فراز و فرود رهبر واگنر-1

پریگوژین؛ هات داگ فروشی که میدان دار جنگ شد/ چگونه کلید شام به دست مردان آهنین پوتین افتاد؟

کدخبر: ۷۰۸۹۱۸
اقتصادنیوز: در باب حیات سیاسی و اقتصادی پریگوژین روایت‌ها بسیار است. گروهی می‌گویند او آشپز مخصوص پوتین بود که بعدها رهبری مزدوران کرملین را عهده دار شد؛ مزدورانی که پیشتر در جنگ سوریه با داعش از این گروه تروریستی ضربه سختی خوردند و در ابتدا توسط مسکو کنار گذاشته شدند. اما این صرفا ابتدای داستان بود.
پریگوژین؛ هات داگ فروشی که میدان دار جنگ شد/ چگونه کلید شام به دست مردان آهنین پوتین افتاد؟

به گزارش اقتصادنیوز، یوگنی پریگوژین در جوانی به دلیل سرقت و کلاهبرداری به مدت نه سال در زندان بود. پس از آزادی، ادعا کرد که تا زمانی که سرمایه و ارتباطات لازم برای ورود به صنعت رستوران‌داری را به دست آورد، به فروش هات‌داگ مشغول خواهد بود. در سال ۱۹۹۷، او به همراه یکی از شرکایش یک رستوران در سن‌پترزبورگ افتتاح کرد که یکی از مشتریان خاص آن ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، بود؛ البته در آن بازه زمانی پوتین در قامت نخست وزیر فعالیت داشت.

این رابطه ویژه باعث شد که پریگوژین وارد دنیای پرسود قراردادهای دولتی شود. شرکت‌های او وظیفه تأمین غذای مدارس روسیه و ارتش این کشور را بر عهده گرفتند. این متن برگرفته از کتاب «مرگ، کسب‌وکار ماست: مزدوران روس و عصر جدید جنگ‌های خصوصی» نوشته جان لکنر است.

این عبارات بخشی از یادداشت فارین پالسی است که اقتصادنیوز آن را در دو بخش ترجمه کرده که بخش نخست در ادامه آمده است.

فراز و فرود پریگوژن

در سال ۲۰۱۴، پریگوژین علاوه بر تأمین غذا، به تأمین نیرو هم پرداخت. پس از اشغال کریمه توسط مسکو، وزارت دفاع روسیه گروه‌های کوچکی از مزدوران و داوطلبان را برای جنگ در شرق اوکراین و حمایت از جمهوری خودخوانده لوهانسک به کار گرفت.

پریگوژین هم خواهان مشارکت در این روند بود و با دمیتری اوتکین، یک نظامی حرفه‌ای با نام مستعار «واگنر»، همکاری کرد. نام «واگنر» در نهایت به یک اصطلاح کلی برای مجموعه‌ای از شرکت‌ها و نهادهای وابسته به این دو نفر تبدیل شد، اما در میان افراد نزدیک به آن‌ها، گروه واگنر صرفاً «شرکت» نامیده می‌شد.

مزدوران پریگوژین در میدان نبرد، نیروهای کارآمدی بودند و در پشت جبهه به عنوان مجریان بی‌رحم فعالیت می‌کردند؛ از جمله در ترور یکی از رهبران جدایی‌طلب در لوهانسک نقش داشتند. با این حال، پس از توافق آتش‌بس «مینسک ۲» در سال ۲۰۱۵، تقاضا برای حضور مزدوران پریگوژین و اوتکین در منطقه دونباس کاهش یافت و برخی واحدها منحل شدند.

در این شرایط، «شرکت» یا همان گروه واگنر می‌توانست به سادگی از بین برود، اما پریگوژین متفاوت بود. این کارآفرین در پی ایجاد یک شرکت نظامی خصوصی مشابه بلک‌واتر آمریکا بود و خوشبختانه روسیه خود را برای حضور در سوریه آماده می‌کرد.

وقتی بهار عربی در اوایل مارس ۲۰۱۱ به سوریه رسید، دولت بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه، تلاش کرد تا اعتراض‌ها را مهار کند. با این حال، اعتراضات به جنگ داخلی تبدیل شد. در آن بازه زمانی روسیه و غرب تمایل داشتند که در حاشیه نظاره‌گر بمانند. مسکو ارتباط خود را با مخالفان سوری حفظ کرد. در آن سوی اقیانوس اطلس، دولت باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا، هشدار داد که هرگونه استفاده از سلاح‌های شیمیایی عواقب خواهد داشت.

در تابستان همان سال، سفرای فرانسه و آمریکا در سوریه به حماه، شهری که در حال قیام بود، رفتند و با معترضان دیدار کردند. یک الیگارش سوری به نام محمد جابر اتوبوس‌هایی پر از وفاداران به دولت فرستاد تا به واسطه انتقام‌جویی به سفارت‌ها حمله کنند.

محمد و برادرش، ایمن، تاریخ طولانی از همکاری با خانواده اسد داشتند. ایمن جابر با خانواده اسد وصلت کرده بود؛ رخدادی که درهای رشوه‌های کلان در صنعت انرژی، آهن و فولاد سوریه را برای او گشود. آگوست 2013 وقتی اسد بخش‌های زیادی از سرزمین خود را از دست داد، دولت سوریه حکمی صادر کرد که به واسطه‌اش شرکت‌های نفتی و سایر کسب‌وکارها اجازه می‌داد مزدوران را برای محافظت از دارایی‌ها استخدام کنند.

این قانون جدید فرصتی را برای برادران جابر فراهم کرد. در سال 2012، برادران جابر در حال مذاکره با گروه موران، یک شرکت نظامی خصوصی (PMC) بودند. بند 359 از قانون جزایی روسیه در سال 1996، مزدوری و شرکت‌های نظامی خصوصی را غیرقانونی اعلام کرده که منعطف بر فساد گسترده، خشونت و جرم سازمان‌یافته در آن دهه است.

اما جنگ علیه تروریسم به نفع صنعت امنیتی بوده و به پیمانکاران روسی این امکان را داد که برای شرکت‌های غربی در عراق و افغانستان فعالیت کرده و مسئولیت محافظت از تأسیسات و کاروان‌ها را بر عهده بگیرند. بحران دزدی دریایی در سواحل سومالی هم صنعت را به نفع کارآفرینان روسی پررونق کرد. شرکت‌های بزرگ از گروه موران و دیگر شرکت‌ها برای حفاظت از کشتی‌های خود و آموزش کارکنانشان استفاده کردند.

obrazek_2021-12-21_194153

اولین آزمون مزدوران

هیچ‌کس به‌طور قطعی نمی‌داند که چه کسی جابر را با گروه موران مرتبط کرده است. خبرنگاران روسی معتقدند که سفیر سوریه در روسیه و سرویس امنیتی روسیه (FSB) این معامله را میانجی‌گری کرده‌اند. از طرف دیگر، رئیس گروه موران، ویچسلاو کالاشنیکف، که نام خانوادگی‌اش به‌خوبی با فعالیت‌هایش تطابق دارد، افسر سابق اف اس بی بود.

به گفته منابع داخلی، جست‌وجو برای راهنمایی همکاران قدیمی، گامی طبیعی بود که برداشت. در سال 2012، معاون رئیس موران، وادیم گوسف، یک نهاد جدید به نام «اسلاوونیک کورپس لیمیتد» را در هنگ‌کنگ ثبت کرد. پس از آن، زمانی که اسد استفاده از مزدوران را قانونی کرد، کمپین جذب نیرو برای اسلاوونیک کورپس فعالیتش را آغاز کرد. یکی از افرادی که برای پیوستن ثبت‌نام کرد، اندری نام داشت. پس از خدمت در ارتش، اندری می‌خواست به یکی از شرکت‌های امنیت دریایی بپیوندد.

او وقت خود را در انجمن‌های اینترنتی گذراند که در آن سربازان بازنشسته و طرفداران مسائل نظامی درباره شرکت‌های نظامی خصوصی و قراردادهای احتمالی بحث می‌کردند. هنگامی که او از فرصتی برای محافظت از تأسیسات گاز در جایی در خارج از کشور شنید، فوراً ثبت‌نام کرد. خودش گفت «این فرصتی بود برای دیدن دنیا».

در اوت 2013، زمانی که اندری آماده اعزام بود، دولت اسد درگیر مهار اعتراض ها در دمشق بود؛ گزاره‌ای که رویکرد رئیس جمهوری آمریکا را به آزمون گذاشت. با این همه، باراک اوباما از مداخله در این درگیری خودداری کرد. ایالات متحده سرانجام از عراق خارج شد زیرا مداخله اخیر ناتو در لیبی تنها ناپایداری بیشتری به همراه داشت.

با این همه، آمریکا مردد بود و زمانی که جان کری، وزیر امور خارجه وقت، مدعی شد که اگر اسد تمامی سلاح‌های شیمیایی خود را تحویل دهد، می‌تواند از حملات هوایی جلوگیری کند، دیپلمات‌های روسی وارد عمل شدند. مسکو خواستار تحویل سلاح‌های شیمیایی اسد شد و اینگونه ایالات متحده را از نیاز به اقدام بازداشت.

در حالی که مسکو با ایالات متحده در چارچوب سازمان ملل در مورد تحویل سلاح‌های شیمیایی همکاری می‌کرد، اسلاوونیک کورپس وارد سوریه شد. اندری به «موزیکی» پیوست که از کارمندان گروه موران بود و توسط اوتکین رهبری می‌شد. واحد دیگری شامل دویست کازاک بود، فرزندان بردگان فراری که در مرزهای جنوبی امپراتوری روسیه ساکن شدند.

این گروه به پایگاهی در منطقه لاذقیه سوریه -محل سکونت خانواده اسد و مقر استحکام دولت- راه یافتند. آن‌ها در ساحل استراحت می‌کردند و با کلاشینکف‌ها عکس می‌گرفتند. اما جو تغییر کرد، آن هم در شرایطی که ارتش اسد سلاح‌های سنگینی برای سفر به دیرالزور، شهری در صحرا که سرشار از منابع نفتی و تحت کنترل داعش بود، فراهم کرد.

وقتی خودروهای زرهی وارد شدند، برخی از مزدوران عصبی شده و تهدید کردند که شورش خواهند کرد. برنامه این بود که از میادین نفتی محافظت کنند، نه اینکه آن‌ها را تصرف کنند. اما گوسف تهدید کرد که 4 هزار دلار از هر فردی که امتناع کند، کسر خواهد کرد. وقتی گروه به سمت شمال شرقی جاده به دیرالزور حرکت کردند، مستقیماً وارد کمین داعش شدند.

fe-syria-01-463956488

واحدی از نیروهای سوری ابتدا درگیر شد. کازاک‌ها زمانی که تلاش کردند از سمت چپ جاده به سمت کمین حرکت کنند، دومین گروهی بودند که درگیر شدند. شرکت آندری که عقب‌تر از کاروان حرکت می‌کرد، در امتداد جاده موضع گرفت تا از حمله چریکی‌ها از سمت دیگر جلوگیری کند. پس از 18 ساعت نبرد، دشمنان همچنان حمله می‌کردند و نیروهای «کورس اسلاو» در معرض خطر محاصره قرار داشتند.

آندری به یاد می‌آورد: «اوتکین فهمید که با سلاح‌ها و مردانی که داشتیم، هیچ راهی برای عبور نداریم. کمکی در راه نبود». در آن بازه زمانی طوفان شنی، که در آن زمان نادر بود، رخ داد. دید به صفر رسید و اوتکین به مردانش دستور داد که دست یکدیگر را بگیرند و یک زنجیره تشکیل دهند. او توانست آنها را هدایت کند و کازاک‌ها نیز به همان شیوه عمل کردند. شش نفر از اعضای «کورس اسلاو» زخمی شدند -دو نفر به شدت زخمی بودند-. اگر طوفان شنی نمی‌بود، احتمالاً کاروان نابود می‌شد.

مزدوران زخمی به لاذقیه برگشتند. جابر از عملکرد نیروهای «کورس اسلاو» عصبانی بود. مزدوران می‌دانستند که کرملین هم از این وضعیت راضی نخواهد بود. در سپتامبر، اسد توافق کرد تا ذخایر سلاح‌های شیمیایی خود را تسلیم کند و این اجازه را به روسیه می‌داد که در غرب به عنوان یک بازیگر مسئول و بی‌طرف شناخته شود.

در 28 اکتبر، دو هواپیما «کورس اسلاو» را به مسکو بردند، جایی که توسط اف اس بی مورد استقبال قرار گرفتند. همه بازجویی شدند و سپس آزاد شدند، اما در نوامبر، گوسف و یکی دیگر از رهبران، اولین کسانی بودند که تحت ماده 359 قانون کیفری درباره مزدوری متهم و به سه سال زندان محکوم شدند.

این برخورد شدید به کرملین اجازه داد تا خود را از این شرکت خصوصی دور کند. با این حال، اشتباه است که بگوییم این ماجراجویی در سوریه یک شکست بود؛ علیرغم آن ضد حمله آشکار، به لطف اوتکین و دیگر فرماندهان، هیچ کسی کشته نشد. این ماموریت نشان داد که در شرایط مناسب، با تیم و تجهیزات درست، مزدوران می‌توانند برای انجام وظایف بیشتر از نگهبانی مفید باشند. این درس‌ها به زودی در دونباس به آزمون گذاشته می‌شدند.

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید