داعش چگونه تامین مالی می شود؟
در ظاهر همه اعلام می کنند می خواهند با آن مبارزه کنند، اما روی دیگر سکه این است که بسیاری از این کشورها دامنشان به این داستان آلوده است. در حقیقت، هرکجای داستان داعش که دست بگذارید میبینید هر کس به فراخور نفع خود نخودی در این آش انداخته است. تروریستهایی از دهها ملیت در این گروه حاضر هستند. از تونس و عربستان سعودی ـ در صدر جدول ـ گرفته تا اتریش و نروژ. خودروها، تجهیزات و سلاح های پیشرفته ساخت کشورهای شرقی و غربی در اختیارشان قرار دارد. این در حالیست که هیچ دولتی به صورت رسمی از آنها حمایت نمی کند.
برخلاف بسیاری از گروه های تروریستی کوچک تر که با هدف ایجاد تنش برای رسیدن به مقاصد سیاسی/ایدئولوژیکی خاص تشکیل می شوند، داعش از ابتدا هدف خود را از مبارزه، تاسیس یک کشور به اصطلاح اسلامی جدید اعلام کرده و بر همین اساس سیستم اقتصادی آن هم از منابع مختلف تامین می شود. تصور عموم مردم این است که کمک های مستقیم خارجی، که عموما از طرف شیوخ عرب حاشیه خلیج فارس و در راستای مبارزه با نفوذ ایران در منطقه تامین می شود، قسمت عمده مخارج ماشین جنگی داعش را تامین می کند. اما بر خلاف این تصور، بخش مهم درآمدهای این گروه از محل قاچاق و فروش کالا با تجار و دولتهای منطقه در بازار سیاه نشات می گیرد و کمکهای مالیِ مستقیم نمیتوانند مخارج گزاف این گروه را تأمین کنند.
داعش با هوشمندی توانسته از همه چیز پول در بیاورد. این گروه به هر کجا که سر میکشد، اموال به جا مانده از دولت و سران دولت و مردم را غارت کرده و به فروش میگذارد، انسانها را قاچاق میکند، نفت میفروشد، مواد معدنی استخراج میکند، آدمربایی میکند، آثار باستانی را به حراج میگذارد و خلاصه هیچ منبع درآمدی نیست که از چشم این گروه دور مانده باشد. در کنار این، داعش توانسته شبکه خود را با بازارهای سیاه منطقه یکپارچه کند و همیشه برای خود «مشتری» داشته باشد. برخی منابع گزارش میدهند که علاوه بر تجار محلیِ بازار سیاه، حتی برخی دولت¬ها از جمله ترکیه نیز در مواقعی از داعش نفت خریداری کرده اند. آمارها حاکی از آن است که مجموع درآمد این گروه در سالهای گذشته سالیانه بیش از 500 میلیون دلار بوده است.
در کنار منابع درآمدی هنگفت، اتفاقهایی در گذشته نه چندان دور باعث شدهاند تا هزینه تأمین تسلیحات برای داعش شدیدا کاهش یابد. انقلابهای کشورهای عربی و سقوط دیکتاتورهایی نظیر قذافی باعث سرازیر شدن حجم عظیمی از تسلیحات به بازار سیاه شد و این امر از دو طریق به داعش کمک کرد: در مرحله اول، کشورهایی که قصد حمایت از داعش را داشتند، دیگر نیازی به ساماندهی قاچاق سلاح به داعش پیدا نمیکنند و کمک مالی برای آنها کفایت میکند. از سوی دیگر، با افزایش عرضه سلاح در بازار سیاه، قیمت سلاح با وجود تقاضای گسترده، افزایش چندانی پیدا نمیکند.
نهادهایی همچون FATF از سالها پیش تشکیل شدهاند و قوانینی تصویب کردهاند تا کشورها بتوانند جریان تأمین مالی تروریسم را قطع کنند، اما در گزارشهای این سازمان میخوانیم که هرچند تقریبا تمام کشورهای عضو، تراکنشهای مالی مشکوک و حتی محرز داشتهاند، تنها عده انگشتشماری از کشورها اقدام عملی در مقابله با این تراکنشها صورت دادهاند. هر چه زودتر جلوی معامله با داعش گرفته می شد هزینه های مالی و جانی مبارزه با آن کاهش می یافت. بر اساس پیش بینی اندیشکده معتبر Rand، حتی اگر همین لحظه تمام جریان نقدینگی به این گروه قطع شود، باز هم در کوتاه مدت از نظر مالی زمین نخواهد خورد. اگرچه این گروه در پی شکست های اخیر حدود نیمی از سرزمین های تحت کنترلش را از دست داده، ولی همچنان با استفاده از ثروت عظیمی که در سال 2014 در فتح موصل اندوخته و در اختیار داشتن منابع درآمدی پایدار مانند مالیات می تواند هزینه های خود را مدیریت کند.
به نظر میرسد که اگر در کنار این هیاهوی رسانهای مقابله با داعش، عزم کشورها برای مقابله با این گروه جزم بود، داعش امروز نمیتوانست این چنین جایگاه خود را حفظ کند. شاهد این مدعا، گزارشهایی است که FATF و نهادهای مشابه منتشر میکنند. نیازی نیست که کشورها علنا به داعش کمک مالی یا نظامی کنند. کافی است با سهلگرفتن رویههای امنیتی ـ مانند آنچه امروز میبینیم ـ از انجام تراکنشهای مالی، اعزام نیرو، قاچاق سلاح و کالا و... به داعش جلوگیری نکنند. نتیجه این رویکرد سهلگیری به داعش، همین چیزی است که امروز شاهد آن هستیم. علاوه بر ممانعت مبادله کالا (بجز کالاهای ضروری) و پول، راه های دیگری مانند محدودکردن تولید نفت و هدف قرار دادن انبارهای پول نقد این گروه راهکارهای مناسب دیگری هستند که کم و بیش انجام شده ولی بایستی بیشتر استفاده شوند.
برای بررسی مساله داعش از منظر سیاسی، باید بیشتر در این امر تعمق کنیم که تروریستهای داعش، منافع چه کسانی را در منطقه دنبال میکنند و اساسا چگونه نظام داعش طراحی شد و جان گرفت؟ وگرنه همانطور که چامسکی میگوید، اگر خواهان توقف تروریسم هستید، کافیست در آن مشارکت نکنید!
*دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت کسب و کار (MBA) دانشگاه صنعتی شریف