بررسی وضعیت کشورها در26 سال گذشته

برندگان اصلی جهانی شدن چه کسانی هستند؟

کدخبر: ۲۲۰۰۲۲
اقتصادنیوز: یکی از چالش‌های مهم در رابطه با موضوع جهانی‌شدن، عدم انتفاع برابر اقتصادهای جهان به ویژه جوامع آنها از عواید ناشی از این اتفاق است. طی ۲۶ سال گذشته پیشرفت‌های قابل توجهی در برخی کشورها در حوزه‌های گوناگون اقتصادی، اجتماعی و سیاسی حاصل شده و منجر به رشد درآمد سرانه آنها شده است، ولی مشخص نیست چه میزان از این دستاوردها ناشی از جهانی شدن بوده است.
برندگان اصلی جهانی شدن چه کسانی هستند؟

به گزارش اقتصادنیوز براساس گزارش بنیاد آلمانی برتلزمان که معاونت بررسی‌های اقتصادی اتاق بازرگانی تهران ترجمه کرده، نتایج گزارش جهانی شدن ۲۰۱۸ نشان می‌دهد که برندگان واقعی جهانی شدن کشورهایی هستند که انتقاد از جهانی شدن در آنجا بیشتر است، یعنی کشورهای صنعتی. این در حالی است که بررسی‌ها در این گزارش نشان می‌دهد عقب‌نشینی از جهانی شدن و روی آوردن به فضاهای ملی در حال اوج است. بنیاد آلمانی برتلزمان نیز گزارشی در رابطه با بررسی منافع حاصل از جهانی شدن در ۴۲ اقتصاد منتخب که در مجموع ۹۰ درصد از اقتصاد جهان را تشکیل می‌دهند، مشتمل بر برخی اقتصادهای توسعه‌یافته و در حال توسعه، تهیه و منتشر کرده است.

مهم‌ترین دستاوردهای گزارش ۲۰۱۸ جهانی شدن را در دو بخش می‌توان خلاصه کرد. نخست اینکه بالاترین منفعت مربوط به سرانه تولید ناخالص داخلی ناشی از جهانی شدن در فاصله سال‌های ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۶ را سوئیس کسب کرده و این کشور قهرمان جهانی شدن است. بعد از سوئیس، کشورهای فنلاند و ایرلند قرار می‌گیرند. رتبه‌های پایین‌تر به اقتصادهای نوظهور تعلق دارد. اگر چه این اقتصادها از صادرات قوی‌ برخوردارند، ولی در مقایسه با سایر اقتصادها منفعت کمتری از جهانی شدن نصیب آنها شده است. دوم اینکه اقتصادهای نوظهور به‌دلیل تولید اقتصادی کمتر در سال پایه، از حیث منافع مطلق حاصل از جهانی‌شدن موقعیت ضعیفی دارند. زمانی که مبنای مقایسه به منافع نسبی تغییر می‌یابد، رتبه‌بندی هم تغییر می‌کند. در این حالت منافع تجمعی عاید شده توسط اقتصاد چین یا همان سرانه تولید ناخالص داخلی از جهانی شدن در بازه ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۶ به سرانه تولید ناخالص داخلی در سال ۱۹۹۰، معادل ۵۱۸ درصد است در حالی که این رقم برای آلمان ۱۴۸ درصد و برای آمریکا فقط ۳۹ درصد است.

در بعد اقتصادی، متغیرهایی مانند روابط برون‌مرزی در زمینه تجارت کالا و خدمات همچنین دستمزدها و جریانات سرمایه را در بر می‌گیرد. در رابطه با مبادلات هم محدودیت‌های مبادلاتی و کنترل‌های سرمایه‌ بررسی می‌شوند. بعد اجتماعی، متغیرهایی را از حیث نزدیکی فرهنگی و ارتباطات شخصی شامل می‌شود. بعد سیاسی هم به جنبه‌های روابط بین‌المللی و مشارکت در سازمان‌های بین‌المللی توجه دارد. سه کشور برتر دارای بالاترین امتیاز مربوط به شاخص جهانی شدن در گزارش ۲۰۱۸، ایرلند، هلند و بلژیک هستند که به خصوص در زمینه شاخص‌های اقتصادی و اجتماعی امتیازات بالاتری را کسب کرده‌اند. از لحاظ بعد اقتصادی بالاترین امتیاز متعلق به ایرلند، از حیث بعد اجتماعی متعلق به سوئیس و از حیث بعد سیاسی، متعلق به فرانسه است. دو کشور هلند و بلژیک در رابطه با شاخص سیاسی هم امتیاز خوبی دارند. این سه کشور جزو اقتصادهایی هستند که از سطح بالای توسعه‌یافتگی برخوردار بوده و ضمن ارتباط خوب با سایر جهان جزو کشورهای نسبتا کوچک اروپا هم محسوب می‌شوند. ۱۰ موقعیت برتر شاخص به اقتصادهای اروپایی تعلق دارد و دو کشور غیراروپایی کانادا و استرالیا در رده‌های یازدهم و بیست و یکم قرار دارند. دو اقتصاد بزرگ آمریکا و ژاپن هم به ترتیب در موقعیت بیست و هشتم و سی‌و سوم قرار گرفته‌اند.

ضعیف‌ترین امتیازها هم به ترتیب متعلق به ۵ کشور هند، آرژانتین، برزیل، چین و مکزیک است که رتبه‌های ۳۸ تا ۴۲ را به خود اختصاص داده‌اند. بررسی روند تغییر شاخص جهانی‌شدن برخی از کشورهای منتخب نشان می‌دهد تقریبا روند اکثر کشورها صعودی است. نکته قابل توجه دیگر این است که شاخص جهانی شدن سه اقتصاد نوظهور روسیه، چین و هند در سال ۲۰۱۶ در محدوده ۳۱ تا ۴۷قرار دارد که فاصله قابل‌توجهی با ارقام دو کشور ایرلند (۷۳) و هلند (۷۴) در سال پایه ۱۹۹۰ دارد.

در واقع به‌رغم اینکه سرعت رشد جهانی شدن در اقتصادهای نوظهور بیشتر از سرعت رشد اقتصادهای توسعه‌یافته بوده، ولی هنوز فاصله معناداری بین سطح جهانی شدن کشورهایی مانند چین و هند با اقتصادهای پیشرفته وجود دارد. اقتصادهای بزرگ نوظهور اغلب موقعیت‌هایی به سمت پایین را در رده‌بندی شاخص جهانی‌شدن دارند. در نگاه اول ممکن است کمی عجیب به نظر برسد که اقتصادی مانند چین که ضربان‌ساز جهانی شدن است در رده‌های پایین قرار بگیرد. در بسیاری از اقتصادهای نوظهور بازارهای مالی و سرمایه از پیوستگی و در آمیختگی کمتری در مقایسه با اقتصادهای توسعه‌یافته برخوردارند. مطالعات تجربی نشان می‌دهد پیوستن اقتصادهای نوظهور به بازارهای مالی جهان کندتر از پیوستن آنها به بازارهای تجاری است. یکی از دلایل عنوان شده در گزارش برای قرار گرفتن اقتصادی مانند چین در رده پایین رتبه‌بندی، باز شدن دیرتر این اقتصادها در مقایسه با بسیاری از اقتصادهای صنعتی است. به‌علاوه همچنان بسیاری از موانع ورود به بازار و تجارت در این اقتصادها وجود دارد که مانع از کسب امتیاز بالاتر از سوی آنها شده است.

همچنین باید توجه داشت که استاندارد کردن متغیرهای مربوط به مبادلات در زیرشاخص اقتصادی از طریق تعدیل براساس اندازه اقتصاد، باعث ظهور موقعیت بدتری برای کشورهای بزرگ‌تر می‌شود. از منظر ارقام مطلق به‌عنوان مثال چین، قهرمان صادرات است ولی در مقایسه با اندازه این اقتصاد، بدترین موقعیت را از لحاظ شاخص‌های تجارت دارد. در حوزه مربوط به محدودیت‌های تجاری، چین وضعیت خوبی ندارد و همین وضعیت بر ارزش کل شاخص جهانی شدن آن اثر منفی می‌گذارد. محدودیت‌های بازار سرمایه در چین زیاد است و در مقایسه با سایر کشورهای توسعه یافته از تعرفه واردات بالایی برخوردار است. برای دومین اقتصاد بزرگ جهان، امتیازات مربوط به پرتفولیوی سرمایه‌گذاری معادل ۷ درصد تولید ناخالص داخلی این کشور است که در رتبه چهل و دوم قرار می‌گیرد. در جذب سرمایه‌گذاری خارجی در رتبه چهل و یکم قرار گرفته و در زمینه تجارت خدمات هم در رتبه چهلم کشورهای منتخب قرار گرفته است. در حوزه تجارت هم چین در رتبه سی و هشتم قرار دارد. این در حالی است که از حیث ارقام مطلق با ارزش تجارت ۵/ ۳ تریلیون دلاری بعد از آمریکا دومین رتبه جهانی را داراست. در رابطه با تفاوت بین اقتصادهای توسعه یافته نیز مواردی مانند آلمان و جمهوری چک وجود دارد. از حیث ارقام مطلق، ارزش کل تجارت آلمان در سال ۲۰۱۶ بالغ بر ۳/ ۲ تریلیون یورو بوده که تقریبا ۹ برابر رقم مشابه جمهوری چک است. ولی در رابطه با ارقام نسبی، نسبت تجارت به تولید ناخالص داخلی جمهوری چک ۱۳۱ درصد است. در حالی که این رقم برای آلمان ۶۸ درصد است.

عقب‌نشینی از جهانی شدن و روی آوردن به فضاهای ملی در حال اوج است؛ به خصوص در کشورهای صنعتی. نتایج گزارش جهانی شدن ۲۰۱۸ نشان می‌دهد برندگان واقعی جهانی شدن کشورهایی هستند که انتقاد از جهانی شدن در آنجا بلندتر است یعنی کشورهای صنعتی. در حالی است که مردم اقتصادهای صنعتی بیشترین منافع را از رشد جهانی شدن کسب کرده‌اند. نقطه آغاز محاسبه منافع حاصل از جهانی شدن براساس استفاده از شاخص‌ جهانی شدن استوار است. در این گزارش امتیازات بالا توسط اقتصادهای صنعتی و امتیازات کمتر توسط اقتصادهای نوظهور از جمله چین و هند کسب شده است. براساس این مطالعه در نتیجه جهانی شدن در بازه زمانی ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۶، به‌طور میانگین، سرانه تولید ناخالص داخلی واقعی حدود یک تریلیون یورو در ۴۲ کشور مورد بررسی، افزایش یافته است. در همه اقتصادهای مورد بررسی، رشد سرانه واقعی GDP طی بازه ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۶ مثبت بوده است. اگر چه ممکن است تفاوت‌هایی در برخی کشورها وجود داشته باشد. سوئیس بیشترین منفعت سالانه را در رابطه با سرانه GDP از رشد جهانی شدن به میزان ۱۹۱۳ یورو در فاصله سال‌های ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۶ کسب کرده است. این رقم برای هند حدود ۲۲ یورو و برای چین ۷۹ یورو در سال است.

دلیل اصلی که برای تفاوت معنادار رتبه چین در مقایسه با سایر اقتصادها عنوان شده، پایین بودن سطح سرانه GDP این کشور در دهه اول شروع بازه مورد بررسی یعنی ۱۹۹۰ است که در کل بازه، منافع مطلق کمتری نسبت به کشورهای صنعتی کسب کرده است. یکی از مسائل بنیادی در رابطه با جهانی شدن، توزیع نابرابر منافع آن در بین کشورهای صنعتی و نوظهور و حتی در بین ایالت‌ها و استان‌های آنها است. کشورهای صنعتی همواره عملکرد اقتصادی بهتری داشته‌اند و برای این کشورها منافع مطلق جهانی شدن به‌طور قابل توجهی بالاتر بوده؛ بنابراین رسیدن به سطح این کشورها برای اقتصادهای نوظهور دشوار است. روشن است که جهانی شدن می‌تواند دستاوردهای رفاهی را خلق کند. اما طبق نظر کارشناسان بنیاد برتلزمان حمایت‌گرایی در مسیر درستی قرار ندارد. ‌باید جهانی شدن در چارچوبی با تمرکز بر مردم قرار گیرد. این تنها روشی است که می‌تواند به وعده موفقیت‌آمیز بودن فعالیت‌های انجام شده در راستای افزایش جهانی شدن جامه عمل بپوشاند.

از جمله توصیه‌هایی که برای کاهش نابرابری مزبور توسط کارشناسان بنیاد برتلزمان ارائه می‌شود می‌توان به توسعه استفاده از روش‌های استاندارد و قواعد بین‌المللی ازجمله سازمان تجارت جهانی برای جلوگیری از اعمال نفوذ کشورهای پرقدرت ضمن بازتر کردن اقتصادهای نوظهور و کاهش یارانه‌ها در اقتصادهای جهان اشاره کرد. در اقتصادهای صنعتی نیاز است تا ضمن روشن‌تر کردن منافع مشهود جهانی شدن، از توزیع این منافع در بین کل شهروندان اطمینان حاصل شود. براساس نتایج حاصل از گزارش، جهانی شدن منافع قابل توجهی را برای اقتصادها در برداشته که لازم است آگاهی مردم به ویژه جامعه اقتصادهای صنعتی نسبت به این موضوع ارتقا یابد و به این مورد توجه شود تا پیوسته شدن به اقتصاد جهانی در صورتی که بر اساس پایبندی به قواعد و استانداردها باشد، بدون تردید منافعی را برای اقتصادها به ارمغان می‌آورد.

 

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید