اما و اگرهای راه اندازی بورس ارز
افزایش و جهش قیمت دلار و بیتعبیر بودن خواب تک نرخی شدن آن؛ اینها رویدادهایی هستند که تازگیها در بازار ارز کشور رخ داده است؛ البته باید به این دو مورد، اظهار نظر جدید رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس مبنی بر "موافقت بانک مرکزی با راهاندازی بورس ارز" را هم اضافه کرد.
به گفته محمدرضا پورابراهیمی، بانک مرکزی معتقد است بورس ارز نیازمند ارز فیزیکی است و رویکرد این بورس نیز کمک به کم شدن معاملات فیزیکی می باشد و با راه اندازی بورس ارز گرفتاریهای این بازار برطرف می شود. با این وجود نمی دانیم چرا بانک مرکزی در انجام آن تعلل می کند.
همچنین همانند تک نرخی شدن ارز که چهار سالی می شود که قرار است انجام شود، در حال حاضر نزدیک به دو هفته است که بانک مرکزی مجوز مبادله ارز آزاد و مبادله ای را به بانکها اعلام کرده و با میانگین قرار دادن این دو نرخ به راحتی کشف قیمت برای تک نرخی کردن ارز انجام می شود.
به گفته این نماینده مجلس وضع فعلی بازار ارز باعث یک رانت میلیاردی شده که نفعی برای مردم ندارد و مجلس به این موضوع معترض است. از این رو رئیس بانک مرکزی نیز نظر مجلس را پذیرفته و قرار است به زودی بورس ارز اجرایی شود و ایشان قول داده با راه اندازی این بازار، سیطره دلار در کشور برچیده شود.
بر این اساس باید گفت ارز و بازار آن همیشه در سالهای گذشته به عنوان یکی از چالش ها و دغدغه های دولتها در زمینه های گوناگون بویژه اقتصادی مطرح بوده است، چرا که یکی از ثمرات چند نرخی بودن ارز در این سالها بوجود آمدن بازارهای غیرشفاف و غیرمتشکلی بوده که با ابهامات زیادی نیز در اقتصاد همراه است.
جدای از چند نرخی بودن، نوسانات شدید قیمت ارز هم در این سالها موجب شده است تا کارشناسان به دلایل مختلف از جمله ریسکهای سرمایهگذاری در کشور، دولتها را به ناتوانی در مدیریت و واقعیسازی قیمت ارز به خاطر سیاست گذاریهای ناکارآمد متهم کنند؛ هر چند در این مدت دولتها تلاش کرده اند از راههای گوناگون که گاهی نیز با آزمون و خطا همراه بوده است چند نرخی بودن و نوسانات ارز را در کشور کنترل کنند.
با این وجود در سالهای گذشته نیز دولتها آرزو داشتند تا روزی بتوانند برای این مشکل بزرگ و حل نشدنی در اقتصاد کشور راه حلی پیدا کنند که اثرات تحریمهای بینالمللی، افزایش نقدینگی در اثر سیاستهای پولی انبساطی، کاهش چشمگیر صادرات نفتی و تازگیها افزایش چشمگیر قیمت دلار و گذشتن آن از مرز 4000 تومان موجب شده تا سقوط ارزش پول ملی به عنوان یک واقعیت غیرقابل انکار خود را به بدنه اقتصاد تحمیل کند.
با این حال در حالی راه اندازی بورس به نقل از رئیس بانک مرکزی دوباره بر سر زبانها افتاده است که بنظر می رسد برای راه اندازی بورس ارز در کشور نباید خوشبین بود و این کار به راحتی عملی نخواهد شد؛ چرا که بزرگترین عامل بازدارنده در راه اندازی بورس ارز در کشور نقش دولت در این بازار پرآشوب است و فروش نفت دولتمردان را به بزرگترین بازیگر میدان ارز تبدیل کرده است.
از سوی دیگر چند نرخی بودن قیمت ارز هم یکی دیگر از مصیبتهای اقتصاد کشور در سالهای گذشته و این روزهاست که بیشترین مانع را برای ورود سرمایه خارجی به اقتصاد ایجاد کرده است.
اما در مقابل موافقان راه اندازی بورس ارز معتقدند در سالهای گذشته با نرخگذاری دستوری یا ایجاد محدودیت در خرید و فروش، دولتها دخالتی مستقیم در بازار ارز داشته اند که این کار علاوه بر کمرنگ کردن اعتماد فعالان اقتصادی موجب شده تا از دخالت دولتی ها در بازار ارز به عنوان یکی از عوامل اصلی ایجاد رانت و فساد در اقتصاد نام برده شود؛ در حالی که اگر سازوکار عرضه و تقاضای ارز در کشور به بازاری چون بورس سپرده شود تحت هدایت ابزارها و سیاستهای بازار سرمایه، قیمتگذاری و تعادل در بازار ارز شفاف و عملی تر خواهد شد.
از نگاهی دیگر نیز می توان این گونه عنوان کرد که نوسان جزئی از ذات بازار ارز است که گاهی نیز با تکانه های شدید همراه است اما این مطلب روشن است که عرضه و تقاضا در تمامی بازارها می تواند داور خوبی برای واقعی شدن نرخ ها باشد و تکیه بر اصول بازار سرمایه نیز می تواند مزیتی باشد برای راهاندازی بورس ارز که ارز در چند بازار پراکنده و متفاوت عرضه نشود.
همچنین به باور کارشناسان با توجه به رسیدن توافق در مذاکرات هسته ای و رفع احتمالی تحریم ها بنظر می رسد طرح راه اندازی بورس ارز بتواند بستر مناسبی برای مبادلات ارزهای خارجی در کشور باشد و سازمان بورس هم به همین دلیل به دنبال راهی است تا مسیر ورود سرمایههای خارجی به اقتصاد و بازار سرمایه را هموار کند که البته این اقدام به ابزارهای تسهیلکننده برای شرایط اقتصاد پس از تحریم نیازمند است، چرا که در شرایط کنونی یکی از چالشهای اصلی سرمایههای ارزی، ریسک ناشی از وضعیت ارز است بازدهی سرمایهگذاری در اقتصاد کشور را تحت تاثیر خود قرار داده است.
با این حال بنظر می رسد یکی از نکات کلیدی در راه اندازی بورس ارز در کشور و در پی آن بازگشت شفافیت به این بازار پرآشوب و نمایان شدن اثرات مثبتش بر کلیت اقتصاد این باشد که بانک مرکزی باید رفته رفته از زیر چتر حمایتی و مدیریتی دولت خارج شود تا دیگر شاهد این موضوع نباشیم که دولتی ها در هر مقطع زمانی به دلایل مختلف اقدام به بالا بردن یا پایین آوردن نرخ ارز کنند و با این اقدام موجب شوند تا استقلال بانک مرکزی مورد پرسش قرار گیرد.
از طرفی دیگر شفافیت در تعیین نرخ، ایجاد قیمت تعادلی و بوجود آمدن سازوکار درست معاملاتی که فروشنده و خریدار به راحتی بتوانند یکدیگر را پیدا کنند از کارکردهای اصلی بورس ارز عنوان می شود که برای عملی شدن این آرزو باید منتظر تعیین شدن یک قیمت تعادلی برای نرخ ارز همزمان با راه اندازی بورس ارز در کشور بود .