سبقت گازی ایران از قطر چگونه رخ داد؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از یرنا ۲۲ سال از آغاز توسعه پارس جنوبی یا همان عسلویه می گذرد و حدود ۱۸ سال است که تولید از این میدان مشترک گازی با قطر آغاز شده است و به مدد همین آغاز و افزایش تولید بوده که اکنون ضریب نفوذ گازرسانی شهری ۹۸ درصد و گازرسانی روستایی نیز به ۸۴ درصد رسیده است.
ایران در این ۱۸ سال توانسته از تولید ۵۶ میلیون متر مکعبی در اواخر سال ۸۰ به تولید حدود ۷۰۰ میلیون متر مکعبی در روز در شرایط فعلی برسد و پیشبینی میشود با بهرهبرداری از ۶ سکوی دیگر تا پایان سال تولید ایران سقف ۷۴۵ میلیون متر مکعب را نیز پشت سر بگذارد.
این در حالی است که تولید قطر اکنون حدود ۵۶۶ میلیون متر مکعب است و بهرهبرداری از طرح توسعهای این کشور تولید را در بهترین حالت تا ۶۲۸ میلیون متر مکعب افزایش خواهد داد که این به معنای فاصلهای بیش از ۱۲۰ میلیون متر مکعبی تولید بین ایران و همسایه جنوبی است.
این سبقت تاریخی ایران از قطر اما در حالی در سال ۹۶ آغاز شد که تا پیش از آن همواره قطر برداشت بیشتری از منابع میدان داشته و حتی در سال های ۸۷ تا ۸۹، قطر این اختلاف را تا ۲۵۰ میلیون متر مکعب در روز نیز رسانده بود.
نگاهی به روند تولید گاز از میدان مشترک پارس جنوبی حاکی از آن است که با آغاز توسعه این میدان، در سالهای ابتدایی اگرچه قطر با کمک شرکتهای بزرگ بینالمللی حدود ۴۰ میلیون متر مکعب گاز بیشتری از ایران تولید میکرده اما استمرار توسعه از سوی ایران باعث شده بود تا سال ۸۶ این فاصله ثابت بماند.
در واقع زنگنه در دوره اول وزارتش بر نفت، تلاش کرد تا پیوستگی توسعه را در این میدان حفظ کند. تا آنجا که از سال ۸۱ تا ۸۴، ۵ فاز این میدان به بهرهبرداری رسید و توسعه ۵ فاز دیگر نیز آغاز شده بود.
اما با روی کار آمدن دولت نهم، شرکتهای بینالمللی یک به یک از ایران رفتند و در این دولت تنها فازهای ۶،۷ و ۸ و همچنین ۹ و ۱۰ افتتاح شد. همین تعلل در توسعه باعث شد تا قطر بتواند در برداشت منابع گازی یکه تازی کند و به یکی از قدرتهای مهم جهان در تولید ال ان جی یا همان گاز مایع تبدیل شود.
ایران در سالهای ۸۸ تا ۹۳ به همان تولید ۲۸۵ میلیون متر مکعبی رضایت داد و این در حالی بود که قطر تولید خود را به بالای ۵۷۰ میلیون متر مکعب رساند. علت اصلی این عقب ماندگی را باید در قرارداد فازهای ١٣، ١٤، فاز ١٩ ، ٢٠ و ٢١ و ٢٢، ٢٣ و ٢٤ معروف به فازهای ۳۵ ماهه جستجو کرد. قرداد توسعه این فازها، خرداد ۸۹ بین شرکت نفت و گاز پارس جنوبی به عنوان کارفرما و پیمانکاران داخلی بسته شد و پراکنده شدن منابع مالی باعث شد تا توسعه در پارس جنوبی متوقف شود.
آمارها نیز حکایت از آن دارد که در حالی که از سال ۸۰ تا ۸۳، ۶ سکو در پارس جنوبی به بهربرداری رسیده بود اما در سالهای ۸۴ تا ۹۱ تنها ۵ سکو به بهرهبرداری رسید. در سالهای ۹۲ تا ۹۸ اما ۲۴ سکوی دریایی به بهرهبرداری رسیده که ۷۰ درصد از سکوهای ایرانی بر روی میدان مشترک پارس جنوبی است.
همچنین ۶۵ درصد از چاههای میدان مشترک ایران و قطر در دولت تدبیر و امید و وزارت زنگنه حفر شده است.
نگاهی به خطوط دریایی ایجاد شده هم نشان می دهد که ۶۷ درصد از این خطوط در دوره وزارت زنگنه در دولتهای یازدهم و دوازدهم ایجاد شده و در حالی که تا پیش از سال ۹۲ تنها ۲۰ردیف پالایشگاهی در پارس جنوبی به بهرهبرداری رسیده بود اما از سال ۹۲ تا کنون ۳۰ ردیف پالایشگاهی جدید که ۶۰ درصد را شامل می شود به بهرهبرداری رسیده است.
اما کلیدیترین و موثرترین آمار را باید در میزان تولید گاز از پارس جنوبی پیدا کرد. در حالی که تا سال ۹۲ و بازگشت زنگنه به وزارت نفت، حدود ۲۸۰ میلیون متر مکعب در روز گاز از میدان مشترک پارس جنوبی تولید میشد اما تنها در ۶ سال گذشته، ۴۱۹ میلیون متر مکعب به تولید گاز از این میدان در سمت ایران افزوده شده و این به معنای آن است که ۴۰ درصد از تولید تا پیش از سال ۹۲ محقق شده و ۶۰ درصد از سال ۹۲ تا سال ۹۸ به دست آمده است.
این افزایش تولید با تدبیر زنگنه و اولویت دادن به توسعه فازهایی صورت گرفت که بیشترین میزان پیشرفت فیزیکی را داشتند.
زنگنه در سالهای ۹۲ تا ۹۶ تلاش کرد تا با تمرکز منابع فازهای پارس جنوبی را به سرانجام برساند. اگرچه در دولت یازدهم ۳ فاز پارس جنوبی که معادل ۵ فاز استاندارد بود به بهرهبرداری رسید اما اوج درخشش زنگنه را باید در ابتدای سال ۹۶ دید که با بهرهبرداری از فازهای ۱۷ و ۱۸، ۱۹ و ۲۰ و ۲۱ ایران سرانجام از رقیب خود در تولید گاز پیشی گرفت.
اما این پایان کار نبود. ادامه توسعه در این میدان در سال ۹۷ و ۹۸ با بهره برداری از بخشهایی از فازهای ۱۳، ۱۴، ۲۲ تا ۲۴ محقق شد.
در واقع از سال ۹۲ تا کنون معادل ۱۲ فاز استاندارد در پارس جنوبی به تولید رسیده است که به معنای افزایش سالانه متوسط ۱۷ درصد تولید گاز و افزایش دو برابری تولید از سال ۹۲ است. با توجه به این آمار، در ۶ سال گذشته، بیش از ۱۵۰۰ میلیارد متر مکعب گاز غنی به ارزش ۲۷۰ میلیارد دلار تولید شده است.
زنگنه پیش از بازگشت به وزارت نفت تاکید کرده بود که یکی از مهمترین اهدافش تعیین تکلیف میدان مشترک است و نگاهی به کارنامه وی در پارس جنوبی در ۶ سال گذشته، نشان میدهد که توانسته از عهده تعهد خود بر آید.