چرا آخوندی شهردار نشد
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از پانا ،6 ماه از عمر شورای شهر پنجم باقی مانده است. شورایی که با رأی بالای مردم کار خود را آغاز کرد. در طول سه سال و نیم گذشته نقدهای بسیاری به عملکرد این دوره از شورا شده است. با توجه به عملکرد ضعیف مدیریت شهری در دوره گذشته، با روی کار آمدن شورای پنجم بسیاری از مردم انتظار بالایی از مدیریت شهری جدید داشتند اما بسیاری معتقدند شورای شهر نتوانسته به این انتظارات پاسخ دهد. عملکرد شورای پنجم در سه سال و نیم گذشته و بررسی چرایی برآورده نشدن انتظارات از سوی این شورا موجب شد تا محمدجواد حقشناس، رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران به این چراییها پاسخ دهد.
شورای پنجم شورایی یکدست اصلاحطلب است اما در برخی موارد آنچه از شورا بیرون میآید نشانگر حس رقابت سخت درونی بین اعضا است. چقدر از رقابتهای درونی شورای شهر موجب شد تا به آنچه از شورا انتظار میرفت نرسیم؟
در اینکه شورای شهر تهران، شورایی یکدست است شکی نیست. برای یک تیم فوتبال، پیروزی و بُرد، اصل است. شاید درون بازیکنان تیم رقابت وجود داشته باشد اما تمام یازده نفر تلاش میکنند تا پیروز شوند و این یک اصل انسانی است. داستان رقابت نه تنها در شورای شهر بلکه در تیمهای ورزشی وجود دارد. اگر این رقابت درونی لطمهای به نتیجه کل بازی بزند، پسندیده نیست. در شورای شهر، ساختاری که روی نیمکت بنشیند و از شورا مراقبت کند، وجود نداشت. وظیفه شورای سیاستگذاری انتخاب تعدادی از داوطلبان بود که افراد گزینش شدند و به دلیل موقعیتی که رهبری اصلاحات داشت، مورد اعتماد جامعه قرار گرفت و مردم رأی دادند اما بعد از اینکه اعضای شورا مشغول به کار شدند، آن نیمکت تعطیل شد و دیگر وجود نداشت. انتظارمان این بود که وقتی تیم داخل زمین فرستاده میشود ارتباط آن نیمکت بیشتر باشد اما متاسفانه این بخش را نداشتیم.
چه اتفاقی افتاد که این ارتباط قطع شد؟
به عوامل زیادی میتوان اشاره کرد. این اتفاق در هر سه برهه انتخابات افتاد و آن نیمکت در انتخابات برنده شد. مردم حمایت کردند اما آن نیمکت نتوانست ساز و کار لازم را تنظیم و قاعدهمند کند و هر کسی که داخل زمین رفت، آن نیمکت را فراموش کرد. اخیرا شاهد بودیم آقای واعظی اظهاراتی در رابطه با اصلاحطلبان داشت و اعلام کرد که اصلاحطلبان در انتخابات کجای کار بودند، در حالی که انتخابات سال 92 را نیمکت اصلاحطلبان مدیریت کرد و آقای روحانی را جلو آورد و آقای عارف را عقب نگه داشت. رأی آقای روحانی 12 درصد و رأی قالیباف 20 درصد بود که به فاصله پنج روز رأی روحانی به بالای 50 درصد رسید. تمام این اتفاقات افتاد اما چه اتفاقی میافتد که امروز آقای واعظی میگوید اصلاحطلبان هیچ نقشی در انتخابات نداشتهاند. لذا این نشان میدهد که آن نیمکت کار خود را درست انجام نداد. برای انتخابات مجلس هم همینطور بود. این نیمکت 130 نفر را به مجلس رساند اما کسانی که به مجلس رفتند، نتوانستند ساز و کار مجلس را تنظیم کنند و عملا مجلس در اختیار رقیب قرار گرفت.
فکر نمیکنید این جریان رهبر خوبی نداشت؟
یکی از عوامل میتواند این مساله باشد. فکر میکنم وقتی یک فرد را داخل میفرستید همه وظایف نباید بر عهده کاپیتان باشد. در مجلس حدود 15 کمیسیون وجود دارد. در مجلس دهم تمام کمیسیونها در اختیار جریان رقیب قرار گرفت. هیات رئیسه نیز در اختیار رقیب قرار گرفت. در حالی که علی لاریجانی، رئیس سابق مجلس نیز از طریق همین نیمکت در قم نماینده شد اما بعد از آن، بازی دیگری کرد و کسی نبود بگوید چرا به کسی که شما را داخل فرستاد، بیتوجه هستید. در واقع اگر همان نیمکت تصمیم میگرفت کاندیدای دیگری را از قم معرفی کند قطعا آقای لاریجانی از قم رأی نمیآورد. اگر مشکلاتی وجود دارد بخشی از آن به مباحثی بر میگردد که مطالبات، خوب تعریف نشد و خواستهها و هدفگذاریها روشن نشد. در شورا مجموعه ارزشمندی داریم که توانستند در تمام این فضا و سختیها، کار را پیش ببرند و تلاش کنند. در حوزههایی هم با توفیقاتی همراه شدند اما آن ساختاری که با همه مواضع همراه باشد را در مقاطعی نداشتیم. شاید بخشی از آن بر عهده هیات رئیسه بود که از درون هماهنگی شکل میگرفت و بخشی از آن هم از بیرون بود که باید دنبال میشد که در این بخش کم کاری وجود داشت.
اصولا وقتی اصلاحطلبان پیروز میشوند، حساسیت نهادهای نظارتی بیشتر میشود و حضور یکسری نهادهای پنهانی پررنگتر میشود. چقدر از عملکرد شورا تحت تاثیر فشارهای بیرونی بود؟
من از همه عوامل پنهان خبر ندارم، اما برخی مواقع عوامل پنهان، آشکار میشود. به طور مثال نامی بر خیابانی گذاشته میشود و همه از این اقدام خوشحال میشوند اما هنوز تابلوی خیابان نصب نشده، همان شب عدهای میروند و تابلوی دیگری نصب میکنند و با آن عکس یادگاری میگیرند. 29 فروردین سال 98 نام خیابان شجریان از سوی شورای شهر تصویب شد اما در نهایت شب یلدای امسال اجرا شد یعنی اجرای مصوبه شورا حدود دو سال زمان برد و مصوبه شورا چند ماه در کشوی شهردار میماند. درباره نام مهندس بازرگان و اعظم طالقانی نیز همین وضع وجود دارد. شورا نامگذاری را مصوب و ابلاغ کرده است اما فرمانداری با بهانههای عجیب مخالفت میکند. میگویند نامها باید از اشخاص علمی، شناخته شده و مشهور باشد. این افراد کدام یک از این مصادیق را ندارد. آیا خوشنام نبودند؟ آیا علمی نبودند؟ هیچ دلیلی وجود ندارد که مخالفت میکنند. در نهایت مصوبه شورا ابلاغ شده است اما چند ماه است که در کشوی شهردار معطل مانده و اجرا نشده است. حتی سوال هم میکنیم، پاسخی نمیدهند و در واقع این مسایل مربوط به حوزههای پنهانی است.
شورا و شهرداری را در مدیریت شهری از یکدیگر جدا نمیدانند. یکسری انتقادها به روند اجرایی مدیریت شهری وجود دارد. تذکری هم اخیرا آقای نظری درباره تعطیلی فعالیت اجتماعی شهر مطرح کرد. از نظر شما چقدر نقص در اجرای قوانین باعث شده است که این نگاه به عملکرد شورا وجود داشته باشد؟
به آقایان نجفی، افشانی و حناچی گفتم با شورای قبل در یک حوزه متفاوت هستیم و آن حوزه فرهنگی - اجتماعی است. در حوزه پسماند، فضای سبز، عمران، نگهداری شهر، گسترش باغات مشکلی وجود ندارد و دیدگاهها یکی است اما در حوزه فرهنگی و اجتماعی است که دیدگاهها متمایز است. علیالقاعده انتظار میرفت در مدیریت شهری جدید، فردی که در جایگاه معاونت فرهنگی قرار میگرفت فردی باشد که در این حوزه باورمند باشد. البته انتخاب رئیس در سازمان فرهنگی هنری شهرداری با هیاتامنا است اما در معاونت فرهنگی شهرداری نیز شهردار فعلی خیلی به این حوزه توجه نکرده است. این خیلی نگران کننده است که بخش اجرایی خودمختار است . از روز اول که شاهد انتصاب معاون فرهنگی بودیم، کمیسیون فرهنگی شورا نقد خود را به شهردار تهران ارائه داد و گلایهها منتقل شد اما متاسفانه میبینیم سیاستهایی که در این حوزه شکل گرفته است هم در رابطه با تخصیص بودجه و هم در رابطه با اجرای سیاستهای حوزه فرهنگی، متناسب با شورا نبوده است و در این حوزهها شاهد تعلل هستیم که در تذکرها و رویکردهای شورا و کمیسیون فرهنگی شاهد آن بودیم.
حدود 2 سال از عملکرد آقای حناچی در شهرداری گذشته است، چقدر شهردار تهران را با شورای شهر هماهنگ میبینید؟
رأی پیروز حناچی شکننده بود. یعنی نسبت به تعداد اعضای شورا، حتی نصف بعلاوه یک هم رأی نیاورد. یازده رأی از 21 رأی را کسب کرد. گرچه من نیز به او رأی دادم و رقیب او آقای آخوندی بود اما در آن مقطع احساس کردم که انتخاب آقای آخوندی پیام خوبی به دولت نبود. چون از دولت جدا شده بود و نمیخواستیم رابطه دولت و شهرداری که سالها بد بود، ادامه یابد. طبیعتا میخواستیم در وضعیت جدید رابطه سخت و شکنندهای نباشد. احساس ما این بود اگر انتخاب دیگری داشته باشیم مناسبتتر است اما در این وضعیت رقابتی، حناچی آمد و گرفتاریهایی هم برای صدور حکم شهردار وجود داشت. این مساله مقداری مدیریت ما را در این بخش لرزان کرد. آن اعتماد به نفسی که آقای افشانی داشت، آقای حناچی نداشت یا اشراف و جامعیتی که آقای نجفی داشت آقای حناچی نداشت اما به هر حال نیروی ستادی بود که در حوزه شهرسازی دارای تجارب علمی ارزشمندی است اما جسارتی که انتظار میرفت ایشان نداشت. تهران مدیر جسور میخواست. در سابقه تهران مدیر جسور وجود داشت که آقای کرباسچی بود. در دوره فعلی این امر را در مدیریت شهری کم داریم که به مدیریت شهر آسیب میزند.
اگر شورای شهر تهران بین انتخاب آقایان آخوندی و حناچی، مصلحتهایی که گفتید را نداشت و در انتخاب جسارت داشت. آیا این امکان وجود داشت که تهران با مشکل روبرو نشود؟
شورا در انتخاب شهردار جسارت داشت چون ابتدا آقای نجفی و افشانی را انتخاب کرده بود. از این جسارت بیشتر میخواهید. در این دوره هم کاندیداهای دیگری داشتیم اما به نظر میرسد رقابتهای داخل شورا باعث شد همه جانبه به مساله نگاه نشود. شهردار مقتدر نیاز داشتیم. اقتدار باید در برابر نهادهای قدرت تعریف شود نه در مقابل نهادی که نمایندگی از مردم را دارد. یعنی جایگاه شورا جایگاهی است که وقتی شهردار انتخاب میکند، شهردار باید نسبت خود را با این نهاد تعریف کند اما به نظر میرسد این بخش مورد توجه نبود. نسبت شهردار با شورا هم از موضع برخورد قدرت نیست. اینجا شهردار در برابر نهادی که نمایندگی مردم را دارد، باید متواضع باشد. این تواضع در آقای آخوندی دیده نمیشد. گیری که در انتخاب او وجود داشت هم همین امر بود. البته آقای حناچی هم این مشکل را دارد اما به هر حال امروز بعد از دو سال سخن میگوییم و قطعا اگر بخواهد این روند ادامه پیدا کند قابل قبول نیست و به نظر من از این بابت یک چالش خواهیم داشت و ممکن است روز به روز تشدید شود و اگر حناچی تجدید نظر نکند حتما در مقابل مردم و شورا باید پاسخگو باشد.