2 برداشت از دیدار ناگهانی ظریف و الجبیر
به گزارش اقتصادنیوز، دیدار و به آغوش کشیدن در اوج تنشها میان ایران و عربستان سعودی. نشست فوقالعاده سازمان همکاری اسلامی در آنکارا روز سهشنبه تحتالشعاع دیدار محمد جواد ظریف و عادل الجبیر قرار گرفت. تحلیلگران و ناظران این دیدار بیسابقه در زمانی که دو کشور بدترین رابطه را در تاریخ روابط سیاسی خود تجربه میکنند، نشانی از تمایل طرفین به مدیریت تنشها میدانند. در مقابل اما برخی دیگر معتقدند که نباید در بیان واقعیتهای این دیدار اغراق کرد، چون بهبود روابط تهران و ریاض بهدلیل تنشهای انباشته شده، سخت و زمانبر است و صرف یک دیدار آن هم به دلیل رعایت عرفهای دیپلماتیک، نمیتواند به منزله گشایش باشد. در این گزارش با پرداختن به این دو سناریو و نشانهها و دلایل آن، اشاره شده که کدام سناریو در شرایط کنونی از واقعیت بیشتری برخوردار است.
تمایل به مدیریت تنش و بهبود روابط
سناریویی که قائل به بهبود روابط و تمایل دو کشور به مدیریت تنش کنونی است، معتقد است نباید از کنار این دیدار به سادگی گذشت. چون این اولین باری است که دو کشور در طول دو سال اخیر که روابط پرتنش و چالشزایی را تجربه میکنند، حاضر شدهاند با یکدیگر دیدار کنند و همدیگر را به آغوش بکشند. چون این به لحاظ نمادین دارای پیامدهایی همچون تمایل به کاستن از اختلافات بهخصوص از سوی سعودی است. مرور نشستها و اجلاسهای منطقهای و بینالمللی گذشته همچون گفتوگوهای سوریه در ژنو و سازمان همکاری اسلامی در ترکیه نشان میدهد عادل الجبیر همواره از دیدار و برخورد با وزیر خارجه ایران امتناع داشته و عامدا راه دیدار و مصافحه را بسته است. همچنین در نشست سال گذشته سازمان همکاری اسلامی در استانبول نیز هیچ دیدار و برخوردی بین رئیسجمهوری ایران و پادشاه عربستان سعودی صورت نگرفت. بنابراین این دیدار دارای اهمیت است و نباید از کنار آن بهسادگی گذشت، چون وزیر خارجه عربستان سعودی میتوانست مجددا عدم تمایل خود را برای برخورد با همتای ایرانیاش ادامه دهد.
در چرایی این تمایل، دکتر «رحمن قهرمانپور» استاد دانشگاه و پژوهشگر ارشد مسائل خاورمیانه معتقد است که اگرچه این دیدار چندان ارزش افزودهای ندارد، اما نباید از کنار آن نیز بهسادگی گذشت. زیرا تردیدهای مقامات سعودی از عدم همراهی تمام قد واشنگتن و انتظاراتی که عربستان از آمریکا در بحث اجماع علیه ایران و همچنین قطر داشت، افزایش پیدا کرده و بهرغم هزینههای سنگینی که برای سفر ترامپ به ریاض انجام دادند، توقعات و انتظاراتشان برآورده نشده است و به همین دلیل آن خوشبینی جای خود را به تردید داده است. قهرمانپور با بیان اینکه این تردید همچنان درخصوص حمایت واشنگتن در همراهی با سعودی برای فشار بر ایران نیز وجود دارد، افزود: «ماجرای قطر، شکست دیپلماتیک برای ریاض بود. انتظار این بود که آمریکا همراهی کند، ولی مواضع متناقض دولت ترامپ باعث افزایش این تردیدها شد و این اولین صحنه آزمایش دولت ترامپ برای سعودیها بود. این تردید درخصوص ادامه مسیر هم وجود دارد که اگر با ایران بخواهند برخورد کنند، آمریکا ممکن است جانب ریاض را نگیرد. بنابراین شاهد رگههای نوظهوری از عقلانیت در تصمیمگیری مقامات سعودی هستیم که مسامحتا میتواند خود را در دیدار روز گذشته نشان دهد.» این کارشناس مسائل خاورمیانه معتقد است این مساله را باید در کنار فراهم شدن زمینههای برگزاری حج و همچنین تمایل حلقههای معتقد به گفتوگو با ایران در عربستان نیز مورد ارزیابی قرار داد.
تحلیلگر دیگری که نسبت به این دیدار خوشبین بوده «عبدالباری عطوان» تحلیلگر فلسطینی است که در روزنامهفرامنطقهای رایالیوم با پرداختن به ابعاد این دیدار نوشته است: «دعوت محمدبنسلمان، ولیعهد عربستان از مقتدی صدر و دست دادن عادل الجبیر با محمدجواد ظریف و همچنین عزیمت حجاج ایرانی به عربستان نشان میدهد که عربستان برای ایجاد روابط با ایران تلاش میکند سیاستش را تغییر دهد.» عطوان با بیان اینکه نمیخواهم درباره اتفاقات اخیر مبالغه کنم، نوشت: «دست دادن ظریف و عادل الجبیر بر تغییر سیاست و موضع عربستان تاکید دارد، سیاستی که بهجای مقابله و جنگرسانهای گفتوگو و دیپلماسی را در پیش گرفته است و چه بسا رخ دادن این رویدادها در چند روز پس از سفر پادشاه عربستان به مراکش و سپردن امور به ولیعهد معانی زیادی داشته باشد.»
از این زاویه است که میتوان این نرمش را تا حد زیادی در ارتباط با آینده پادشاهی محمد بنسلمان دانست. از آنجا که بنسلمان در شرایط کنونی که پدرش سلمان بنعبدالعزیز برای استراحت به سواحل مغرب عربی رفته است، عنوان نایب سلطنت را به یدک میکشد و زمینهها برای نقلوانتقال قدرت فراهم است، سیاست آرام کردن فضا را در پیش گرفته است تا در زمانی که بهعنوان هفتمین پادشاه عربستان به سلطنت رسید، در شرایط آرام و بدون تنشی این انتقال صورت بگیرد. بنابراین عادل الجبیر با دستور مستقیم پادشاه و محمد بنسلمان، زمینه را برای بهبود ظاهری روابط با تهران در پیش گرفته است.
دیداری عادی در میانه تنشها
در مقابل اما برخی ناظران و تحلیلگران معتقدند که نباید در بیان واقعیتهای این دیدار اغراق کرد، چون شرایط و زمینههای تنش بین تهران و ریاض فراتر از آن است که این دیدار بتواند در رفع آنها موثر باشد. هم در سطح روابط دوجانبه و هم در سطح منطقهای، پروندههای بحرانی میان دو کشور به میزانی است که رفع آنها نیازمند ماهها و حتی سالها گفتوگو است تا بتوان روابط را در مسیر طبیعی خود قرار داد.
نکته مهم دیگری که در این خصوص قابل ذکر است این موضوع است که در زمانی که ریاض راهبرد سد کردن نفوذ تهران در منطقه را در همراهی با آمریکاییها دنبال میکند، میلیاردها دلار برای کشاندن ترامپ به ریاض هزینه میکند، ائتلافهای عربی اسلامی علیه تهران ترتیب میدهد، سیاست تلطیف روابط با اسرائیل را در پیش گرفته است و همچنین از گروهها و گروهکهای تروریستی برای کشاندن نبرد به داخل مرزهای ایران حمایت بهعمل میآورد که در مقطع اخیر این ارتباطگیری به گروههای شیعی عراقی همچون جریان صدر نیز رسیده است، این دیدار نمیتواند به منزله تمایل به گفتوگو برای حلوفصل اختلافات باشد، چون این همه هزینه چه معنایی میتواند داشته باشد؟ آیا مقامات سعودی پس از میلیاردها دلار هزینه گزاف، در مدت کوتاهی به این نتیجه رسیدهاند که باید مذاکره را جایگزین سیاست مهار نفوذ ایران کنند؟
در همین خصوص محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران در توضیح جزئیات دیدار با وزیر خارجه عربستان گفت: «این دیدار یک سلام و علیک معمولی بود، نه مقدمهای برای برقراری روابط دیپلماتیک، چنین اتفاقاتی در جلسات بینالمللی طبیعی است که افرادی که آنجا حضور دارند با هم برخورد کنند. مخصوصا در جلساتی که افراد محدودی در آن حضور داشته و در یک سطح باشند.» ظریف اگرچه این دیدار را یک روند طبیعی دانست اما همزمان آمادگی ایران برای داشتن روابط خوب با عربستان را تکرار کرد و افزود: «ایران گرچه با بسیاری از سیاستهای عربستان مخالفت دارد، اما همواره دنبال برقراری ارتباط خوب با همسایگان خود بوده است. ما دنبال این هستیم که با همسایگان رابطه خوب براساس احترام متقابل داشته باشیم. در دولت دوازدهم هم ابراولویت ما همسایگان خواهند بود.»
بنابراین قائلان به این سناریو بر این نکته پافشاری میکنند که حجم تنشها میان ایران و عربستان در منطقه و ذهنیت مقامات سعودی برای مهار ایران در خاورمیانه، باعث میشود تا نتوان چندان به این دیدار بهعنوان مقدمهای برای بهبود روابط نگاه کرد، مگر اینکه تغییراتی ناگهانی در دربار سعودی پیش آمده باشد و یکشبه خواسته باشند گفتوگو را جایگزین سیاست مهار کنند. بنابراین فارغ از اهمیتی که این دیدار در اوج تنشها میان دو بازیگر دارد، اما همزمان نباید خوشبینی مضاعفی نسبت به آن داشت. این گروه به منظور تقویت استدلال خود به نقش دولت ترامپ در این فضا اشاره میکنند و معتقدند که نحوه مواجهه ترامپ با ایران و میزان حمایتی که از عربستان خواهد داشت، در ذهنیت مقامات سعودی برای تداوم این مسیر یا تشدید سیاستهای ضدایرانی، نقش مهمی خواهد داشت.