سرنوشت دلار در سال 2019
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از تجارت فردا، در طول تعطیلات کسانی که فیلمهایی فارغ از جار و جنجال کریسمس را میپسندند ممکن است فیلم «شیر در زمستان» با بازی پیتر اوتول در نقش هنری دوم و کاترین هپبورن در نقش الینور همسر دورمانده از او را دیده باشند. هنری به این نتیجه میرسد که هیچکدام از پسران او و الینور شایسته وراثت نیست بنابراین آنها را به مرگ محکوم میکند. ریچارد که در زیرزمینی زندانی شده است با نزدیک شدن پدرش مصمم میشود که تسلیم نشود. یکی از برادرانش با تمسخر میگوید: انگار فرق میکند آدم به چه صورت سقوط کند. ریچارد در پاسخ میگوید: وقتی سقوط تنها راه باشد آنگاه روش اهمیت پیدا میکند.
در جهان تجارت، سرمایهگذاران میتوانند این جمله قصار را در مورد سرنوشت دلار بهکار ببرند. در دوره پرتلاطم بازارهای مالی در سال 2018 ارزش دلار در برابر سبدی از ارزها هفت درصد و در برابر گروه کوچکی از ارزهای کشورهای ثروتمند چهار درصد افزایش یافت. یکی از اصول اولیه تجارت ارز بیان میکند که هر چیزی بالا برود سرانجام سقوط خواهد کرد. معیارها و محکهایی مانند شاخص بیگ مک (Big Mac) اکونومیست حاکی از آن هستند که دلار بیش از اندازه ارزش پیدا کرده است و لاجرم سقوط میکند. وقتی سقوط تنها راه باشد روش آن اهمیت بسیار زیادی خواهد داشت.
احتمال کاهش ارزش دلار بر مبنای این انتظار است که رشد تولید ناخالص داخلی آمریکا بسیار کند خواهد شد. سال گذشته کاهش نرخ مالیات به رشد تولید ناخالص داخلی کمک کرد. این محرک به تدریج ضعیف میشود. افزایش نرخ بهره توسط فدرالرزرو ضربه شدیدتر را وارد میکند. بهای پایین نفت نیز عاملی دیگر است که به سرمایهگذاری در مناطق دارای نفت شیل آمریکا آسیب میزند اما فرصت خوبی را در اختیار کشورهای واردکننده نفت در آسیا و اروپا قرار میدهد. ارزش بورس آمریکا نسبتاً بالاست اما بنگاههای فناوری ارزشمند آن دیگر همانند گذشته از آسیبها مصون نمیمانند. به طور خلاصه باید گفت دوران استثنایی اقتصاد آمریکا به پایان میرسد و دلار نیز مجبور است زمین بازی را واگذار کند.
اما هنوز برای این حرف زود است. منصور محیالدین از بنگاه بازارهای نت وست (Nat West Markets) در ماه نوامبر سه پیششرط را برای چرخش قطعی ارزش دلار تعیین کرد.: «درنگ» فدرالرزرو، توافق برای پایان مناقشه تجاری آمریکا و چین، و نشانههایی از پیشرفت در اقتصاد منطقه یورو. اولین مورد مانع بزرگی به نظر نمیرسد. جروم پاول رئیس فدرالرزرو در 4 ژانویه اعلام کرد امکان دارد افزایش نرخ بهره را به تاخیر اندازد. گفتوگوهای تجاری با چین از سر گرفته شدهاند. اما دادههای اقتصادی اروپا همچنان ضعیف هستند. حتی اگر افزایشی در نرخ بهره در آمریکا اتفاق بیفتد این افزایش بسیار اندک خواهد بود اما به هر حال نرخ بهره آمریکا از ژاپن یا منطقه یورو بالاتر میرود. بنابراین داشتن دلار هنوز سودمند است.
این موضوع چگونه ممکن است تغییر کند؟ در حالت کلی دو سناریو وجود دارد. در سناریوی اول ابرهای جنگ تجاری پراکنده میشوند. معافیتهای مالیاتی و سیاست پولی آسانتر در چین باعث تحریک هزینهکرد بخش خصوصی خواهند شد. این امر سایر اقتصادهای آسیا را به تحرک وامیدارد و آنها به نوبه خود فعالیتهای اقتصادی در منطقه یورو را شدت میبخشند چراکه این منطقه به شدت به تقاضای بازارهای نوظهور اتکا دارد. انتظار افزایش نرخ بهره در اروپا بازدهی اوراق قرضه را بالا میبرد اما این بازدهی در آمریکا کاهش مییابد چون معاملهگران قیمتگذاری را بر مبنای کاهش نرخها انجام میدهند. در این زمان ارزش دلار در برابر یورو کمتر میشود. فرآیند ملایم برگزیت پوند را تقویت میکند. سرمایهها در جستوجوی بازدهی بهتر به سمت بازارهای نوظهور کشیده میشوند. بازارهای بورس به ویژه در خارج از آمریکا با یکدیگر مسابقه میدهند و همه نفسی از روی راحتی میکشند. اوضاع دوباره همانند سال 2017 خواهد بود.
در سناریوی دوم شکاف بین تولید ناخالص داخلی در آمریکا و سایر نقاط کمتر میشود. اما در این حالت، دلیل این رویداد صرفاً کندی رشد در آمریکا نیست بلکه اخبار بهتری از سایر نقاط به گوش میرسد. مناقشات تجاری شدت میگیرند. تداوم عدم اطمینان باعث میشود صرفهجویی حاصل از معافیتهای مالیاتی در چین به جای هزینهکرد پسانداز شود. ضعف بیشتر چین سایر بازارهای نوظهور را متزلزل خواهد کرد. ضعف اقتصاد منطقه یورو دیگر موقتی نخواهد بود بلکه انعکاسی از ضعف تقاضا در صادرات است. داراییهای پرریسک در همهجا به فروش گذاشته میشوند. ارزش دلار در مقابل ین و فرانک سوئیس به شدت کاهش مییابد. ین و فرانک سوئیس ارزهایی هستند که افراد ترسو طبق عادت به آنها پناه میبرند. یورو همچنان ضعیف میماند. کمبود ارزهای ایمن باعث میشود بهای طلا بالاتر رود.
نزدیک شدن واقعیت به هر کدام از این سناریوها به میزان زیادی به اتفاقات در چین بستگی دارد. توافق تجاری با آمریکا ارزش واحد پولی بازارهای نوظهور در برابر دلار را به همان اندازه یک محرک مالی موثر بالا میبرد. کیت ژاکس از بانک فرانسوی سوسیته جنرال میگوید مسیر دلار در مقابل ارزهای کشورهای ثروتمند به کندی رشد اقتصاد آمریکا بستگی دارد. اگر این کندی رشد ناگهانی باشد دلار در مقابل ین سقوط میکند اما اگر روند کندی تدریجی باشد ارزش دلار در مقابل یورو کاهش خواهد یافت.
چگونگی سقوط دلار به شکلگیری رویدادها بستگی دارد و این سقوط به نوبه خود رویدادها را شکل میدهد. استراتژیستهای جیپی مورگان به سرمایهگذارانی که در مورد داراییهای پرریسک نگران هستند توصیه میکنند با خرید ین، فرانک سوئیس و طلا حاشیه امنی برای خود بسازند چراکه در صورت بدتر شدن اوضاع احتمالاً ارزش این داراییها بالاتر میرود. اگر سقوط تنها راه باقیمانده باشد لازم است شما چیزی برای محافظت از خود داشته باشید.
منبع: اکونومیست