبران کشورهای جنوب آسیا در مراسم تحلیف او دعوت شدند. این رخداد منعکس کننده سیاست خارجی «اول همسایگی» دهلی نو و خیز این بازیگر برای تقویت روابط صمیمانه و هم افزایی اقتصادی با همسایگان کوچکترش بود. این رویکرد به دلیل اختلافات مرزی و اختلافات دوجانبه، تاخیر در اجرای پروژه های توسعه توسط هند و افزایش نفوذ چین در منطقه کم رنگ شد.

با این حال، بنگلادش به عنوان یکی از موفقیت های درخشان کارنامه سیاست خارجی «شی» تلقی می شد. شیخ حسینه، نخست وزیر وقت بنگلادش، که 15 سال متوالی قدرت را در دست داشت، قبل از استعفا، از نزدیک با مودی همکاری داشت. به نظر می رسید که رابطه دوستانه آنها یک موقعیت برد-برد باشد. اما در بنگلادش، حسینه علیرغم پیروی از رویکرد دموکراتیک به یک حاکم مستبد تبدیل شد. خشم مردمی علیه او، محرک نهایی اعتراض دانشجویان به دستور سهمیه بندی مشاغل دولتی شد. اعتراض هایی که در نهایت به قدرت حسینه پایان داد و موجب شد تا او به هند فرار کند.  

پاشنه آشیل مودی

آنگونه که فارین پالسی نوشته، علیرغم عدم محبوبیت حسینه، استعفایش برای تشکیلات سیاسی و امنیتی هند با اهمیت است. هند از حامیان او بود و اغلب نگرانی های سایر سهامداران و مردم بنگلادش را نادیده گرفت. در زمان مودی، دهلی نو در ارتباط با بخش بسیاری از همسایگان کوچکتر خود از این الگو پیروی می کند؛ الگویی که گاهی اوقات پیامدهای ناگواری را به همراه دارد.واضح است که شکست های سیاست هند در همسایگی اش تنها به دلیل رویدادهای خارجی نیست. آنها همچنین مظهر سیاست داخلی فعلی هند هستند. دهلی نو حواه به دلیل امنیتی شدن دیپلماسی یا چهره قدرتمند مودی، اعتبار لیبرالش را در میان مردم جنوب آسیا از دست داده است. رفتار ترجیحی برای منافع شرکت های مورد علاقه مودی توسط دولت هایی مانند حسینه – تردیدهایی را درباره نیت دهلی نو ایجاد کرده است.پایبندی حزب مودی بهاراتیا جاناتا (BJP) به ایدئولوژی ملی گرای هندو، نقش مهمی در آسیب رساندن به منافع منطقه ای هند، به ویژه در بنگلادش، ایفا کرده است. قانون اصلاح شهروندی 2019 (CAA) انتقادات مردم بنگلادش را برانگیخت. بدرفتاری حزب مودی  با مسلمانان هند، موجب شد تا نخست وزیر هند خارج از مرزها هدف انتقادهای تند قرار بگیرد. از همین رو سفر مودی در سال 2021 به بنگلادش با شورش های خشونت آمیز مواجه شد.

استعفای حسینه فرصتی لحظه درون نگری برای دولت هند فراهم کرد، اما به نظر می رسد که هند فعلا قادر به تصحیح سیاست هایش نیست. وجهه مخدوش هند در بنگلادش اولین شکست بزرگ دولت مودی در جنوب آسیا نیست و آخرین هم نخواهد بود. تعقیب هندو راشترا ("دولت هندو") نه تنها به هند آسیب می رساند، بلکه در جنوب آسیا نیز نتایج فاجعه باری خواهد داشت.روابط هند با حسینه عمیق است. پس از کشته شدن شیخ مجیب الرحمن - رهبر موسس بنگلادش - در کودتای نظامی سال 1975، حسینه و خواهرش به هند پناه بردند. او به بنگلادش بازگشت تا برای دموکراسی مبارزه کند، ابتدا از سال 1996 تا 2001 به عنوان نخست وزیر خدمت کرد و سپس در سال 2009 قدرت را گرفت. حکومت او پس از سال 2014 با تعقیب مخالفان سیاسی، روزنامه نگاران و فعالان، چرخشی اقتدارگرایانه پیدا کرد. حسینه به گروه های شبه نظامی ضد هند اجازه ایجاد پایگاه در بنگلادش را نداد. هند نیز از او حمایت می کرد و استدلال رهبران دهلی نو این بود که اگر او قدرت را از دست بدهد، بنگلادش به به تهدیدی امنیتی علیه این بازیگر تبدیل خواهد شد. امسال، پس از اینکه حسینه برای چهارمین دوره به پیروزی رسید، هند با دولت جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده لابی کرد تا اعمال فشار بر بنگلادش را به دلیل عقب‌نشینی های دموکراتیک متوقف کند.

107423988-17175176112024-06-04t150713z_899616371_rc2e48ah1k9c_rtrmadp_0_india-election-modi

پس لرزه های شکست دیپلماسی دهلی نو

حسینه رشد اقتصادی فزاینده را در کارنامه اش ثبت کرد و تمام نهادهای دولتی از جمله ارتش را در اختیار داشت. در نتیجه، هند تصور کرد که علیرغم اعتراضات، این چهره در قدرت می ماند. اما وقتی ارتش از حسینه خواست تا کشور را ترک کند، به واسطه شکست نهادهای اطلاعاتی اش حیرت زده شد. هیچ دولت غربی به حسینه پیشنهاد پناهندگی ندادند و او ناچار راهی دهلی نو شد.نگاه امنیتی هند به دیپلماسی همسایگی - که در حمایت بی قید و شرط این بازیگر از حسینه منعکس می شود - در تضاد با پیوندهای تاریخی، فرهنگی، قومی، جغرافیایی و اقتصادی این بازیگر قرار دارد؛ پیوندهایی که در سراسر آسیای جنوبی بازتعریف شده است. دهلی نو فرصت ها را برای جلب اعتماد همسایگان خود از دست داده و در واقع باعث ایجاد ناامنی در این کشورها شده است. احساسات عمومی در منطقه را نادیده گرفته و پل ارتباطی با مخالفان سیاسی را به آتش کشیده است. در میانمار، هند از اعتراض های حامیان دموکراسی اجتناب کرده است. در افغانستان، این کشور با طالبان روابط دوستانه برقرار کرده و روابط دیرینه با ملی گرایان افغان را نادیده می گیرد. در بنگلادش، رویکرد امنیت محور در امتداد مرز کشورها آشکار شده و شکایات در مورد رفتار تند نیروهای امنیتی مرزی هند افزایش یافته است.

سیاست مودی، مرد قدرتمند هند و دیپلماسی منطقه ای این کشور را شکل داده است. در حالی که مودی در مورد ورود چین به مرز مورد مناقشه هند و چین سکوت می کند، همسایگان کوچکترش بیشترین بار تصویر خیالی اش را تحمل می کنند. هند در سال 2015 و در جریان حمله ای برون مرزی، اردوگاه های شورشیان هندی را هدف قرار داد، در همان سالی که نپال خود را یک جمهوری سکولار اعلام کرد، محاصره تجاری میانمار آغاز شد. سال گذشته، پس از یک درگیری دیپلماتیک که برخی وزرای مالدیو ظاهراً از مودی انتقاد کردند، حامیان نخست وزیر کمپینی را برای گردشگران هندی به راه انداختند تا مالدیو را تحریم کنند.در بنگلادش، رویکرد سخت پلیس مرزی هند به نارضایتی عمومی در مورد اقدامات دهلی نو در زمینه اشتراک آب، تسهیلات حمل و نقل و سایر مسائل مرتبط با تجارت که ظاهراً برای داکا ناعادلانه بود، افزود. در یک کشور جوان با ناسیونالیسم شکننده، به نظر می رسید که مردم خشم خود را علیه هند به دلیل نقض حاکمیت بنگلادش به حسینه منتقل کردند.مخالفان سیاسی در هند مرتباً از مودی به دلیل حمایتش از شرکت های همکار، به ویژه آنهایی که متعلق به میلیاردر گوتام آدانی هستند، انتقاد می کنند. این پیوندها در همسایگی هند نیز مورد توجه قرار گرفته است. پوپولیسم، اقتدارگرایی به مشکلات هند در بنگلادش کمک کرد، اما پیگیری ایدئولوژی ناسیونالیستی هندو توسط دولت مودی آسیب‌رسان‌تر بوده است.

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید