ناامیدی با طعم دوغ و نوشابه
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از قرن نو: «ای کاش آدمی میتوانست وطنش را همچون پیراهنش با خود ببرد به هر کجا که خواست...» این جمله را روز گذشته در فضای مجازی زیاد خواندیم. از ناامیدی گفتن حتی از سوی کسانی که قصد نداشتند در انتخابات شرکت کنند. فضای پراضطراب و نگرانی پس از اعلام رد صلاحیتهای کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری درمیان اظهار نظرها موج میزد.
چه در اتاقهای کلابهاس چه توئیتتر. برخی نوشته بودند کاش همان موقع به توصیه جمع کردن و رفتن عمل میکردیم. شوخی یکی از سریالهای نوروزی هم درباره انتخاب دوغ و نوشابه تبدیل کنایه طنز آمیز کاربران اینستاگرام به نتایج اعلام شده از سوی شورای نگهبان بود. آن جا که میزبان پارچ دوغ و شیشه نوشابه را به دست گرفته و از همه میپرسد دوغ یا نوشابه، همه میگویند نوشابه اما او تنها دوغ در لیوانها میریزد و یکی هم میگوید اصلا دوغ برایمان فایده بیشتری دارد ...
اما این فضای پر از نا امیدی در روزهای کرونایی پر از تنهایی و افسردگی است به روح و روان جامعه آسیب نمیزند. عابدین سالاری اسکر کارشناس سیاسی در پاسخ به این پرسش که آیا فضای یأس و ناامیدی بعد از اعلام ردصلاحیتها در انتخابات ریاست جمهوری در میان جوانان افزایش یافته و ادامه این روند باعث یأس عمومی نخواهد شد به قرن نو گفت: رد صلاحیت برخی از کاندیداهای ریاست جمهوری الزاما نتیجهاشکاهش مشارکت و یا یاس و نا امیدی و بد بینی نیست. این سوال با این پیشفرض مطرح میشود که رقابت کاندیدههای متنوع باعث افزایش مشارکت اجتماعی میشد و هر کدام از این چهرههای ردصلاحیت شده، نماد یک لایه اجتماعی هستند به طور مثال ردصلاحیت آقای لاریجانی باعث کاهش مشارکت کدام بخش از جامعه میشد؟ ایشان چه پایگاه اجتماعی را نمایندگی میکرد باید ابتدا این موارد را اثبات کنیم و آن زمان درخصوص اثرات اجتماعی ردصلاحیتها سخن بگوییم.»
او در ادامه درخصوص نظرسنجیهایی که در زمان انتخابات انجام میشود گفت: «این نظرسنجیها دچار چالشهای اساسی است زیرا دو قشر که تأثیر زیادی نیز در نتیجه انتخابات دارند را معمولا در نظر نمیگیرند، ساکنان حاشیه شهرها و روستاها و عمدتا این نظرسنجیها معطوف به ساکنان شهرهاست بنابراین در بهترین حالت نتایج نظرسنجیها نشان دهنده اعتقادات انتظارات یک بخش از جامعه ایران است، همچنین به دلیل سیال بودن وضعیت سیاسی اقتصادی کشور و سرعت بالای تحولات بخصوص در زمان نزدیک به انتخابات نمیتوان چندان به نتایج آن اتکا کرد نکته دیگر درخصوص نتایج نظرسنجیها شخصیتشناسی ما ایرانیان است که پنهانکار و کمی هم در پاسخ به سوالات سیاسی، محافظهکارانه برخورد میکنیم.»
وی تأکید کرد: شاید ردصلاحیتهای نامزدهای ریاست جمهوری در فضای نخبگان و کنشگران اجتماعی تأثیر گذاشته باشد اما نمیتوان آن را به همه جامعه تعمیم داد، جامعه چند ده میلیونی که در فقر در فرودستی به سر میبرند و دغدغههایی به جز دغدغههای نخبگان سیاسی، دانشجویان، کنشگران اجتماعی و جامعه رسانهای دارند فاصله عمیقی میان آنچه بازتاب داده میشود و لایههای اجتماعی وجود دارد. حذف آقای لاریجانی، جهانگیری و سایر چهرههای سیاسی کدام بخش جامعه را دچار دغدغه کرده است؟ شاید بخشی از جامعه با شعارهای یکی از کاندیداها ارتباط برقرار کرده بودند اما در باب اثرگذاری این کاندیدها در میان لایههای اجتماعی هم باید مطالعات دقیقی انجام شود تا از کم و کیف آن مطلع شویم بنابراین الزاما ناامیدی لایههای اجتماعی در اثر این ردصلاحیتها را شاهد نیستیم.
سالاری درخصوص این که این نا امیدی چقدر میتواند بر اثر پیش بینی به نتیجه نرسیدن برجام باشد هم میگوید: حتی اگر تندروها هم پیروز انتخابات باشند، مسئلهای به نام برجام باید به نتیجه برسد و این تصمیم نظام است و الزاما این گونه نیست که تندروی در سیاست خارجه رخ بدهد.
موضوعی که یکی از بسیاری از مردم به آن اشاره میکنند. صادق احمدی دانشجوی کارشناسی عمران دریکی از اتاقهای کلاب هاس که به موضوع رد صلاحیتها اختصاص داشت به نکات جالبی اشاره میکند او میگوید: «با توجه به فقر گسترده در جامعه و بحرانهای اقتصادی دو سال گذشته هر کاندیدایی میداند که باید مذاکرات وین به سرانجام برسد، این موضوع یکی از دغدغههای مردم است و آنهم به دلیل چالشهای اقتصادی و کوچک شدن سفرههایشان توده مردم دغدغههای اقتصادی دارند. به دنبال افزایش سهام عدالتشان هستند نباید با نگاه جامعهشناسی ترجمهای واقعیتهای جامعه خود را تحلیل کنیم باید حقیقت را کف خیابانها جست نه در فضای مجازی توئیت فعالان رسانهای باید دید نمایندگانی که ردصلاحیت شدند کدام یک نماینده مردمی بودند که بیش از یکسال است گوشت در سفره خود ندیدهاند، آیا این افراد از حل مشکلات خود را در مشارکت سیاسی میدانند یا خیر؟