هزینه‌های یکه‌تازی دیجیتال چینی- 2

ضربه‌گیر عربستان و امارات در برابر شوک‌های اقتصادی؛ نقشه چین برای گذار کشورهای نفتی به اقتصاد چند بعدی/ پلن محرمانه ابوظبی رو شد

کدخبر: ۷۱۰۶۸۰
اقتصادنیوز: کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس بالاخص در سال‌های اخیر که تحولات جهانی به بهای نفت شوک وارد کرد، عزم خود را برای متنوع کردن اقتصادهایشان جزم کرده‌اند. در همین قاب، تلاش‌های امارات و عربستان برای دیجیتالی کردن طرح‌های بلندپروازنه‌شان قابل تامل است. در همین راستا، چین نیز با لحاظ کردن فرهنگ و سنت حاکم بر این کشور الگوهای متناسب را ارسال کرده و بدین طریق تلاش دارد تا با تکیه بر قدرت نرم خود متحدانش را راضی نگاه داشته و جای پای خود را مستحکم کند. علاوه بر این، از آنجایی که نسخه صادراتی اینترنت و فن‌آوری دیجیتالی توسط ساختاری اقتدارگرا صادر شده، بازیگران عرب که خود دیکتاتور اقتدارگرا هستند، به راحتی می‌توانند آن را اجرایی کنند.
ضربه‌گیر عربستان و امارات در برابر شوک‌های اقتصادی؛ نقشه چین برای گذار کشورهای نفتی به اقتصاد چند بعدی/ پلن محرمانه ابوظبی رو شد

به گزارش اقتصادنیوز، چین به یک قدرت جهانی تبدیل شده، اما در مورد چگونگی این اتفاق و معنای آن بسیار است. بسیاری استدلال می‌کنند که چین مدل توسعه خود را صادر کرده و آن را به کشورهای دیگر تحمیل می‌کند. اما چین به واسطه بازیگران و مؤسسات محلی اشکال، هنجارها و شیوه‌های محلی و سنتی را براساس طرح‌های خود تطبیق داده، جذب کرده و بدین طریق نفوذ خود را گسترش می‌دهد.

بنیاد کارنگی مجموعه تحقیقاتی نوآورانه‌ای را در مورد استراتژی‌های تعامل چینی در هفت منطقه جهان -آفریقا، آسیای مرکزی، آمریکای لاتین، خاورمیانه و شمال آفریقا، اقیانوس آرام، آسیای جنوبیو آسیای جنوب شرقی- اجرایی کرده است. این پروژه از طریق ترکیبی از تحقیقات و گردهمایی استراتژیک، پویایی های پیچیده را بررسی کرده و بدین نتیجه دست یافته که بازیگران چینی به کارگران محلی کمک می‌کنند تا مهارت‌های خود را در آسیای مرکزی ارتقا دهند.

این استراتژی‌های تطبیقی ​​چینی که با واقعیت‌های محلی مطابقت دارند و در چارچوب آن کار می‌کنند، واقعیتی است که عمدتاً توسط سیاست‌گذاران غربی نادیده گرفته می‌شود. در نهایت، هدف این پروژه درک و بحث نقش چین در جهان و ایجاد ایده‌های سیاستی نوآورانه است.

این‌ها می‌توانند بازیگران محلی را قادر سازند تا انرژی‌های چینی را برای حمایت از جوامع و اقتصادشان بهتر هدایت کنند. اقتصادنیوز یادداشت بنیاد کارنگی در این باره را در سه بخش ترجمه کرده که بخش نخست آن با عنوان «اهرم تازه چین برای مانور در عربستان و امارات؛ چرا امپریالیسم دیجیتال اژدهای زرد برای کشورهای حاشیه خلیج فارس جذاب است؟» منتشر شده و بخش دوم آن در ادامه آمده است.

چرخش دیجیتالی شورای همکاری خلیج فارس و مزیت نسبی چین

کشورهای شورای همکاری خلیج فارس که برای بخش قابل توجهی از تولید ناخالص داخلی (GDP) و درآمدهای دولتی مدت‌ها به هیدروکربن‌ها وابسته بودند، یک دهه پیش استراتژی‌های تنوع سازی بلندپروازانه‌ای را کلید زدند. کاهش شدید قیمت‌های جهانی نفت در سال 2014 آسیب‌پذیری‌های اقتصادهای وابسته به هیدروکربن‌ها را برجسته کرد و سیاست‌گذاران را به تغییر دنده واداشت.

توسعه اقتصادهای دیجیتالی پر رونق یکی از جنبه‌های مهم استراتژی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس برای انعطاف پذیری بیشتر اقتصادهای محلی در برابر شوک‌های خارجی بود. کشورهای منطقه برنامه‌های ملی را برای ارتقای زیرساخت‌های دیجیتال و نوآوری اتخاذ کرده‌اند.

به عنوان مثال، چشم‌انداز 2030 عربستان سعودی بر پیشرفت فناوری، با سرمایه‌گذاری در هوش مصنوعی و رایانش ابری، از جمله مشارکت با شرکت‌های فناوری جهانی، تأکید می‌کند. این متغیرها در طول سال‌ها نشان دهنده پیشرفت قابل توجه در تحول دیجیتال است. تمرکز استراتژی 2025 امارات متحده عربی بر اصل دیجیتال در باب خدمات دولت الکترونیک و پروژه‌های شهرهای هوشمند، با هدف تعریف این کشور به عنوان یک رهبر دیجیتال جهانی؛ نشان از تلاش بازیگران عرب در این حوزه است.  

دولت امارات هدفی را برای افزایش سهم اقتصاد دیجیتال در تولید ناخالص داخلی غیرنفتی از 11.7 درصد به بیش از 20 درصد در آینده تعیین کرده است. این تلاش‌ها بر تعهدات کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در باب استفاده از فناوری‌های دیجیتال برای ایجاد تنوع اقتصادی و انعطاف پذیری بلندمدت تاکید می‌کند.

از آنجایی که کشورهای منطقه در حال گذراندن دوره بحرانی تحول اقتصادی با هدف ایجاد اقتصادهای مبتنی بر دانش هستند، همگرایی منافع با چین به عنوان یک اصل ظاهر شده است؛ کشوری که برخی از پیشرفته‌ترین شرکت‌های دیجیتال از نظر فناوری را در خود جای داده و به دنبال تصاحب بازارهای جدید است.

به طور واضح، بخش انرژی همچنان مهم‌ترین حوزه همکاری بین چین و کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) به شمار می‌رود. در سال 2022، بیش از 41 درصد از کل واردات نفت خام چین از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس صادر شده که نسبت به 35 درصد در سال 2012 افزایش یافته است.

این اتکای فزاینده نتیجه افزایش نیازهای انرژی چین و تلاش‌های شورای همکاری خلیج فارس برای حفظ نقش خود به عنوان تامین کننده پیشرو انرژی در بازارهای جهانی، حتی در شرایطی است که تلاش دارند تا اقتصادهای خود را متنوع کنند.

رد پای دیجیتال چین در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به دلایل بی‌شماری به طور قابل توجهی گسترش یافته است. اول، رقابت قیمتی شرکت‌های فناوری چینی نشان دهنده یک مزیت قابل توجه است. شرکت‌هایی مانند سنس تایم، علی بابا، تن سنت و هوآوی. در این میان، دیگران ثابت کرده‌اند که می‌توانند نرم افزار و سخت افزار با کیفیت بالا را با هزینه کمتر در مقایسه با رقبای غربی خود بفروشند.

برخی از تحلیلگران پیشنهاد می‌کنند که فناوری‌های دیجیتال چینی تقریباً 30 درصد مقرون به صرفه‌تر از فناوری‌های رقبای خود هستند، اگرچه برآوردها بسته به نوع فناوری متفاوت است. عامل قابل توجه در پشت مزیت هزینه چین، دسترسی شرکت‌ها به مکانیسم‌های مالی مانند طرح EPC + F است.

در چنین طرح‌هایی، شرکت‌های فناوری چینی مهندسی، تدارکات و ساخت (EPC) پروژه‌های زیرساختی را مدیریت می‌کنند و بانک‌های چینی تأمین مالی با پشتوانه دولتی (افزودن F) را ارائه می‌کنند.

چرا فن‌آوری چین جذاب است؟

دیگر از عوامل کلیدی در باب گسترش سریع شرکت‌های دیجیتال چینی در سراسر منطقه «منا»، فراتر از هزینه، ظرفیت این شرکت‌ها برای سازگاری با تنظیمات فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و سازمانی متفاوت در مناطق مختلف سراسر جهان است.

توانایی یادگیری و تنظیم خدمات در مرکز بومی سازی شرکت‌های دیجیتال چینی در خارج از کشور تعریف شده است. به عنوان مثال، زمانی که دولت سعودی می‌خواست از ابزارهای دیجیتال برای بهبود تجربه حج استفاده کند، هواوی با پیشنهاد توسعه اپلیکیشن‌های گوشی‌های هوشمند و کانال‌های اینترنتی و تلویزیونی وارد عمل شد.

هدف از همکاری پادشاهی خلیج فارس و شرکت‌های فناوری چینی، بهبود کیفیت خدمات دیجیتال و همچنین تجربه مثبت زیارت برای مسلمانان شرکت کننده در عمره و حج است. علاوه بر این، عامل کلیدی پشت حضور رو به رشد شرکت‌های فناوری چینی در منطقه، تاکید آن‌ها بر آموزش و طرح‌های انتقال فناوری است.

شرکت‌های فناوری چینی در تقویت مشارکت‌ با دانشگاه‌های منطقه و تسهیل طرح‌های آموزشی دانشجویان در چندین کشور خاورمیانه و شمال آفریقا فعال بوده‌اند. نقطه کانونی تلاش‌های آموزشی برنامه توانمندسازی آکادمیک ابری Alibaba (AAEP) است، یک ابتکار جهانی با همکاری مستقیم با دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزشی معتبر.

از طریق این طرح، بیش از 55 هزار نفر در خاورمیانه و آفریقا، از جمله مشتریان، شرکا، توسعه دهندگان، دانشجویان و محققین، در سه سال آینده از منابع آموزشی Alibaba Cloud بهره‌مند خواهند شد. دانشگاه اردن و دانشگاه علم و صنعت خلیفه در امارات در این میدان مشارکتی فعال دارند. این همکاری‌ها شامل توسعه برنامه‌های آموزشی فنی، ابتکارات توسعه حرفه‌ای و فعالیت‌های تحقیقاتی با هدف تجهیز معلمان، دانش‌آموزان و مهندسان به مهارت‌های عملی در فناوری‌های پیشرفته و همسو با نیازهای بخش است.

فراتر از عوامل ذکر شده، بسیاری از تحلیلگران استدلال کرده‌اند که موفقیت شرکت‌های دیجیتال چینی در خاورمیانه را می‌توان به ماهیت اقتدارگرایانه دولت‌های منطقه نسبت داد. این استدلال بیان می‌کند که از آنجایی که این شرکت‌ها از جانب یک رژیم استبدادی اعزام شده‌اند، عملیات آنها در کشورهای میزبان ذاتاً دیدگاه اقتدارگرایانه حاکم بر اینترنت را تقویت می‌کند.

در جهان عرب، الگوی حکومت دیجیتال چین برای رهبرانی جذاب است که توانایی پکن برای دستیابی به توسعه دیجیتالی سریع و در عین حال کنترل دقیق بر جمعیت آن را تحسین می‌کنند. به عنوان نمونه‌، مارک اوون جونز از طریق مطالعات موردی با دقت انتخاب شده در سراسر منطقه نشان می‌دهد که چگونه رژیم‌های خاورمیانه از فن‌آوری‌های دیجیتال برای نظارت، سرکوب و دستکاری مخاطبان داخلی و بین‌المللی استفاده می‌کنند.

روایت غالب اغلب شیوه‌های دیجیتال اقتدارگرایانه منطقه را به نفوذ چین نسبت می‌دهد. اما آیا این بدان معناست که شرکت‌های فناوری چینی به طور فعال مدل حاکمیت اینترنت چین را بر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس تحمیل می‌کنند؟

آیا این شرکت‌ها در پادشاهی‌های خلیج فارس در مقایسه با رقبای غربی خود متفاوت عمل می‌کنند؟ علاوه بر این، بازیگران محلی چگونه توسعه چارچوب‌های حکمرانی دیجیتال را در منطقه شکل می‌دهند؟ آیا شرکت‌های چینی یک رویکرد استاندارد شده برای حاکمیت داده را ترویج می‌کنند که منعکس‌کننده رویه‌های خود پکن است؟

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید