معنای سکان داری عراقچی/ عصر تازه دیپلماسی در ایران؛ وزیر خارجه پزشکیان و چشم انداز تیره تعامل با غرب؟
به گزارش اقتصادنیوز، ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، در واکنش به پاسخ انتقام جویانه حزبالله به اسرائیل گفت: «علیرغم حمایت همهجانبه کشورهایی مانند آمریکا، اسرائیل نمیتواند زمان و مکان پاسخ محدود و مدیریت شده ما را پیشبینی کند».
مواضع کنعانی حکایت از آن داشت که ایران به دنبال پاسخ محدود و مدیریت شده است تا هم مانع از تصاعد تنش شود و در عین حال منافع استراتژیک خود و متحدان منطقه ای را به خطر نیاندازد. این بدین معنا نیست که ایران پاسخ به ترور اسماعیل هنیه در تهران را برای بازه زمانی نامعلوم به تعویق خواهد انداخت.
همانطور که عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جدید ایران عنوان کرد، پاسخ ایران «دقیق و حساب شده» خواهد بود. به عبارت دیگر، تهران به اسرائیل بهانهای برای تشدید تنش فراتر از نقطه بیبازگشت نخواهد داد. در حال حاضر، اجماع شکنندهای برای محدود کردن درگیریها وجود دارد، ازهمین رو به ادعای ناظران ایران و اسرائیل در حال حاضر به جای برداشتن یک قدم به سمت پرتگاه، بر لبه پرتگاه ایستادهاند.
عصر تازه پزشکیان
به نوشته مرکز عربی واشنگتن دی سی، بعد از رویارویی اخیر اسرائیل و حزب الله که میتوانست با یک اشتباه محاسباتی خاورمیانه را در آستانه جنگی تمام عیار قرار دهد، میتوان گفت که مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری تازه ایران خود را برای عصری تازه آماده میکند. او متعهد شده تا با تکیه بر اهرم دیپلماسی زمینه را برای تعامل سازنده با غرب و احتمالا ایالات متحده هموار کند. حال سوال این است، چگونه پزشکیان قادر است در میانه صداهای مخالفان توافق در داخل و تنش ها در خاورمیانه که هر آن می تواند زمینه ساز جنگی تمام عیار شود، تصمیم هایش را اجرایی کند؟
به ادعای مرکز عربی واشنگتن دی سی، شاید امید پزشکیان برای احیای استراتژی تعامل گستردهتر با غرب پس از ترور اسماعیل هنیه توسط اسرائیل که مهمان افتخاری مراسم تحلیف اش بود، اندکی کم رنگ شد. با این همه امروز حضور چهره هایی چون عباس عراقچی و محود جواد ظریف کنار پزشکیان می تواند سیگنالی جدی برای غرب باشد دال بر این که ایران خواهان تعامل است، البته تعاملی سازنده.
این مرکز مطالعاتی در ادامه به نقش تازه عباس عراقچی به عنوان وزیر امور خارجه ایران اشاره کرد و نوشت: او دیپلماتی باتجربه است که مدرک دکترای خود را از دانشگاه کنت گرفته و زبان انگلیسی را روان صحبت میکند. عراقچی در فرایند رایزنی هایی که ماحصلش برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) بود، رهبری هیئت ایرانی را برعهده داشت. به ادعای مرکز عربی واشنگتن دی سی، انتخاب عراقچی به عنوان وزیر خارجه طبیعتا به مذاق محافظه کاران داخل ایران خوش نیامد؛ همان هایی که منتقد جدی برجام بوده و هستند. با این همه به گفته بسیاری از تحلیلگران بازگشت عراقچی آن هم در قامت سکان دار دستگاه دیپلماسی سیگنال روشنی را ارسال می کند بالاخص آن که او به عنوان یکی از حامیان جدی دیپلماسی در محافل سیاسی اروپایی و آمریکایی و چهره ای عملگرا شناخته می شود؛ همان کسی که قادر است در شرایط بحرانی به دولت تازه نفس جهت یافتن راهی برای خروج از بحران کمک کند.
معنای سکان داری عراقچی
با این همه گروهی مدعی اند که قدرت مانور عراقچی برای پیشبرد استراتژی تعامل سازنده، فارغ از مخالفت خوانی ها در داخل به فعل و انفعال های منطقه منوط است.
در این میان نکته قابل تامل این است که وزیر خارجه ایران همچنان بر تمایلش برای تقویت دیپلماسی تاکید دارد. عراقچی در مصاحبه اخیر با یک سرویس خبری ژاپنی گفته بود: «هدف اصلی برداشتن تحریمها، به ویژه تحریمهای یکجانبه، از طریق مذاکرات جدی، متمرکز و زماندار و با رعایت منافع اساسی کشور است.» این در حالی است که سفیر سابق ژاپن با اشاره به مواضع وزیر خارجه جدید ایران گفته ، درخواست او برای تقویت روابط اقتصادی با این کشور حاکی از اولویتی است که برای تقویت بخش انرژی، نفت و اقتصاد ایران قائل است. به بارو این دیپلمات، از آنجایی که این امر مستلزم حذف یا کاهش تحریمها است، این احتمال وجود دارد که عراقچی برای احیای مذاکرات غیرمستقیم با واشنگتن در مورد توافق هستهای که اکنون از بین رفته، خیز بردارد.
گروهی مدعی اند، طبیعتا با بازگشت چهره ای چون دونالد ترامپ به قدرت، چشم انداز رایزنی تهران و واشنگتن تیره خواهد شد، از همین رو رهبران ایران ممکن است از پیروزی کامالا هریس، نامزد اصلی دموکرات ها استقبال کنند.
در چنین شرایطی اگر تلاش ها برای حفظ تنش کنترل شده بین اسرائیل و حزب الله (و اسرائیل و ایران) سست شود، فضا برای مانور ایران و آمریکا جهت تعامل احتمالی می تواند محدود یا بسته شود. با این همه آنگونه که گروهی از تحلیلگران مدعی اند، مهار رویارویی ها به یک چیز بستگی دارد: برقراری آتش بس در غزه. هم ایران و هم حزبالله به صراحت گفتهاند که «محور مقاومت» تا زمانی که مذاکرات به نتیجه نرسد، اسرائیل را تحت فشار قرار خواهند داد. از آنجایی که آخرین دور مذاکرات در دوحه و قاهره شکست خورده ، احتمال به نتیجه رسیدن رایزنی ها اندک است. سفر اخیر آنتونی بلینکن به سرزمین های اشغالی – برای تاکید بر استفاده بهینه از این به گفته او آخرین فرصت برای صلح- نشان می دهد که دولت بایدن چقدر در مسیر دستیابی به توافق که مانع از جنگ منطقه ای خواهد شد، ناامید است. اما واقعیت این است که نه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل و نه یحیی سنوار، رهبر جدید حماس، خواهان توافقی که مستلزم سازش واقعی باشد، نیستند. نتانیاهو بر ادامه جنگ علیه حماس اصرار دارد. سینوار می خواهد تلآویو را در باتلاق که در آن گیرافتاده دفن کند. آمریکایی ها نیز با درس گرفتن از جنگ ویتنام، به خوبی می دانند که مبارزه با دشمنی که عزم مطلقش با نبوغش مطابقت دارد، چقدر بیهوده است. اما دولت بایدن از تحت فشار قرار دادن کابینه نتانیاهو نیز طفره می رود. گروهی میگویند بایدن به واسطه انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر نمی خواهد با این کارت بازی کند. به ادعای مرکز عربی واشنگتن دی سی، عراقچی هراندازه هم که بخواهد بر دیپلماسی متمرکز شود، در مسیری دشوار قرار دارد، مسیری که هردم توسط بازدارنده های خارجی سنگ اندازی می شود.