سایه انتخابات آمریکا بر معادلات قفقاز/ گرجستان در کشاکش شرق و غرب؛ چگونه هریس و ترامپ میتوانند معادلات را تغییر دهند؟
به گزارش اقتصادنیوز، موسسه مطالعاتی «اف پی آر آی» با انتشار یادداشتی به بررسی پیامدهای ژئوپلیتیکی مهم انتخابات آتی سال 2024 در جمهوری گرجستان و ایالات متحده در رابطه با قفقاز جنوبی میپردازد. در این یادداشت بر اهمیت این منطقه به عنوان یک چهارراه استراتژیک بین آسیا و اروپا (جاده ابریشم جدید)، با مسیرهای کلیدی انرژی و تجاری که از گرجستان میگذرد، تاکید دارد. در این یادداشت همچنین به نتیجه نامشخص انتخابات پارلمانی گرجستان (که در 26 اکتبر برگزار می شود) اشاره شده و سه سناریو بالقوه را شرح میدهد. هر سناریو پیامدهای متفاوتی برای روابط گرجستان با غرب، روسیه و چین دارد، به ویژه از نظر آرمانهای یورو-آتلانتیک این کشور. به همین ترتیب، انتخابات آمریکا با تأثیرگذاری بر رفتار دولتهای مستقر در منطقه قفقاز جنوبی و قدرتهای همسایه، آینده منطقه را تحت تأثیر قرار خواهد داد. اقتصادنیوز این یادداشت را در دو بخش ترجمه کرده که بخش نخست منتشر شد و در ادامه بخش دوم آمده است.
تفلیس در کشاکش شرق و غرب
در بهترین حالت، دولت تعریف شده بر مبنای تقسیم قدرت ممکن است به تفلیس فرصت دهد تا مزایای همکاری رو به رشد خود با مسکو و پکن را حفظ کرده و در عین حال از آسیب بیشتر به روابط این بازیگر با غرب جلوگیری کند - اما این کار آسانی نخواهد بود-. مسکو احتمالاً از رویکرد «صبر کن و ببین» در ارتباط با دولت ائتلافی در تفلیس پیروی خواهد کرد. چین احتمالا تا زمانی که منافع اقتصادی آن تهدید نشود، در حاشیه خواهد ماند. همزمان یک دولت ائتلافی باثبات که قوانین ناسازگار با جاه طلبیهای اتحادیه اروپا و ناتو را لغو کند و تعهد خود را به یکپارچگی یورو-آتلانتیک تایید کند، میتواند روابط با حامیان غربی را بهبود بخشد. با این حال، چالش این است که آیا تفلیس میتواند این کار را بدون به خطر انداختن روابط خود با مسکو انجام دهد یا خیر. کرملین از سیاستهای دولت فعلی راضی است و ممکن است تمایلی به چشم پوشی از مزایایی که به دست آورده، نداشته باشد. با توجه به اینکه مسکو و پایتختهای غربی به طور فزایندهای وضعیت گرجستان را با حاصل جمع صفر میبینند، هیچ یک از طرفین مایل به تسلیم شدن نخواهند بود.
اگر دولت ائتلافی گرجستان با موفقیت یک سیاست خارجی چندجانبه عملگرایانه را دنبال کند، منطقه میتواند منتفع شود. گرجستان میتواند به عنوان کانونی بیطرفانه برای رسیدگی به مسائل کلیدی منطقهای، از جمله گفتگوهای بین ارمنستان و آذربایجان یا ترکیه عمل کند. با این حال برخی از تحلیلگران معتقدند این احتمال وجود دارد، دولت جدید وسوسه شود که تحقیقات جنایی علیه اعضای اصلی رویای گرجستان آغاز کند، گزارهای که میتواند منجر به بیثباتی سیاسی و اقتصادی شود. روسیه به پیروزی مخالفان پاسخ منفی خواهد داد و احتمالاً روابط دوجانبه خود با گرجستان را مورد ارزیابی مجدد قرار داده و از قدرت اقتصادی و دیپلماتیک خود در برابر دولت جدید طرفدار غرب استفاده خواهد کرد. رویکرد چین به پیروزی اپوزیسیون احتمالا محتاطانهتر خواهد بود، که عمدتاً ناشی از ملاحظات ژئواکونومیکی و نه ژئوپلیتیکی است. تا زمانی که دولت جدید با طرح کمربند و جاده چین همسو باشد، پکن احتمالا به سرمایه گذاریهای خود در گرجستان ادامه خواهد داد. با این حال، اگر دولت جدید گرجستان مناقصه اعطا شده به کنسرسیوم چینی-سنگاپوری برای ساخت بندر آناکلیا را لغو کند و مناقصه جدیدی را آغاز کند، پکن ممکن است واکنش منفی نشان دهد. در هر صورت، هرگونه واکنش چین از طریق اقدامات دیپلماتیک و اقتصادی خواهد بود. اگر اپوزیسیون منسجم و پایدار باشد، انتظار میرود دولت جدید با تأیید مجدد وضعیت نامزدی این بازیگر در اتحادیه اروپا، مذاکرات الحاق و اطمینان از ادامه حیات ناتو، آغاز مجدد فرایند ادغام در اتحادیه اروپا و ناتو را در اولویت قرار دهد. احیای یک دولت طرفدار غرب در گرجستان، همراه با پیروزی هریس در انتخابات آمریکا، میتواند مسیر غربگرای ارمنستان را تسریع کرده و روابط بین ایروان و دولت تازه منتخب گرجستان را تسهیل کند.
سایه انتخابات آمریکا بر تحولات قفقاز
زمانی که آمریکاییها در 5 نوامبر 2024 رای دهند، نتایج انتخابات گرجستان مشخص خواهد شد. در حالی که تعداد کمی از آمریکاییها قفقاز جنوبی را در هنگام رای دادن در نظر دارند، این گزاره میتواند پیامدهای مهمی برای منطقه داشته باشد. در هر صورت، باکو ممکن است وسوسه شود که از دوره گذار در ایالات متحده برای آغاز تشدید تنش در مرزهای با ارمنستان برای آزمایش خطوط قرمز غرب جمعی جدید استفاده کند. دولت هریس نیز به سان دولت بایدن احتمالاً به سناریوهای انتخاباتی گرجستان پاسخ میدهد و از کشورهایی که به دنبال دموکراسیسازی و ادغام غربی هستند، به لحاظ دیپلماتیک، اقتصادی و امنیتی حمایت محدودی خواهد کرد. با توجه به اینکه قفقاز جنوبی منطقهای نیست که ایالات متحده در آن منافع امنیتی یا اقتصادی حیاتی داشته باشد، سیاست هویج و چوبی که در آنجا بدان متوسل می شود، نسبتاً معتدل خواهد بود.
براساس سناریوی اول، در صورت پیروزی حزب رویای گرجستان، پاسخ دولت هریس عامل کلیدی در شکل دادن به آینده منطقه خواهد بود. اگر ناظران غربی در نظر بگیرند که در انتخابات تقلب شده است یا هرگونه دستکاری در انتخابات را گزارش کنند، شرکای غربی گرجستان احتمالاً به اتفاق آرا نتایج انتخابات را محکوم خواهند کرد و تلاشهای تفلیس برای ادغام با غرب را متوقف خواهند کرد. فرض کنید چنین بینظمیهای انتخاباتی در مقیاس بزرگ گزارش نشده و رویای گرجستان قدرت را حفظ میکند. در این صورت، دولت هریس احتمالاً رویکردی عملگرایانه اتخاذ خواهد کرد. در حالی که کاخ سفید ممکن است از نظر ایدئولوژیک با رویای گرجستان همسو نباشد، به ویژه با توجه به دور شدن این حزب از اصلاحات غرب محور، بعید است که ایالات متحده به اقدامات تنبیهی علیه گرجستان در غیاب نبود مستندهای دستکاریهای انتخاباتی متوسل شود. در سناریوی 2، دولت هریس احتمالاً از ترتیبات تقسیم قدرت حمایت میکند، اما اگر دولت گرجستان به دلیل مشاجرات سیاسی ناکارآمد باشد، ممکن است هریس در این مسیر منفعل باشد. در نهایت، در سناریوی 3، اگر گرجستان به مسیر غربگرایانه بازگردد، دولت هریس کنارش قرار گرفته، به تدریج کمکها را از سر میگیرد، بهویژه اگر این تغییر به ارمنستان اجازه دهد تا با غرب همسوتر باشد.
از سوی دیگر، دولت ترامپ میتواند از رویکرد متفاوتی پیروی کند. سیاست خارجی ترامپ بر مذاکرات شخصی متمرکز خواهد شد؛ مذاکراتی که منجر به توافقات "تک معامله" میشود. او از ائتلافهای بلندمدت دوری میکند و ترجیح میدهد که ایالات متحده را زیر بار تعهداتی که فواید و مزایای ملموس و فوری ارائه نمیدهند، رها نگه دارد. علاوه بر این، با توجه به این که ترامپ تعامل با «رهبران قوی» مانند ولادیمیر پوتین ، ویکتور اوربان، رهبر مجارستان و رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه را مغتنم میداند، اگر رویای گرجستان در قدرت بماند، ایراکلی کوباخیدزه، نخست وزیر این کشور ممکن است تلاش کند خود را در قاب روسای بالا تعریف کند تا اینگونه به ترامپ نزدیک شود. الهام علی اف، رئیس جمهور آذربایجان نیز میتواند از رویکرد مشابهی پیروی کند، شانس علی اف به واسطه ثروت نفت و گاز آذربایجان، بیشتر است. ترامپ احتمالاً به دنبال پایان دادن به جنگ در اوکراین با توقف کمکها برای مجبور کردن اوکراین به مذاکره با روسیه است. چنین مذاکره اجباری بعید است که صلح پایدار ایجاد کند. ترامپ همچنین به دنبال از سرگیری روابط با روسیه و تمرکز بر رویارویی با چین و ایران خواهد بود. اگر ترامپ کمپین فشار حداکثری خود را علیه ایران، ارمنستان و آذربایجان - که هر دو هم مرز با ایران هستند - از سر بگیرد، احتمالاً در محاسبات استراتژیک ایالات متحده نقش خواهد داشت. این می تواند برای مناطقی چون قفقاز جنوبی چالش ساز شود.