لزوم تغییر دیدگاه بانک مرکزی در مورد مهار تورم
در بین محافل مختلف دو تحلیل برای تبیین رابطه رشد حجم نقدینگی و افت نرخ تورم در سالهای 1392 تا 1394 ارائه شده است. گروه نخست، رشد حجم نقدینگی را بهعنوان تهدیدی برای ثبات قیمتها در آینده دانسته و خواستار اعمال سیاستهای انقباضی برای رشد نقدینگیاند. گروه دوم رابطه میان کلهای پولی و تورم را زیرسوال میبرند. بررسیهای یک پژوهش نشان میدهد که هر دوی این تحلیلها، استدلالهای سیاستی مخربی بههمراه دارند. یافتههای این پژوهش با مخرب دانستن این تحلیلها، پاسخ میدهد که محدود کردن رشد حجم نقدینگی به محدود کردن سپردههای سرمایهگذاری منجر شده و انگیزه پسانداز را در اقتصاد سرکوب میکند. از سوی دیگر، بیارتباط دانستن تورم و کلهای پولی چارچوب سیاستگذاری پولی را ناکارآمد میسازد. این پژوهشگران استدلال میکنند که کلید درک شرایط فعلی اقتصاد در انتخاب کل پولی مناسب است. بهدلیل اجزای ناهمگن حجم نقدینگی، بانک مرکزی باید آن را از تحلیلهای خود کنار بگذارد و حجم پول را جایگزین آن کند. آنها نشان میدهند که حجم پول سنجه بهتری برای اندازهگیری عرضه پول است و رابطه محکمتری با سطح قیمتها دارد. این پژوهش با عنوان «سیاستگذاری با کل پولی: حجم نقدینگی یا حجم پول؟» از سوی دکتر رضا بوستانی و دکتر پویا جبلعاملی انجام شده است.
کاهش نرخ تورم به کمتر از 10 درصد در سال 1395، اگرچه دستاورد بزرگی در جهت ثبات قیمتها است، اما با توجه به رشد بالای حجم نقدینگی در سالهای اخیر تردیدها در مورد پایداری آن در آینده وجود دارد. بنابراین این تحقیق به دنبال پاسخگویی به این سوال است که آیا استعداد افزایش ناگهانی نرخ تورم بهدلیل رشد بالای حجم نقدینگی وجود دارد؟ پاسخ این سوال در رابطه بلندمدت میان «عرضه پول» و «سطح قیمتها» نهفته است.پژوهشگران با استناد به نظریههای اقتصادی بر رابطه مستقیم میان عرضه پول و سطح قیمتها در بلندمدت تاکید کرده و معتقدند: «ارزیابی تجربی این رابطه مستلزم اندازهگیری عرضه پول و سطح قیمتها است.» به باور پژوهشگران، شاید اجماعی میان اقتصاددانان درخصوص استفاده از شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی یا شاخص ضمنی تولید بهعنوان جایگزینی برای سطح قیمتها وجود داشته باشد، اما چنین اجماعی در مورد عرضه پول وجود ندارد. وجود تعاریف متعدد پول که هرکدام مقدار متفاوتی را برای عرضه پول گزارش میکنند، شاهدی بر این ادعا است.
بررسیها در اقتصاد ایران نشان میدهد آمارهای عرضه پول با دو تعریف - محدود و گسترده – جمعآوری میشوند. البته در گذر زمان تعریف گسترده پول (حجم نقدینگی) نسبت به تعریف محدود (حجم پول) با استقبال بیشتری در مجامع علمی و اجرایی مواجه شده است. این پژوهش با بررسی نمودار بالا نشان میدهد که نسبت حجم نقدینگی به تولید ناخالص داخلی اسمی در دهه گذشته بهشدت افزایش یافته است و تورمهای بالا در سالهای 1391 و 1392 نیز نتوانسته است این نسبت را به سطوح قبل از دهه هشتاد بازگرداند. برخی کارشناسان بالا بودن این نسبت را بهعنوان تهدیدی برای ثبات قیمتها ارزیابی میکنند و دولت را از تبعات سیاستهایی که منجر به تحریک حجم نقدینگی میشوند، برحذر میدارند. دیدگاه این گروه بهطور ضمنی بر پایه ثبات تابع تقاضای پول با در نظر گرفتن حجم نقدینگی بهعنوان پول در بلندمدت استوار است.
مشروح این مطلب را در اینجا بخوانید