کیهان تاکید کرد؛ «مقررات بازدارنده» اروپا کلاه گشاد دیگری برای ایران
به گزارش اقتصادنیوز این روزنامه منتقد دولت در گزارش تیتر نخست خود مدعی شد:«در حالی که اروپاییها سعی دارند «مقررات بازدارنده» را بهعنوان تضمین برجام به ایران قالب کنند، شواهد و دلایل متقن حاکی است این حرکت در واقع کلاهی گشاد با هدف نگهداشتن ایران در برجام بدون تامین شدن منافع اقتصادی تهران است.اعضای اتحادیه اروپا فراتر از وعدههای کلامی، روز جمعه یک روند حقوقی که به اعتقاد آنها میتواند از شرکتهای اروپایی در برابر آثار فراسرزمینی تحریمهای آمریکا محافظت کند را آغاز کردند؛ با این حال، آنطور که تحلیلگران میگویند و از شواهد امر هم پیداست این سازوکار هم اثری فراتر از هشداردهی نمادین به آمریکا ندارد. این روند حقوقی، «مقررات بازدارنده» نام دارد و قانونی است که پارلمان اروپا نوامبر سال 1996 آن را برای محافظت از شرکتهای اروپایی در برابر تحریمهای کشورهای ثالث (اصطلاحاً آثار فراسرزمینی تحریمها) به تصویب رساند. این قانون، اولین بار بعد از تصویب «قانون تحریمهای ایران و لیبی» در کنگره آمریکا به تصویب پارلمان اروپا رسید تا از شرکتهای اروپایی در برابر احتمال اعمال تحریمهای مربوط به کوبا، ایران و لیبی جلوگیری کند. این قانون، در سطح تئوری، به شرکتها اجازه میدهد از اجرای قوانین تحریمی آمریکا خودداری کنند و یا جرائم صادر شده در دادگاههای آمریکایی را به رسمیت نمیشناسد اما در عمل با گذشت 22 سال از تصویب این قانون و تغییر جدی ماهیت تحریمهای آمریکا و سازوکار آنها، این قانون هیچ کارایی خاصی نخواهد داشت.مقامهای اروپایی ادعا میکنند که فعال کردن این قوانین برای ایران میتواند از سرمایهگذاریهای شرکتهای اروپایی در ایران محافظت کند. اصلیترین استدلال آنها این است که اروپا یک بار در سال 1996 با تهدید به استفاده از این قانون، آمریکا را به عقبنشینی وادار کرده است.
کیهان در ادامه نوشت؛ «جمشید.ک. چوکسی» رئیس اداره مطالعات مرکز اوراسیا در دانشگاه ایندیانا در این مورد به خبرگزاری «اسپوتنیک» گفت: «فعال کردن و یا اصلاح اساسنامه 1996 به حفاظت شرکتهای اروپایی، بانکها و حتی شرکتها کمک نمیکند که از پیامدهای مجازات خزانهداری آمریکا در امان باشند. یک شرکت اروپایی، بانک و یا دولت نباید به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم با همتایان آمریکایی کار کند تا پاسخ آمریکا را به دنبال نداشته باشد.»
چوکسی همچنین معتقد است که حمایتهایی که سران اروپایی و مقامات دولتی میخواهند برای شرکتهای اروپایی ایجاد کنند، نمیتواند خسارت ناشی از کار نکردن با آمریکا که بازار هدف برای این شرکتهاست را جبران کند. در نهایت شرکتهای اروپایی باید بین کار کردن با طرفهای ایرانی و آمریکایی، یکی را انتخاب کنند و کار کردن با شرکتهای آمریکایی از لحاظ اقتصادی بسیار به صرفهتر است.