سیاست خارجی مناسب برای ایران در مواجهه با ترامپ
به باور این استاد دانشگاه، گسترش دیپلماسی در عرصه منطقهای و جهانی و همزمان، تقویت قدرت بازدارندگی و اقتصاد ملی با هدف کاهش آسیبپذیری کشور، میتواند آمریکای دوران ترامپ را مدیریت و مهار کند. برزگر در بخش دیگری از سخنانش تاکید کرد که واشنگتن هم در دوران ترامپ تلاش خواهد کرد تا قدرت ایران را از طریق تقویت رقبای منطقهای تهران کنترل کند.
رئیس گروه روابط بینالملل دانشگاه علوم و تحقیقات درباره آینده رابطه ایران و آمریکا نیز گفت: «به نظرم سختتر و پیچیدهتر از وضعیت فعلی میشود. البته این به معنای بروز درگیری و جنگ بین دوطرف نیست. واقعیت این است که موضوع برقراری روابط دوجانبه هنوز در بوروکراسی و ساختار قدرت دو کشور به نقطه تعادل و قانعکننده نرسیده و دوطرف همچنان به هم بی اعتماد هستند. همین وضعیت سبب میشود تا نیروهای سیاسی داخلی دو کشور همچنان بر وضعیت «تهدید متقابل» در روابط با یکدیگر تاکید کنند.» وی در ادامه افزود : دولت روحانی هم سعی کرد تصویر بهتری از این رابطه بدهد. اما ظاهرا دو طرف نیاز به زمان بیشتر و نتایج ملموستری دارند. چون خروج از این حس تهدید که در استراتژیهای دو طرف، مثلا در سند امنیت ملی، طی زمان نهادینه شده کار سادهای هم نیست. مساله وقتی پیچیده میشود که دوکشور جریانهای مستقل خود را در مسائل ژئوپلیتیک منطقهای مثل جنگ با داعش و حل بحرانهایی مثل سوریه و یمن دنبال میکنند و این خود به نوعی دوطرف را در وضعیت رقابت سیاسی قرار میدهد. آمدن ترامپ با ادعای تجدید عظمت آمریکا در جهان مطمئنا بر این پیچیدگی میافزاید. متاسفانه برخورد با ایران به گونهای به یک ابزار اظهار وجود و ضرورت برای آمریکا در جهان تبدیل شده که بسیاری از رقبای منطقهای ایران هم به آن دامن میزنند. اوباما با یک سیاست هوشمندانه سعی در مدیریت این جریان ضد ایران در سیاست خارجی آمریکا داشت، اما مطمئن نیستم ترامپ و تیم سیاست خارجی و امنیت ملی آن ظرفیت روشنفکری و اجرایی لازم را برای تداوم این سیاست داشته باشند.
این استاد دانشگاه در مورد سرنوشت توافق هسته ای ( برجام ) در دوران ترامپ گفت: ببینید دو بحث اکنون وجود دارند. یکی اینکه ترامپ برجام را پاره میکند و دیگر اینکه سعی میکند شرایط اجرای آن را سخت تر کند. بهنظرم در هر دو مورد ترامپ با محدودیتهایی روبهرو است. لغو برجام به معنای خروج از تعهد بینالمللی آمریکا است. البته ترامپ میتواند اینکار را انجام دهد، چون میتواند استدلال کند که این یک توافق سیاسی نامناسب برای منافع آمریکا و مربوط به تصمیم و اراده دولت قبلی است و الزامی ندارد که آن را اجرا کند. اما بهنظرم اینکار را انجام نمیدهد، چون بوروکراسی وزارت خارجه و سایر نهادهای دخیل آمریکا احتمالا او را قانع میکنند که این یک توافق خوب و کم هزینه برای آمریکا بوده و نقطه بازگشتی برای آن متصور نیست. اما در مورد اینکه شرایط اجرای آن را سخت کند هم به این راحتیها نیست. معنی سخت کردن چیست؟ اگر منظور بازرسیهای بیشتر مثلا از سایتهای نظامی ایران مثل پارچین است که بعید بهنظر میرسد ایران اجازه دهد، حتی بهخاطر آن اگر لازم باشد با آمریکا درگیر هم میشود. اگر منظور طرح مجدد ابعاد احتمالی نظامی است که پرونده آن در آژانس بینالمللی انرژی اتمی بسته شده است.
یا اگر منظور تحمیل بازرسیهای بیشتر آژانس است که ایران همکاری کامل را دارد. یا اینکه بخواهد تحریمهای جدید و بیشتری وضع کند که اینجا به اثرگذاری آن باید شک کرد. چون سایر امضاکنندگان برجام یعنی اروپاییها، چین و روسیه به توافق و تعهدات خود پایبند خواهند بود و هم اکنون بهخصوص چین و فرانسه وارد تجارت گسترده با ایران شدهاند. ایران هم خوب از فرصت استفاده کرده و به گونهای در این زمان محدود جایگاه اقتصادی خود را بهخصوص در حوزه افزایش صادرات نفت بهبود بخشیده، بنابراین شاید سالها طول بکشد که دوباره به وضعیت زمان تحریمها برگردد. منظورم این است که سخت کردن برجام مشروعیت و ظرفیت لازم را در سطح بینالمللی ندارد. بر این مبنا، بهنظرم بوروکراسی آمریکا ترامپ را به تدریج قانع میکند که فراتر از شعارهای انتخاباتی، یک راه معقول برای ادامه برجام پیدا کند. مثلا مجوز خزانهداری آمریکا برای فروش 106ایرباس اروپایی همین چند روز پیش خود به نوعی واکنش بوروکراسی آمریکا به مثبت بودن برجام برای منافع آمریکا است که ظاهرا با مخالفت جدی ترامپ روبهرو نشده است.