سایه رویارویی ایران و اسرائیل بر انتخابات آمریکا/ برگ برنده جمهوری خواهان در دست نتانیاهو
به گزارش اقتصادنیوز، فارین پالسی با انتشار مصاحبهای تلاش دارد تا به سیاست خارجی ایالات متحده بعد از انتخابات ریاست جمهوری این کشور بپردازد. اما اشفورد در ابتدای این مصاحبه این سوال را مطرح میکند که نتیجه کارزار نوامبر چه تاثیری بر سیاست خارجی ایالات متحده خواهد گذاشت. متیو کرونیگ فعال در شورای آتلانتیک در پاسخ به این سوال گفت، «فعلا آرای دو نامزد ریاست جمهوری نزدیک است، با این همه برخی از دادهها با اشاره به آرای 51 درصدی هریس و 49 درصدی ترامپ میگویند که شانس نامزد دموکراتها برای پیروزی بیشتر است.» او در ادامه گفت، «به باورم ترامپ برتری دارد هرچند نمیتوان براساس دادههای نظرسنجی از حالا نتایج کارزار را پیش بینی کرد.»
اما اشفورد که این مصاحبه را برگزار کرده بود در ادامه گفت، «من در واقع فکر میکنم ترامپ نیز احتمالاً برتری دارد، اما رقابت میان این دو بسیار نزدیک است. مهمتر از آن، پس از شش ماه، من سورپرایز بزرگ اکتبر را رد نمیکنم که دوباره رقابت را به لرزه درآورد. ما اقدام به ترور ترامپ، انصراف نامزدها و بلایای طبیعی داشتهایم. در همین راستا میتوان گفت، سیاست خارجی قطعاً میتواند در ماه اکتبر شگفتی ایجاد کند. این گزاره در شرایطی که خاورمیانه در آستانه رویایی تمام عیار قرار دارد، قابل تامل است. اسرائیل به لبنان حمله کرده و ظاهراً در حال برنامه ریزی برای حمله تلافی جویانه احتمالی (ادعایی) به ایران است. حال سوال این است، آیا ایالات متحده تا روز انتخابات درگیر چنین رویارویی میشود، آیا این جنگ احتمالی بر نتیجه انتخابات تاثیر خواهد گذاشت؟»
متیو کرونیگ در پاسخ گفت: «به نکته خوبی اشاره کردید. این انتخابات ممکن است تحت تاثیر متغیری قرار بگیرد که از حالا قابل پیشبینی نیست. جنگها برای رئیسجمهور کنونی بد است، بنابراین ملاحظات انتخاباتی یکی از عواملی است که دولت بایدن-هریس را برای تلاش برای کاهش تنش در خاورمیانه تحریک میکند.» به باور این تحلیلگر، «شرایط برای هریس سختتر است؛ همانی که تلاش دارد تا همزمان کمپینی را با ادعای تغییر تعریف کند، اما واقعاً خودش را از نظر سیاستگذاری از دولت متمایز نمیکند. نظرسنجی این هفته حاکی از آن است که او توانسته به شکلی نسبی پیشتاز باشد، در همین راستا رای دهندگان بیشتری فکر میکنند که او تغییر ایجاد میکند (46 درصد) نسبت به ترامپ (44 درصد). اما هریس حقیقتا قادر به ایجاد تغییر نیست. او این هفته در برنامه The View در پاسخ به این سوال که آیا با بخشی از سیاستهای بایدن مخالف است یا نه، رویکردی منفعلانه اتخاذ کرد و از دادن پاسخ طفره رفت.» تحلیلگر ارشد شورای آتلانتیک در ادامه به پویایی داخلی سیاست خارجی اشاره کرد و مدعی شد: «ما رای دهندگان آمریکایی لهستانی در پنسیلوانیا داریم که به طور فزایندهای از رویکرد رادیکال هریس در ارتباط با روسیه راضی هستند و رای دهندگان عرب آمریکایی در میشیگان که از موضع دولت در قبال غزه خشمگین شدهاند. از همین رو به واسطه حضور این رای دهندگان، آرا میتواند به شدت نوسانی باشد.» متیو کرونیگ در ادامه این گفتگو گفت: «من گمان میکنم که پویایی بحران خاورمیانه برای هریس نامطلوبتر باشد. همچنین خطر قابل توجهی وجود دارد که یک جنگ گستردهتر - یا دخالت مستقیمتر ایالات متحده – پیش از انتخابات رخ دهد. اگر من جای کمپین هریس بودم، سخت به کاخ سفید تکیه میکردم تا از تشدید درگیری جلوگیری کنم. من همچنین نگران هستم که نتانیاهو انگیزهای برای عقب نشینی نداشته باشد - او احتمالا از بازگشت ترامپ به کاخ سفید خوشحال خواهد شد.-»
این تحلیلگر در ادامه خطار نشان کرد، «از آنجایی که بازگشت ترامپ بسیار محتمل است، دولت بایدن از تمامی اهرمهای خود استفاده کرده تا مانع از تشدید تنشها شود، از همین رو اسرائیل را تحت فشار قرار داده تا مانع از پاسخی انتقام جویانه ادعایی احتمالی علیه ایران شود.» او در ادامه ادعا کرد، «عقل متعارف حکم میکند که هریس سیاست دولت بایدن-هریس را دنبال کند. اما ترامپ غیرقابل پیش بینی است. هرچند عکس چنین فرضیهای نیز درست است. ما میدانیم که با ترامپ چه میکنیم. بالاخره او چهار سال رئیس جمهور بوده است. اما هریس وقتی پای سیاست خارجی به میان میآید، به سان لوح سفید است. بنابراین، اگر هریس در سیاست خارجی هوسباز باشد، به احتمال زیاد چهرههای تعریف شده در کابینه بایدن و سیاستهای او تکرار خواهد شد. ممکن است در مورد چند موضوع تغییر ایجاد شود، مثلاً بایدن با حزب دموکرات در باب اسرائیل هم صدا نیست. اما در صورت انتخاب هریس هیچ چشم اندازی روشنی برای تغییر گسترده وجود ندارد. همه روی فیل گوردون تمرکز کردهاند. او مشاور امنیت ملی فعلی هریس است. این درست است که این چهره در قیاس با برخی در دولت بایدن معتدلتر است و کتابی درباره شکستهای تغییر رژیم در عراق و افغانستان نوشته است. اما جیک سالیوان قبل از اینکه مشاور امنیت ملی بایدن شود، مطالب مشابهی نوشت، بنابراین من شک دارم که شاهد تغییرات عمده باشیم.» این تحلیلگر در ادامه گفت، «هرچند هریس به واسطه پیوندهای نزدیک سالیوان و بلینکن با بایدن، نمیتواند به راحتی از این دو چهره عبور کند. در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ بسیاری از مفسران بر شعارهای رئیس جمهوری وقت تمرکز کردند و سیاست زیربنایی را نادیده گرفتند. اما نگاهی دقیق به سیاست زیربنایی و نتایج آنها نشان میدهد که او یک رئیسجمهور موفق در سیاست خارجی بود که "صلح از طریق قدرت" و شکوفایی اقتصادی را به ارمغان آورد. از همین رو تصور میشود که ترامپ در دوره دوم ریاستش گامهایی جدیتری بردارد. انتخابهای کابینه او، برگزیدن چهرههای با تجربهای چون تام کاتن، رابرت اوبراین، مایک پمپئو، مایک والتز و غیره قابل تامل است. از همین رو پیشبینی میشود سیاست خارجی ترامپ تلفیق باشد از سیاست او و ریگان.»
این تحلیلگر در ادامه آورد، «در ارتباط با اسرائیل و چین، ترامپ از سیاستهایی پیروی میکند که به شکلی متعارف مورد حمایت جمهوری خواهان است. با این همه انتظار میرود در ارتباط با اوکراین و ناتو تغییراتی جدی حاصل شود. مطمئناً مناطقی وجود دارد - مانند اسرائیل یا چین - که ترامپ احتمالاً در آنها سیاست خارجی نسبتاً متعارف جمهوری خواهان را خواهد داشت. اما من انتظار دارم تغییرات مهمتری در اوکراین، ناتو یا مسائل مشابه داشته باشیم.»
این تحلیلگر در ادامه آورد، «ترامپ در ارتباط با اوکراین به دنبال مذاکره برای پایان دادن سریع جنگ است. از اظهاراتش میتوان برداشت کرد که استراتژی لغو حمایتهای نظامی در صورتی که زلنسکی تن به مذاکره ندهد، در دستور کار است. این همان گزارهای است که غالبا توسط منتقدان نادیده گرفته میشود. بالاخص آن که چنین رویکردی میتواند زمینه را برای آتس بش در راستای خطوط فعلی هموار کند. برای کسانی که استدلال میکنند این رویکرد به معنای فروش اوکراین است، باید این نکته را یادآوری کرد که پیروزی به هر بهایی خوب نیست.»
این تحلیلگر در ادامه ضمن اشاره به تحولات خاورمیانه مدعی شد، «خاورمیانه منطقهای است درگیر واگرایی. از همین رو این شاید جناحیترین جنبه سیاست خارجی ایالات متحده در سه یا چهار دولت گذشته بوده، به واسطه حمایت جمهوری خواهان از شرکای سنتی (اسرائیل، کشورهای خلیج فارس و غیره) برای مقابله با ایران و مقاومت، دموکراتها به دنبال برقراری نوعی توازن میان منافع رقابتی حاکم بر خاورمیانه هستند. ما شاهد چنین استراتژی در جنگ غزه هستیم، بایدن و هریس همزمان سعی میکنند هم از اسرائیل حمایت کنند و هم درگیریها را مهار نمایند. در مقابل، ترامپ میگوید که از اسرائیل میخواهد «کاری را که شروع کرده به پایان برساند». »
متیو کرونیگ در ادامه مدعی شد، «در شرایطی که زمینه برای رویارویی تمام عیار هموار است، بایدن به تقلا افتاده اما ترامپ با خونسردی همان چیزی را میگوید که جمهوری خواهان خواهانش هستند. به بیانی بهتر، بایدن و هریس تلاش دارند تا شانس خود در کارزار به خطر نیاندازند، اما ترامپ تلاش دارد تا به گونهای نشان دهد که ایالات متحده متحدانش را رها نمیکند.»