تصور رایج درباره تعطیلات در ایران باید شکسته شود/ تعطیلات مااز بسیاری از کشورهای جهان کمتر است
به گزارش اقتصادنیوز گزیده این گفتوگو به این شرح است:
*اصولا ما بهعنوان متولی گردشگری کشور باید در پی این باشیم که مردم فرصتی برای سفر داشته داشته باشند. این فرصت به هر شکل که باشد مغتنم است؛ چه تعطیلات آخر هفته و چه مناسبتها. همه اینها فرصتی را ایجاد میکند که ما به سیاست اصلی خود که همانا تشویق مردم به سفر وگردشگری است، دست پیدا کنیم.
*تراکم سفر در یک برهه زمانی مثل نوروز عملا چالشزا است و مشکلاتی نظیر تصادفات را بهدنبال دارد. دستکم باید گفت اگرچه تعطیلاتی روتین محسوب میشود، اما زحمات زیادی دارد. با اینهمه بهدلیل وسعت ایران، برخی مقاصد با فرصت دوروزه قابل بازدید نیستند؛ بهخصوص اینکه نقاط خاصی مبدأ گردشگری گردشگران داخلی ما هستند. برای مثال اگر بخواهیم از تهران به جنوبیترین نقطه کشور برویم، این امکان وجود ندارد که در بازه زمانی دو سه روزه سفر صورت گیرد.
* اول اینکه ما بهعنوان دستگاهی که وظیفهاش برنامهریزی برای اوقات فراغت مردم است، قطعا با تعطیلات آخرهفته موافقیم. بیشک این یک فرصت ایدهآل است؛ اما لازمهاش این است که نهادهای تصمیمگیرنده این طرح را تصویب کنند. اما فعلا میبینیم تنگناها و سختگیریهایی وجود دارد که هنوز این امکان ایجاد نشده تا یک روز دیگر به تعطیلات آخرهفته اضافه شود. بنابراین اتفاقی که میافتد این است: از پایان تابستان تا پایان زمستان تعطیلی مناسبی وجود ندارد تا مردم بتوانند از آن برای سفر استفاده کنند و این باعث میشود همه فشار سفرها روی نوروز باشد. از اینرو به باور من، میتوان با تعریف تعطیلات زمستانی کمی از فشار سفرهای نوروزی کاست؛ اگرچه میدانیم این تعطیلات نیز باعث زحمات و هزینههای مادی و معنوی بسیاری برای دستگاههای درگیر است. باید گفت طرح تعطیلات زمستانی، یک خواست و مطالبه از سوی بخشهایی از کشور است که از نظر آب و هوایی تنها میتوانند در فصلی مانند زمستان پذیرای گردشگران باشند. بنابراین باید تاکید کنم که این طرح هم میتواند مفید باشد و هیچ مغایرتی با پیگیری تعطیلات آخرهفته ندارد.
*من طرح تعطیلات دوروزه را یک طرح کامل میدانم که فراگیر خواهد بود و گستره وسیعتری در طول سال دارد و همه میتوانند از آن استفاده کنند. با این همه هنوز این دغدغه را دارم که فرصتی مثلا یک هفتهای در هر فصلی از سال ایجاد شود که به مقاصدی که کمی از کلانشهرها دور هستند نیز کمک کند.
*حتما باید برای دوروزه شدن آخرهفتهها مطالبهصورت گیرد؛ اما نکته من این است که وقتی آمادگی مناسبی برای تعریف یک تعطیلات یک هفتهای در زمستان بهوجود آمده، ما از آن هم استقبال میکنیم.
* با اضافه کردن موضوع تعطیلات دوروزه به طرح قبلی (تعطیلات زمستانی)، عملا آن را سنگینتر میکنیم و این باعث میشود نهادهای تصمیمگیر، عملا طرح را پس بزنند یا کلا آن را رد کنند؛ چون این تلقی اشتباه ایجاد میشود که قرار است کلا کشور را تعطیل کنیم!
*در شرایط موجود تعطیلات دوروزه باید تبدیل به مطالبه عمومی شود. تمام این بحثها برای بهبود اوضاع مردم است و نفع یا ضرر نهایی از این موضوعات را مردم میبرند. باید این موضوع جا بیفتد که تعطیلات به این صورت لازم است و ادارات ما فقط از این منظر نگاه نکنند که کارمندان باید ۱۷۵ ساعت در ماه کار کنند، بدون توجه به اینکه آیا اساسا کاری وجود دارد یا خیر. وقتی نگاه میکنیم میبینیم بیشتر قوانینی که وجود دارد برای پایبند کردن مردم در محیط کار و ترک محیط خانواده و سفر است. پس باید بیش از هرچیز مردم این حق را مطالبه کنند که باید اوقات فراغت سامانیافتهای داشته باشند. وقتی این مطالبه عمومی شود، براساس آن دستگاهها مجبور میشوند با یکدیگر هماهنگ شوند و ناخودآگاه تمام دستگاههای مرتبط درگیر ماجرا خواهند شد. اما اگر این مطالبه عمومی نشده باشد، برخی دستگاههای درگیر شاید لزوم مساله را درک نکنند و موضوع را تقلیل دهند. حتی تشکلها و نهادهای مردمنهاد نیز باید ورود و این موضوع را مطالبه کنند؛ حتی تشکلهایی که به امور خانوادهها میپردازند چرا که این موضوع فرصتی برای کنار خانواده بودن ایجاد میکند.
* به باور من دقیقا در شرایط [اقتصادی بد] است که ما بیشتر به تعطیلات و فراغت و زمانی برای رهایی از مشکلات اقتصادی نیاز داریم. اینکه من در صحبتها و مصاحبههایم این پیغامها را میفرستم و بر گردشگری بهعنوان عاملی برای ایجاد روحیه نشاط تاکید میکنم، ناشی از احساس این نیاز است که مردم باید بیشتر اوقات فراغت داشته باشند؛ آن هم در شرایطی که این حجم از درگیریهای ذهنی و کاری متوجه آنها است. با این همه، اگر من بهعنوان متولی بخواهم مدام اهمیت گردشگری در نشاط اجتماعی را گوشزد کنم و از نهادهای مسوول بخواهم به این موضوع توجه کنند، شاید حساسیت برانگیز باشد اما اگر این مطالبه از سوی مردم نیز صورت گیرد، بیشک مسوولان مجبور خواهند شد به صدای آنها گوش دهند. پس باید این موضوع شفاف شود که ما تعطیلات زیادی نسبت به متوسط جهانی نداریم.
* تعطیلات ما هم نسبت به سایر کشورهای دنیا زیاد نیست؛ حتی از بسیاری از کشورها تعطیلات کمتری داریم. اما این موضوع باید با همکاری رسانهها و سازمان ما بهعنوان نهاد مسوول، اطلاعرسانی شود و مردم را در این زمینه آگاه کنیم. اتفاقا سازمان میراث فرهنگی مقایسهای میان کشورهای مختلف از نظر میزان و شکل پراکنش انجام داد که میتوان از نتایج این گزارش و امثال آن، برای از بین بردن این تصور اشتباه که تعطیلات ایران زیاد است، استفاده کرد. طرح تعطیلات دوروزه هم انصافا بسیار قوی بوده اما نتوانسته نهایی شود.