دلار 4200 تومانی را در اتاق تصویب نکردیم!/با جلسه نمیشود کشور را اداره کرد
به گزارش اقتصادنیوز گزیده این گفتوگو به این شرح است:
*در مورد قوانین مخل کسبوکار باید چند نکته را در نظر بگیریم. شما وقتی یک بیل به دستتان باشد و وارد انبار بزرگ گندم شوید و به شما بگویند که با این بیل باید انبار گندم را خالی کنید و هشت ساعت بعد بیایند و ببینند هنوز نتوانستید انبار را خالی کنید، کسی نمیتواند به شما برچسب ناکارآمدی بزند. درست است که بخشخصوصی چابکی لازم را ندارد، اما بخشی از آن چیزی که بهعنوان عدم چابکی به اتاق نسبت داده میشود بهدلیل بزرگ بودن همین انبار گندم است. تعداد قوانین مخل به قدری زیاد است که کارهای بخشخصوصی در قیاس با آن دیده نمیشود. در کشورهای توسعه یافته اصلا اتاقها به اندازه ما روی قوانین و مقررات کار نمیکنند. ولی ما اگر در طول یک سال ۲۰ قانون را بررسی کنیم انگار هیچ کاری نکرده ایم. در آن ادواری که من در اتاق حضور داشتم، متجاوز از ۱۰۰ قانون و بخشنامه و آییننامه را بررسی کرده ایم و نظرمان را داده ایم. اما شما ببینید که اظهارنظر روی ۱۰۰ فقره قانون و مقررات هیچ کجا بهعنوان چابکی بخشخصوصی دیده نمیشود. اگر از نظر تعداد، خودمان را با اتاقهای سایر کشورهای دنیا مقایسه کنیم، ما خیلی بیشتر از آنها درخصوص قوانین و مقررات کار میکنیم. نکته دیگر این است که من اذعان میکنم در کشور به مصداق آن گفته معروف که «مردم شبیه دولتشان هستند»، اتاق هم شبیه دولت است. وقتی دولت چابکی لازم را نداشته باشد، بقیه سازمانهایی هم که کار میکنند چابکی لازم را نخواهند داشت؛ چراکه در این هزارتو گیر میکنند. نقصی که در نظام حکمرانی دولت وجود دارد این است که نهادی مثل اتاق بازرگانی مرتب اسیر جلسات متعدد دولت میشود. ما صبح تا شب باید نمایندگانمان را به جلسات دولتی بفرستیم. تعداد این جلسات در طول روز زیاد است و خروجی هم قطعا ندارد. بهدلیل اینکه وقتی تعداد جلسات در طول روز زیاد باشد، زمانی باقی نمیماند که برگردید و روی صحبتهای جلسه کار کارشناسی انجام دهید و فکر و تمرکز کنید و در جلسه بعد ارائه بدهید. بنابراین شیوه کاری که دولت انجام میدهد، اشتباه است. کشور را نمیشود با جلسه اداره کرد؛ باید با فکر و برنامه اداره کرد. به همین دلیل خود دولت به تله ناکارآمدی میافتد و بقیه در این تله گیر میکنند. چون آنها هم مجبورند در مسیری که دولت گذاشته، حرکت کنند. اینکه شما بتوانید خودتان را از این جریان بیرون بکشید کار مشکلی است و متاسفانه ما هم نمیتوانیم از عهده آن برآییم. چون نظام ما در اتاق هم یک نظام انتخاباتی است و اینطور نیست که بر اساس یک روش گزینشی افراد را انتخاب کنیم. حاصل نظام انتخاباتی در مجلس چیست؟ خروجی آن هم به همان اندازه خواهد بود. ما از نظام انتخاباتی باید به همان اندازه انتظار داشته باشیم. اما باید بگویم که بیشترین تلاشهای ما در اتاق ایران و تهران این بوده که این نظام انتخاباتی را به سمت شایستهسالاری سوق بدهیم. یعنی خروجی این نظام انتخاباتی با گزینشی که روی این افراد میشود، بهتر باشد. به همین دلیل به نظرم اتاق تهران دوره هشتم عملکرد بهتری نسبت به دوره گذشته داشت و در دوره نهم میتواند بهتر شود. در اتاق ایران الزاما این اتفاق نمیافتد چراکه در تمام استانها این گزینش انجام نمیشود.
*اتاق بازرگانی تهران یک ساختمان مرکزی، یک ساختمان مرکز آموزش و یک ساختمان مربوط به تشکلها دارد که در اختیار آنها قرار داده است. یک ساختمان قدیمی هم دارد که درحال ساخت است و پس از پایانیافتن به ساختمان مرکزی اتاق تبدیل خواهد شد. بنابراین ملک مازاد بلااستفادهای که خالی نگه داشته شود یا اجاره داده باشد، ندارد. اتاق ایران هم که صاحب دو ساختمان اداری، ساختمان اتاقهای مشترک در هفتتیر و پروژه درحال ساخت مرکز همایشها است. البته اتاق میتوانست فضای در اختیار خود را ۲۰ درصد کاهش دهد و بهینهتر از فضا استفاده کند. اما این املاک قابل مقایسه با دولت نیست. هزینههای غیرضروری در همه سازمانها وجود دارد، حتی در شرکتهای کوچک. اگر مدیریت ارشد یک سازمان بخواهد روی ریال به ریال هزینهها دقت کند آن وقت از وظایف اصلی خود غافل میشود. اتاق هم از این قاعده مستثنی نیست. با این حال ما سعی کرده ایم این مساله را مدیریت کنیم. اگر گزارش مقایسهای از بودجه چهارساله دوره هشتم تهیه کنید متوجه میشوید رشد بودجه ما در بخش جاری همیشه کمتر از تورم بوده است. چراکه ما به سمت انبساط میرویم. در سه سال گذشته ابتکاری که به خرج دادیم این بود که احکام بودجه نوشتیم. این موضوع سابقه نداشت و برای انضباط بیشتر بودجهای تهیه شد. اما مسلما در مواردی دچار هزینههای غیرضروری میشویم. گاهی هم تذکر دادهایم و برخورد کردهایم، اما سازمانی در این اندازه باید شیوه مدیریتی راهبردی را در پیش بگیرد. همین اندازه که بتوانیم هزینهها را با سقف گذاشتن روی بودجه جاری اتاق محدود کنیم و رشد بیرویه و خارج از چارچوب نداشته باشیم، خیلی خوب است. با این حال اگر از من بپرسید از ۲۰ چه نمرهای به اتاق میدهم، ۱۴ یا ۱۵ را انتخاب میکنم و نمیگویم که وضعیت ایدهآل بوده است، در واقع هنوز راه برای بهبود داریم.
*اعتراض فعالان اقتصادی در اینباره درست است. من یکی از کسانی بودم و هستم که اعتقاد دارم باید ۳ در هزار و ۴در هزار حذف شود. اتاق ما با این رقمها بابت ارائه خدمات زحمتی به خودش نمیدهد، چون نیازی ندارد. البته این مساله ناشی از شکل مدیریتی اتاق است. مثلا در اتاق تهران در دوره هشتم خدمات خوبی تعریف شد، چراکه انگیزهای در مدیریت جدید وجود داشت. ولی اگر آن انگیزه نباشد، اتاق زحمتی به خودش نمیدهد که از طریق ارائه خدمات کسب درآمد کند و خودش را مدیریت کند؛ بهدلیل اینکه مرتب پول به اتاق سرریز میشود. یکی از دلایل کمچابکی اتاق منابع بالای درآمدی آن است. من از دوره گذشته گفتم روش درست این است که ما عضویت را در اتاق فراگیر کنیم و حق عضویت بگیریم. در این صورت پایه عضویت ما بهشدت رشد میکرد و از سویی از طریق حقعضویت خود را مدیریت میکردیم. چون این پول مربوط به حقعضویت بود، اتاق متعهد میشد که خدمات بیشتری را ارائه کند. این مساله در مورد دولت هم صادق است. دولت ما هم همین است. دولت بهدلیل اینکه پول نفت را میگیرد چندان به خدماتدهی به جامعه و دریافت مالیات اعتنایی نمیکند. از اینرو به دولت تنبل تبدیل میشود. برای اتاق هم این ۳ در هزار و ۴ در هزار مانند پول نفت است و این بساط باید یک روز جمع شود. اما این جسارت در تصمیمگیری هیچگاه وجود نداشته است.
*ما که در بخشخصوصی درحال انجام اصلاحات هستیم. شاید برای منِ نوعی رضایتبخش نبوده ولی اگر از کس دیگری بپرسید شاید از این روند اصلاحات راضی هم باشد. حتی بعضی از من ناراضیتر باشند. اما باز هم یادآوری میکنم که ما جزئی از این کشور و نظام دولتی، اداری و حاکمیتی کشور هستیم که عملا چندان هم فرصت و امکان ایجاد تمایز میان خودمان و دیگران را نداریم و در نهایت در این فضا حل میشویم. از طرفی همکاران من در اتاق این نگرانی را هم دارند که اگر ادبیات اتاق با دولت صریح و انتقادی باشد، امکان دارد دولتیها از اتاق فاصله بگیرند. این نگرانی از گذشته تا بهحال وجود داشته و دارد. از یک منظر هم درست است. چون اتاق باید با دولت کار کند. وقتی دولت، اتاق را بایکوت کند، نمیتوان کاری از پیش ببرد. اتفاقی که برای اتاق در دوره آقای احمدی نژاد افتاد. اما ما ماموریتی داریم و باید آن را اجرا کنیم. اگر در این مسیر مرتب با ملاحظات مختلف گام برداریم، طبیعتا خودمان خطقرمزها را بیشتر و زمین بازی انجام ماموریت مان را هر روز کوچکتر میکنیم و جایی برای فعالیت نمیماند.