محسن جلال‌پور، رئیس سابق اتاق ایران:

اقتصاد ایران گرفتار روزمرگی و پوپولیسم توأمان شده‌است/ پیوسته به سمت اقتصاد بسته‌تر و دستوری‌تر حرکت کرده‌ایم

کدخبر: ۳۳۰۷۲۵
اقتصادنیوز: رئیس سابق اتاق ایران معتقد است که اقتصاد ایران به یک ورطه خطرناک افتاده که در آن روزمرگی و پوپولیسم توامان وضعیت را بدتر می‌کنند.
اقتصاد ایران گرفتار روزمرگی و پوپولیسم توأمان شده‌است/ پیوسته به سمت اقتصاد بسته‌تر و دستوری‌تر حرکت کرده‌ایم

محسن جلال‌پور، رئیس سابق اتاق ایران در میزگردی که با حضور علی میرزاخانی، سردبیر ارشد گروه رسانه‌ای «دنیای اقتصاد» برگزار شد،به مرور رخدادهای سیاسی و اقتصادی مختلف کشور در سال گذشته پرداختند.

وی در بخشی از این میزگرد تاکید کرد: در تحلیل کلیتی که بر ما در این سال گذشت، باید به هر دو بخش ماجرا اشاره کرد و حسب شرایط پیش آمده به قضاوت پرداخت. ما در سال 98 دو بخش «قابل اغماض» و «غیرقابل اغماض» از مجموعه کنش‌های دولت را مشاهده کردیم. بخش قابل اغماض مستقیماً به دلیل رفتار دولت پیش نمی‌آید اما دستگاه‌های اداری و اجرایی امکان کاهش تبعات و لطمات آن را دارند و بخش دوم مستقیماً در نتیجه تصمیمات و رفتار اشتباه دولت و دستگاه‌ها و نهادها ایجاد می‌شود. ما در سالی که گذشت با مجموعه‌ای از سوانح طبیعی روبه‌رو شدیم که اقتضای زندگی روی کره زمین و منطقه‌ای همچون فلات ایران است. چیزهای غیرقابل پیش‌بینی که فقط با کار زیربنایی دقیق و چارچوب مدیریت قدرتمند و موثر اثرگذاری آن کاهش می‌یابد. خب ما در این بخش کاستی‌های بسیاری داریم. گرچه بخشی از ضعف‌ها را هم می‌توان با اغماض نادیده گرفت.

سعی دولت‌ها باید بر این باشد که زمینه مهار طبیعت را تا سرحد ممکن همچون بخش توسعه‌یافته جهان فراهم سازد. این وضعیتی است که زمینه معضلات بعدی را هم بسیار کم می‌کند و دولت و حاکمیت را از سیل اتهامات بعدی دور نگه می‌دارد. اما خب آنچه بیش از همه ما را آزرد، کنش و واکنش دولت در وضعیت‌های غیرقابل اغماض بود که امروزه در کمتر نقطه‌ای از جهان با این سطح و گستردگی قابل لمس است. مردم جامعه از این بخش دوم گلایه دارند. مثل اصابت غیرعمدی موشک به هواپیمای مسافربری یا تداوم ابعاد فاجعه‌بار تلفات جاده‌ای. پیشگیری از وقوع حوادث دلخراش ناشی از اشتباهات انسانی و مدیریتی موردی است که در این سطح معنایی در قرن بیست و یکم ندارد. همه جای دنیا این دولت‌ها هستند که مامور رسیدگی، ارزیابی، برنامه‌ریزی، سیاستگذاری و اجرا هستند و به دلیل همین موارد است که اساساً زمینه تشکیلشان فراهم شده است.

محسن جلال‌پور افزود: البته می‌توان بخشی از مشکل را در مقامات و تغییر مشی و مرام یک‌باره آنها هم دید. اینکه تا پیش از ورود به دولت مثلاً طرفدار جدید اقتصاد رقابتی و بازار آزاد بودند اما به محض ورود به دولت و قدرت‌گیری به بسته‌ترین شکل ممکن سیاستگذاری می‌کردند. دلیل گسست چنین فردی نه تحول فکری که چسبیدن به ریاست است. این قبیل افراد هم در پاسخ به وضعیت موجود چنین رفتاری از خود نشان می‌دهند. سیستم حکمرانی می‌گوید تو باید با من خود را هماهنگ کنی و او هم برای حفظ سمت تغییر مسیر می‌دهد.

رئیس سابق اتاق ایران در ادامه با یادآوری حادثه هواپیمای اوکراین ایر گفت: همین حادثه تلخی که برای 176 نفر از هموطنان ما اتفاق افتاد که من فکر می‌کنم برای 176 خانواده و حتی کل جمعیت کشور تلخ و غم‌انگیز بود و تاثیر جهانی را به همراه داشت، شیوه مدیریت نامناسب ما چقدر ابعاد ماجرا را تلخ‌تر و گزنده‌تر کرد. چیزی که متاسفانه یک شبه سرمایه اجتماعی ما را بر باد داد. بنابراین اینکه بخشی از دستگاه دولت از دم چیزی را انکار کند فقط منوط به حوزه اقتصاد نیست. ما از روز اول با انکار پیاپی مقامات روبه‌رو بودیم در حالی که هرچه جریان پیش رفت مشخص شد انکار ماجرا با اطلاع و قصد قبلی صورت گرفته است. شکافی که از این قضیه در افکار عمومی ایجاد شده، بعد از 50 روز از آن حادثه به جایی رسیده که کل گفته‌های مقامات را به واسطه عدم اعتماد به آنها نادیده می‌گیرد. خب چرا باید چنین وضعیتی را به بار آوریم؟

جلال‌پور اضافه کرد: البته جور دیگری هم می‌شود به قضیه نگاه کرد. اینکه مقامات تصمیم‌گیرنده به مرور دچار توهم شده‌اند که حفظ مرتبه و جایگاه آنها منوط به پاسخ دادن باصلابت به مسائل، فارغ از تردیدها و پذیرش تغییر و تحولات است. احتمالاً تصور می‌کنند متکلم وحده‌اند و در مقابل تصمیمات مقتدرانه شخصی آنها کسی جز آنها حق اظهارنظر ندارد. بابی که شورایی بودن و مشورت و مشارکت و کار کارشناسی را به کناری می‌افکند و نظر شخصی را جانشین خواست عمومی می‌کند. دهه‌هاست ما درگیر این وضعیت هستیم. حتی قبل از ظهور نظام جمهوری اسلامی. این نگاهی است که ضد استحکام نظام سیاسی عمل می‌کند و به تولید دستورات، مصوبات، قوانین و سیاست‌هایی منجر می‌شود که از بیخ‌وبن غلط‌اند.

این فعال اقتصادی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه «در 40 سال گذشته ما پیوسته به سمت اقتصادی بسته‌تر، محدودتر و دستوری‌تر حرکت کرده‌ایم» گفت: چین در مدتی که ما درجا زدیم، اقتصادش را 33 برابر بزرگ کرد. هیچ کشوری در منطقه نیست که این عدد کمتر از 5 و 6 باشد. حتی جنگ‌زده‌ها عملکرد بهتری از ما داشتند. اقتصاد ما فقط دو برابر شده. مدیون افرادی هستیم که برای اشغال کردن سمت‌ها هر کاری می‌کنند. همین جا که ما نشسته‌ایم در همین دفتر، زمانی جای افرادی بوده که دم از بازار آزاد و اقتصاد رقابتی زده‌اند اما وقتی دری به تخته‌ای خورد و در دولت دهم وزیر شدند مدافع تمام‌قد اعطای یارانه شدند. چند دقیقه پیش هم گفتم. تفکر این افراد سریع عوض نمی‌شود ولی تمایل به ارتقای شغلی افراد را وادار به چنین رفتارهایی می‌کند. به نظرم نظام سیاسی ما باید یاد بگیرد جور دیگری استحکام و ساخت خود را ارتقا دهد. روال فعلی فقط تعدد خطا را بالا می‌برد و تلف شدن فرصت‌ها را بیشتر می‌کند.

*متن کامل میزگرد علی میرزاخانی و محسن جلال‌پور که در سالنامه «تجارت فردا» به چاپ رسیده است در روزهای آینده منتشر می‌شود.

 
اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید