معمای تورم 97؛ دو خطای سیاستگذاری و سه سناریو برای ریشه تورم
به گزارش اقتصادنیوز؛ واکاوی در علل بروز تورم در سال 97 نشان میدهد که دو خطای سیاستگذاری، ریشه حرکت جهشی شاخص قیمت در ماههای گذشته را توضیح میدهد: خطای اول عدم مدیریت سیاستپولی در سالهای گذشته و بهطور خاص سیاست انبساطی پولی شهریور سال گذشته بود که در نقش متغیرهای «علت» تورم ظاهر شده است. خطای دوم، غفلت سیاستگذار از مدیریت انتظارات و کنترل عدمقطعیتها بود که خود در نقش جرقهزن عمل کرده و رشد شاخص قیمت را شتابدار کرده است.
علم اقتصاد میگوید قیمت در بازارهای مختلف تابعی از عرضه و تقاضا بوده و متاثر از این دو مولفه حرکت میکند. بنابراین از منظر اقتصاد بازار، تورم کنونی یا ناشی از فشار تقاضا برای کالاها و خدمات بوده یا مشکلات سمت عرضه تورم را توضیح میدهد یا اثر همزمان کمبود عرضه و مازاد تقاضا منجر به رشد شاخص قیمت در ماههای گذشته شده است.
اقتصاددانان و کارشناسان اقتصادی درباره ریشه تورم کنونی سه دسته نظر مختلف ارائه کردهاند:
اول) عدهای همزمانی تورم جاری با التهابات بازار ارز را تصادفی ندانسته و متغیر ارز را بهعنوان مهمترین توضیحدهنده تورم جاری معرفی میکنند.
دوم) عدهای به «نظریه مقداری پول» اتکا کرده و ریشه تورم جاری را به «انباشت نقدینگی» در سالهای گذشته نسبت دادهاند.
سوم) دسته سومی نیز ساختار معیوب سیاست پولی و سیاست انبساطی شهریور سال گذشته را بهعنوان متغیر «علت» و «رشد نرخ ارز» و «عدمقطعیت» را بهعنوان متغیرهای محرک و جرقهزنندههای این ساختار معیوب سیاست پولی میدانند.
با توجه به اینکه مهار تورم در مقطع کنونی منوط به شناسایی ریشههای تورم است، بررسی هر یک از سناریوهای مطرح شده ضروری بهنظر میرسد. اگر تورم منشأ پولی داشته باشد لازم است سیاستگذار روی روند بلندمدت نقدینگی متمرکز شود و آن را مهار کند. اگر تورم تابعی از نرخ ارز است لازم است سیاستگذار تمهیدات لازم را برای مدیریت بازار ارز بیندیشد و در نهایت اگر تورم تابعی از مجموعه عوامل مختلف بوده لازم است سیاستگذار بهمنظور مهار تورم، تابع هدفی تعریف کند که همه عوامل موثر بر تورم را در آن لحاظ کند تا به این طریق سیاستگذاری خود را متناسب با این تابع هدف پیریزی کند.