من اسمم رو میذارم دلار چهار هزار و دویست تومانی!
به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه قانون نوشت:
- دلار چند؟
- ده هزار و چارصد و پنجاه!
- عه! اومده پایین؟
- اره بابا صبح تا حالا صدتومنش کم شده!
- ایول؛ کمترم میشه؟
- احتمالا تا ده و چهارصد هم بیاد پایین!
این مکالمهایه که کمکم داره بین همه مردم جا میافته. حتما دارید میگید خب چیه مگه؟ نکته همینجاست! همین چیه مگه گفتن شما خودش کلی چیزه! این نشون میده ما خیلی زودتر از اون چیزی که باید، دلار ده هزارتومنی رو پذیرفتیم که الان به صد تومن دویست تومن کم و زیاد شدنش واکنش نشون میدیم!
باور کنید خود مسئولان هم انتظار چنین سرعت عملی رو از ما نداشتن و با خودشون میگفتن وای ما حالا حالاها باید به خاطر سه برابر شدن قیمت ارز جواب پس بدیم. حتی انتظار پذیرفته شدن ۱۰هزار و پونصد تومن رو به عنوان نرخ پایه دلار نداشتن، یعنی احتمالا تا ۱۰ هزار آوردنش که بعدا روی هشت تومن ثابتش کنن اما خب وقتی دیدن جا داره، خیلی هم جا داره گفتن خب چه کاریه! بذارید همون ۱۰ تومن بمونه.
میدونید مشکل چیه؟ ما فقط زورمون به خودمون میرسه. سوار اسنپ اگه بشیم بعد راننده کرایه ۱۰ هزار و پونصدتومنی رو به خاطر نداشتن پول خرد بخواد از مون ۱۱ هزارتومن بگیره حس میکنیم تمام داراییمون به خطر افتاده و داره بزرگترین کلاه قرن سرمون میره! برای این پونصد تومنه حاضریم کله طرف رو بکوبیم توی بوق وسط فرمون یا کمربند ایمنیاش رو بپیچیم دور گردنش خفهاش کنیم که دیگه به خودش اجازه نده «حق» ما رو پایمال کنه!
از اون طرفش هم هست البته، یعنی راننده تاکسی به خاطر گوشه نداشتن اسکانس پونصد تومنیای که از مسافر قبلی گرفته و حواسش نبوده، ممکنه خاندانِ پدری و مادری همه مسافرهای حاضر در ماشین رو با هم آشنا کنه!
آخه ما ایرنیا حافظه بلندمدت که کلا نداریم، کوتاه مدتمون هم در حد ماهیه! یعنی کسی یادش نمیاد کمتر از دو، سه ماه پیش دلار ۳۵۰۰ بود و الان بحث در مورد ۱۰ هزارتومن یا ۱۰ هزار و چهارصدتومن بودنش خنده داره! البته این حافظه ما فقط توی بحث اقتصاد این قدر داغون نیستا، حافظه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و هنریمون هم همینه! مثلا الان نهایتا دو، سه روز هم عزت عزت کنیم برای درگذشت آقای انتظامی! وعده ما سه شنبه شب توی استوریهای اینستاگرام! کسی اگه اصلا یادش بود ما یه زمانی بازیگری به اسم عزتالله انتظامی داشتیم من اسمم رو میذارم دلار چهار هزار و دویست تومانی!»