پشتوانه اقتصادی کاخ سفید در صدور دستور ترور سردار سلیمانی چه بود؟
به گزارش اقتصادنیوز از همین رو ممکن است او و مشاورانش در جریان صدور دستور ترور سردار شهید قاسم سلیمانی، نیمنگاهی به «نفت» داشتهاند. اهمیت توجه به «نفت» در اتخاذ این تصمیم تروریستی در آنجاست که این اتفاق تنشزا در خاورمیانه بهعنوان قلب تپنده تولید طلای سیاه دنیا رخ داده است.
اثر عکس سیاستهای نفتی ترامپ
هنوز توییتهای ترامپ برای فشار به اوپک به منظور دست برداشتن از توافق کاهش تولید و پایین آمدن قیمتها، از یاد فعالان بازار نرفته است. این توییتها در آستانه انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا از سوی ترامپ اوج میگرفت زیرا او برای جذب آرای بیشتر به نفت ارزان نیاز داشت تا به این واسطه مانع رشد قیمت سوخت در آمریکا و نارضایتی رایدهندگان شود.
ترامپ در عین حال توییتهایی نیز با مضمون افتخار به رشد تولید ۴ میلیون بشکهای آمریکا در دوران ریاستجمهوری خود داشته که آنها نیز همچنان در اذهان باقی است. او برای کمک به رشد تولید نفت در آمریکا بسیاری از قوانین زیستمحیطی را نادیده گرفت تا از این راه به افزایش برداشت نفتخام از سوی تولیدکنندگان کمک کند. او همچنین مشتاقانه از تحریمهای نفتی بهعنوان ابزاری برای پیگیری سیاستهای خارجی خود در رابطه با ایران و ونزوئلا استفاده کرد و حالا تهدید میکند این ابزار را علیه عراق نیز به کار خواهد برد زیرا پارلمان عراق در پی اقدام تروریستی ارتش آمریکا در خاک این کشور، به خروج نیروهای نظامی آمریکا از این کشور رای داده است. تمام این تجربهها نشان میدهد که رئیسجمهوری آمریکا، نفت را ابزاری مناسب برای پیگیری اهداف داخلی و خارجی خود میداند.
با توجه به اینکه ترامپ همواره نفت را در پیش بردن سیاستهایش مدنظر قرار داده، بعید به نظر میرسد در اقدام تروریستی اخیر به مهمترین ابزار خود بیتوجه بوده باشد. با این حال تصمیم اخیر او که به شکلی غیرقانونی و غیرانسانی در خاک عراق اجرا شد، تمام تلاشهای قبلی ترامپ برای کاهش قیمت نفت که نقشی مهم در تامین محبوبیت او در آمریکا دارد را بر باد داد و ریسک رشد بیشتر قیمتها را زیر سایه اختلال عرضههایی سنگینتر افزایش داد. این ریسک در کنار افزایش نگرانی از بالا گرفتن تنشها در منطقه و به خطر افتادن زیرساختهای انرژی، به تهدید تحریم عراق از سوی ترامپ نیز بازمیگردد. عراق دومین تولیدکننده بزرگ نفت اوپک است و چیزی حدود ۵ درصد از عرضه جهانی نفتخام را تامین میکند. حتی همین حالا و پیش از اجرایی شدن هرگونه تحریم علیه عراق، خروج کارکنان شرکتهای نفتی آمریکایی و غیرآمریکایی از خاک عراق در پی تصمیم تروریستی ترامپ، تبدیل به عاملی برای کاهش تولید نفت عراق شده است.
توهم استقلال انرژی و تصمیمات تروریستی
تولید روزانه نفتخام آمریکا از زمان شروع به کار دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهوری آمریکا (ژانویه ۲۰۱۷) به این سو، رشدی ۴ میلیون بشکهای داشته است. این رشد چشمگیر که تولید نفتخام آمریکا را به ۹/ ۱۲ میلیون بشکه در روز رسانده و این کشور را به بزرگترین تولیدکننده نفتخام آمریکا تبدیل کرده، به لطف افزایش تولیدات شیل آمریکا بوده است. به نظر میرسد این رشد عظیم، یکی از دلگرمیهای دولت آمریکا برای اتخاذ تصمیمات بیپروا در خاورمیانه است زیرا احتمالا از نگاه آنها، آمریکا دیگر به نفتخاورمیانه احتیاجی ندارد و میتواند از نوسانات قیمتی نیز در امان باشد. این دیدگاه اما مورد نقد کارشناسان قرار گرفته است. از دیگر سو نوسانات قیمت نفت بعد از به شهادت رسیدن سردار سلیمانی نیز نشان داد مصرفکنندگان نفتخام در آمریکا از نوسانات قیمتی رو به بالا بر اثر افزایش تنش در خاورمیانه، در امان نیستند. در این زمینه فایننشال تایمز، به تازگی در گزارشی تاکید کرده «آمریکا نمیتواند از نوسانات قیمتی در امان باشد و انقلاب شیل نیز نمیتواند به تنهایی استقلال واقعی انرژی را در این کشور تامین کند.» بر اساس این گزارش، دهه گذشته برای نفت آمریکا دههای طلایی بوده که طی آن این کشور به لطف افزایش تولیدات شیل به بزرگترین تولیدکننده نفت دنیا تبدیل شده است. دونالد ترامپ نیز با تکیه بر این دستاورد صنعت نفت آمریکا، استقلال انرژی آمریکا را اعلام کرد و گفت این کشور از اتکا به نفتهای خارجی فاصله گرفته است.
به گزارش فایننشال تایمز اما افزایش قیمت نفت در روز جمعه که پس از ترور سردار سلیمانی رخ داد، یک یادآوری بهموقع بود تا نشان دهد آمریکا هنوز از استقلال انرژی فاصله دارد. در واقع اگرچه خالص صادرات نفتخام آمریکا نشان از کاهش وابستگی به واردات دارد، با این حال هنوز پالایشگاههای آمریکا برای تامین نیازهای خود به خرید نفت از سایر کشورها نیاز دارند. این نیاز به ویژه به این موضوع بازمیگردد که صنعت پالایش آمریکا بهطور کلی برای پردازش نفتخام سنگین، مانند گریدهای نفتخام عربستان که از خاورمیانه میآید طراحی شده و نفتخام شیل که بسیار سبکتر است تقریبا به کار آنها نمیآید. به این ترتیب رشد قیمتی مانند آنچه در روز جمعه رخ داد و در مقطعی بهای نفتخام را تا بیش از ۴ درصد نیز افزایش داد، بهرغم مانور مقامات آمریکایی بر استقلال انرژی نشان داد که ایالات متحده آمریکا همچنان در معرض تحولات بازار نفت قرار دارد و از آن جدا نیست.
از دیگر سو تنشها در حالی در پی اقدام تروریستی دولت ترامپ در خاورمیانه به شکلی بیسابقه در حال گسترش است که در آمریکا شواهد حاکی از آن است که رشد تولید شیل در حال کند شدن است. به این ترتیب انتظار میرود رشد تولید نفتخام آمریکا در سال جاری میلادی نسبت به ۲۰۱۹ کندتر و نسبت به ۲۰۱۸ نیز به شکلی قابلتوجهتر کند شود. تحلیلگران گلدمن ساکس در نوامبر گذشته پیشبینی خود از رشد تولید نفتخام آمریکا در ۲۰۲۰ را کاهش دادند. دیگر نشانهای که از کند شدن رشد تولید شیل آمریکا وجود دارد، کند شدن سوددهی شرکتهای تولیدکننده نفت شیل است. به همین علت این شرکتها تلاش دارند به جای رشد تولید، به اعطای سود بیشتر به سرمایهگذاران تمرکز کنند. به گزارش فایننشال تایمز، با کمبود منابع مالی، موج ورشکستگی در شرکتهای نفت شیل رو به افزایش است. کند شدن رشد تولید نفت آمریکا در حالی است که اگر تقاضای نفتخام با بهبود همراه شود، نفت شیل آمریکا نقش چندانی در افزایش عرضه نخواهد داشت.
در عین حال فایننشال تایمز به سیاستگذاران آمریکا توصیه میکند که آنها باید بدانند استقلال انرژی تنها به معنای تضمین تامین عرضه نفتخام نیست بلکه به محدود کردن تقاضا از طریق بهبود بهرهوری استفاده از سوخت، سرمایهگذاری در فناوریهای جدید مانند خودروهای برقی و تغییر سوختهای فسیلی به انرژیهای پاک نیز باز میگردد. تمام موارد یاد شده اخیر که میتواند از روشهایی به غیر از افزایش تولید نفت به استقلال انرژی منجر شود درحالی از سوی تحلیلگران به سیاستمداران آمریکایی توصیه میشود که رئیسجمهوری این کشور با زیر پا گذاشتن پیمانهای زیستمحیطی بینالمللی و خروج از آنها عملا ثابت کرده اهمیتی به این راهکارها نمیدهد و رشد تولید نفت برای او کافی است. بیتوجهی ترامپ به ابعاد مختلف استقلال انرژی آمریکا از جمله کند شدن رشد تولید شیل درحالی است که با اتخاذ سیاستهای مخرب در منطقهای مانند خاورمیانه، بزرگترین تهدیدها را پیش روی بازار نفتی قرار داده که آمریکا نیز جزئی از آن است.
بینیازی آمریکا از تنگه هرمز؟
رشد تولید نفت آمریکا و توهم استقلال انرژی این کشور موضوعی است که باعث شده احساس بینیازی از تنگه هرمز نیز برای رئیسجمهوری آمریکا ایجاد شود. ترامپ پیش از این در رابطه با تنگه هرمز اعلام کرده بود آمریکا دیگر نیازی به تنگه هرمز ندارد زیرا بیشترین نفتی که از این تنگه استراتژیک عبور میکند به سمت بازارهای آسیایی میرود نه آمریکا، بنابراین بهتر است کشورهایی که به این تنگه وابسته هستند امنیت آن را تامین کنند. با این حال هنوز آمریکا به این تنگه وابسته است. بلومبرگ به تازگی در گزارشی به قلم جولیان لی به رقم ۳۴ میلیون بشکه نفتخام اشاره کرده است که ماه گذشته میلادی از عربستان، عراق و کویت از طریق خلیج فارس و تنگه هرمز به بنادر آمریکا ارسال شده است.
این اعداد نشان میدهند که اگرچه وابستگی آمریکا به این تنگه کاهش یافته، اما ترامپ و تیم مشاوران او اهمیت استراتژیک تنگه هرمز را در حمله تروریستی اخیر بیش از پیش دستکم گرفتهاند. پس از عملیات تروریستی که به شهادت سردار سلیمانی منجر شد، مقامات ایران نسبت به واکنش متقابل هشدار دادند. هنوز مشخص نیست ایران در مقابل اقدام اخیر آمریکا چه واکنشی نشان خواهد داد اما با جدی شدن تنشها در منطقه بسیار بعید است تقابل دو طرف اثری بر امنیت تنگه هرمز بهعنوان شاهراه عبور نفت دنیا نداشته باشد.
استفاده از ذخایر استراتژیک آمریکا
یکی دیگر از مواردی که ممکن است در به اشتباه انداختن ترامپ و تیم مشاور او در اتخاذ تصمیم به ترور سردار سلمیانی نقش داشته باشد، اختیار رئیسجمهوری آمریکا برای برداشت از ذخایر استراتژیک نفتخام این کشور است. آمریکا از دهه ۷۰ میلادی که با تحریم نفتی کشورهای تولیدکننده نفتخام خاورمیانه مواجه شد، این ذخایر را ایجاد کرد تا در مواقع ضروری از آنها برداشت کند.
به گزارش بلومبرگ حجم این ذخایر تا پایان ۲۰۱۹ به ۶۳۵ میلیون بشکه رسیده است که برای مصرف ۱۰۰ روز آمریکا کافی است. پس از تنشهای ایجاد شده از سوی آمریکا که آتش تقابل نظامی را در منطقه شعلهورتر کرده است، استفاده از این ذخایر بار دیگر مطرح شده است. بر اساس این گزارش حداکثر توان برداشت از این ذخایر ۴/ ۴ میلیون بشکه در روز است و پس از تصمیم رئیسجمهوری آمریکا ۱۳ روز طول میکشد تا این ذخایر آزاد شوند. اما این ذخایر پشتوانهای مناسب برای تامین نیاز نفت آمریکا یا تامین بازار در بلندمدت به نظر نمیرسند. تجربه حمله به تاسیسات نفتی آرامکو در سپتامبر گذشته نشان داد که ۷/ ۵ میلیون بشکه در روز طی این حملات پهپادی، به سرعت از بازار نفتخارج شد. این اختلال عرضه اگرچه تحتتاثیر کند شدن رشد تقاضا در پی جنگ تجاری اثر قیمتی بلندمدتی در بازار نداشت و از طرفی در مدتزمانی کوتاه به چرخه تولید بازگشت، اما این بار با بهبود چشمانداز تقاضا در پی انتظار برای صلح تجاری میان آمریکا و چین، توافق اوپکپلاس برای کاهش تولید عمیقتر و نگرانی از گستردهتر بودن آسیبها به زیرساختهای انرژی، ممکن است هرگونه اختلال عرضه به شکافی عمیقتر میان عرضه و تقاضا بینجامد و بازار نفت را برای مدتی طولانیتر تحتتاثیر قرار دهد.