دولت در بحث ساماندهی بازار ارز از اصول خود کوتاه آمده است/ روحانی با همه تجربه خود درک نکرد در حکومت چه خبر است
به گزارش اقتصادنیوز بهکیش در این گفتوگو به تحلیل ونقد سیاستهای اخیر ارزی کشور پرداخت.
*دولتمردان درکلام، خود را ملزم به آزادسازی اقتصاد و دوری از قیمتگذاریهای دولتی جلوه میدهند اما در عمل میبینیم بخشنامههایی بیرون میآید که همین افراد زیر آن را امضا و به دستگاههای مختلف ابلاغ کردهاند. بنده باور دارم که شخص دکتر نهاوندیان و دکتر جهانگیری اقتصاد آزاد را قبول دارند و توسعه کشور را در گرو توسعه بخش خصوصی میدانند اما میبینید وقتی در ساختار مدیریتی قرار میگیرند حرف و عملشان با هم متفاوت میشود. به نظر میرسد این افراد در شرایط کنونی به این نتیجه رسیده باشند تا قدری از اصول خود کوتاه بیایند اما در ساختار بمانند چرا که گمان میکنند همین حضور حداقلی خود موثر بوده و سبب میشود که افرادی با اندیشههای سوسیالیستی و پوپولیستی به بدنه تصمیمسازی و سیاستگذاری ورود پیدا نکنند به همین خاطر همزمان هم از اقتصاد آزاد دفاع میکنند هم از سرکوب قیمتها! به نظر من این روش درست نیست.
* راز موفقیت اقتصاد آزاد، آزادی افراد در کسب و کار بر اساس منافعشان است و در نهایت این منافع شخصی افراد است که منافع جمع را تامین میکند. در اقتصاد آزاد ارتباط با تمام بازیگران اقتصادی در همه نقاط دنیا توصیه شده و به هیچوجه ابزارهایی مانند وضع تعرفههای سنگین یا جلوگیری از ورود کالاهای وارداتی، تجویز نمیشود. همه بر اساس یک رابطه برد- برد به فعالیت پرداخته و به شکوفا شدن اقتصاد در دنیا کمک میکنند. در این شرایط دولتها با دیپلماسی قوی راه را برای رقابتپذیر کردن اقتصادشان فراهم میکنند و با جنگ نرم که همان وابسته کردن اقتصادها به یکدیگر است امنیتآفرینی میکنند. اما میبینیم که دستگاه سیاستگذاری کشور این اصل را برای خودش تعریف کرده که درهای کشور را به روی برخی کشورهای غربی ببندد و به گونهای رفتار کند که عملا راه تعاملی با آنها وجود نداشته باشد.
*آقای دکتر روحانی با اینکه سالها در راس شورای عالی امنیت ملی بودهاند و در این سیستم امنیتی تجربه گسترده دارند، پس از آنکه وارد دولت شدند، درست درک نکرده بودند که در داخل حکومت چه خبر است. در یکی دو سال اول تمام تلاششان را برای رسیدن به توافق هستهای با غرب گذاشتند که ماحصل آن برجام بود و مورد تایید کل حاکمیت نیز قرار گرفت. برجام در حقیقت گشایشی بود برای حل مشکلات اساسی ما با غرب و گام بزرگی بود برای رسیدن به این هدف. حال سوال اینجاست که با توجه به محدودیتهای بینالمللی قرار است با چه کشورهایی به عنوان شریک تجاری به تفاهم برسیم
*تصمیمی که در مورد بازار ارز گرفتند تصمیم درستی نبود. من به عنوان یک کارشناس اقتصاد این موضوع را متوجه میشوم که در مواقعی ممکن است دولت با کمبود ارز مواجه شود. منتها تصمیمی که میگیرد باید به ترتیبی باشد که منافع آن بیشتر از مضارش باشد. در جلساتی که قبل از این تصمیمگیری برگزار شد برخی کارشناسان از جمله خود من اعلام کردیم که نمیشود این سیاستها را اجرا کرد. دولت اعلام کرده که خودم همه ارز مورد نیاز را تامین میکنم که این حرف نادرست است چون دولت نمیتواند همه این نیازها را تامین کند. دوم اینکه یکسری نیازها هستند که دولت اصلا توان تامین آنها را ندارد. مثلا تجارت با خارج مرتبا در جریان بوده است. یکی بدهکار است و دیگری بستانکار. بسیاری از تجار ما با طرفهایی کار میکنند که کالا را نسیه میخرند و در ایران به فروش میرسانند و چند ماه بعد تسویه میکنند. این حساب و کتابها را هر کسی در دفتر خودش دارد. حالا چنین تاجرانی چگونه میتوانند بدهی خود را بپردازند؟ دولت به چه شکل قادر است به این حسابها رسیدگی کرده و ارز مورد نیازشان را تامین کند؟
*چندی پیش در روزنامه دنیای اقتصاد به همین نکته اشاره کرده بودم که این سیاست ارزی دولت اقتصاد ایران را به بهشت قاچاقچیان تبدیل خواهد کرد. آنگونه که برآوردها میگویند سالانه نزدیک به ٢٠ میلیارد دلار کالا از طریق قاچاق به ایران وارد میشود. دولت سالهاست که این میزان قاچاق را نتوانسته کنترل کند پس چگونه قادر خواهد بود با چند بخش نامه و سرکوب قیمت ارز و ثبت سفارش آن را کنترل کند؟قاعدتا اگر میخواستیم جلوی این حجم از قاچاق را بگیریم از کد GS١ که یک کد بینالمللی است و روی کالاها گذاشته میشود استفاده میکردیم. این کد قابلیت آن را دارد که هر کالایی از هر جای دنیا وارد میشود قابلیت پیگیری داشته باشد. ما برای این کار ایران کد را تعریف کردهایم، چرا؟ به خاطر اینکه نمیخواهیم بینالمللی شویم و چون نمیخواهیم بینالمللی شویم کالای قاچاق را هم نمیتوانیم پیدا کنیم و چون کالای قاچاق را نمیتوانیم پیدا کنیم بنابراین ٢٠ میلیارد دلار بدون پرداخت دیون دولت وارد اقتصاد ایران میشود. یا چرا موافقت نامه
(TFA (Trade Facilitation Agreement که بین گمرکها منعقد میشود و حرکت کالا از گمرکی به گمرک دیگر را شفاف میکند اجرایی نمیکنیم؟