شرکت نفت ایران و انگلیس چگونه اداره میشد؟
به گزارش اقتصادنیوز؛ در سال ۱۹۱۹ شرکت سه میلیون سهام مرجع یک لیرهای را از قرار هر سهم بیست و سه شیلینگ منتشر کرد و به فروش رساند و در همان وقت دولت انگلستان سه میلیون و شرکت نفت برمه یک میلیون و نیم سهام عادی شرکت را خریداری کردند. علاوه بر این شرکت ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار سهام قرضه با سود صدی پنج منتشر کرد و با پول آن کلیه سهام قرضهای را که تا آن وقت منتشر کرده بود، بازخرید کرد. چنانکه در پیش گفته شد نفوذ اولیای شرکت برمه در اداره کردن شرکت نفت ایران و انگلیس از ابتدا مشهود بود و چون شرکت نفت برمه پس از دولت انگلیس بزرگترین سهامدار شرکت نفت بود، اعمال نفوذ بسیاری در طرز اداره کردن آن میکرد. غالب مدیران شرکت نفت ایران و انگلیس، سرمایهداران انگلیسی بودند که سالها در هندوستان زندگی کرده و روش استعماری عادت ثانوی آنها شده بود. از ابتدای کار یک شرکت تجاری دیگر به نام استریک اسکات تشکیل شده بود که عهدهدار اداره کردن امور شرکت نفت ایران و انگلیس بود.
مدیران این شرکت بیشتر عضو هیاتمدیره شرکت نفت ایران و انگلیس بودند و شرکت استرک اسمات هرسال کمیسیون گزافی از شرکت ایران و انگلیس میگرفت که کارهای اداری آنها را در ایران ساماندهی کند. در واقع این اساس یک ترتیب بیقاعده بود که مدیران این شرکت برای پر کردن جیب خود از راه غیرمستقیم ساخته و پرداخته بودند و منافع گزافی هر سال برای خود تحصیل میکردند. موقعی که لرد کدمن به ریاست هیاتمدیره شرکت نفت رسید این بازی را موقوف و اظهار کرد که ماموران شرکت نفت خود قادر به اداره کردن شرکت خود هستند و دیگر احتیاجی نیست که گروهی از طفیلیان به چنین کاری مبادرت کنند. اگرچه در ظاهر امر قرارداد بین شرکت نفت و شرکت اسکرین اسکات امر مشروعی بهنظر میرسید ولی در حقیقت نفس عمل کاملا غیرمشروع بود و دستگاه طفیلی به وجود آمده بوده که سود گزافی هر سال برده و جیب مدیران شرکت نفت را خالی میکرد.
غالب ماموران عالیرتبه شرکت نفت در ایران (به استثنای مامورین فنی) یا از بین افسران بازنشسته ارتش هند یا از مامورین سیاسی انگلیسی که در هندوستان سابقه خدمت زیادی داشتند، انتخاب میشدند و این نوع انتخابات تاثیر فوقالعادهای در طرز اداره کردن شرکت داشت؛ چون اینگونه اشخاص به راه و روش انگلیسیها در هندوستان عادت کرده و نظر موافقی با شرقیان نداشتند و خود را از نژاد بالاتر از شرقیان میدانستند. الفاظ «صاحب» و «ممصاحب» (به معنای خانم و بانو) و لغتهای هندی را اینگونه اشخاص در موسسات نفتی رواج دادند و نظر استعماری آنها بود که همیشه در روابط بین ایرانیان و انگلیسیها موثر بود. ناگفته نماند که در آن ایام پول رایج در خوزستان روپیه هندی بود و شرکت کلیه حقوق و دستمزد کارکنان خود را به روپیه میپرداخت و این نمونه کوچکی از طرز کار آنها بود. بهطور خلاصه رژیم اداری شرکت نفت در ایران تا ۱۹۲۵ که لرد کدمن به ریاست شرکت نفت منصوب شد، بیاندازه نامطلوب و ناگوار بود. پس از جنگ پیشرفت کار شرکت در ایران سریع و وسیع بود. از طرفی هم مقدار سرمایهای که لازم بود به سهولت تهیه میشد و از طرف دیگر طالبین نفت ایران هر روز افزایش مییافت و شرکت نفت هر سال سودهای گزافی میبرد و عملیات خود را در داخل و خارج توسعه میداد.
منبع: مصطفی فاتح، پنجاه سال نفت ایران، شرکت سهامی چاپ، ۱۳۳۵.