شناسایی برندگان و بازندگان سفتهبازی در بازار سهام
به گزارش اقتصادنیوز شاخص بورس تهران طی معاملات روز گذشته با افت 70 واحدی مواجه شد و در عدد 81 هزار و 124 واحدی قرار گرفت. شاخص کل هموزن نیز دیروز تقریبا 16/ 0 درصد افت کرد. با پایان یافتن تب و تاب انتخابات ریاست جمهوری، حالا رفتهرفته بورس تهران به سوی عادیسازی معاملات پیش میرود.
همانطور که پیشبینی میشد با اتمام کارزار انتخاباتی، فعالان بورس تهران نیز از معاملات هیجانی خود به هدف کسب سود مقطعی و به اصطلاح نوسانگیری خواهند کاست. ارزش معاملات در روز گذشته نسبت به میانگین ارزش روزانه معاملات در هفته منتهی به انتخابات ریاست جمهوری در سطح بالاتری قرار گرفت.
ضمنا انتقال مالکیت بین اشخاص حقیقی و حقوقیها نیز در محدوده صفر قرار گرفت تا همه چیز نشان از متعادل شدن معاملات سهام داشته باشد. حالا پس از رشد شاخصهای بورسی و با این فرض که قیمتها با اهرم هیجان رشد کردهاند، انتظار میرود که رفتهرفته شاهد تخلیه حباب هیجان بهصورت اصلاح قیمتی یا اصلاح زمانی باشیم. در این برهه رفتار معاملهگران بورس تهران، بهویژه اشخاص حقوقی ماهیت و کیفیت این دوره اصلاحی را رقم خواهد زد.
حمایتهای غیرضرور ازسوی حقوقیها
در سالهای نه چندان دور، کیفیت رفتار اشخاص حقوقی در بازار سهام تهران نقشی کلیدی داشت. از آنجا که فرض میشد که اشخاص حقوقی با اطلاعات و تخصص کافی اقدام به معامله میکنند، قرار گرفتن آنها در سمت خرید یا فروش پیغام معناداری برای بازار سهام به همراه داشت. حقوقیهایی که لزوما سهامدار عمده شرکتها نبودند و صرفا با استفاده از دانش مالی یا اطلاعات خود اقدام به خرید و فروش میکردند و از آنجاکه منابع قابل توجهی از نقدینگی در اختیار داشتند، میتوانستند روندهای قیمتی را رقم بزنند.
اما پس از حباب قیمتی که در سال 92 برای بخش عمده بازار سهام رخ داد، فعالیت اشخاص حقوقی روز به روز کمرنگتر شد و رفتهرفته این حقیقیها بودند که نقش تعیینکنندهتری در بازههای کوتاهمدت و میانمدت برای بازار سهام یافتند. در سالهای اخیر اشخاص حقوقی از یک طرف با مشکلات نقدینگی مواجه بودند و از طرف دیگر با نرخ بالای سود بدون ریسک و همچنین عدم ارزندگی قیمتها در بازار سهام دست و پنجه نرم کردند.
در سالهای ابتدای دولت یازدهم، اقتصاد کشور با پدیده بلاتکلیفی در مواجهه با مذاکرات هستهای روبهرو بود. علاوه بر آن همانطور که اشاره شده بود، قیمتها در بورس به علت بروز خوشبینی درباره روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، حبابی شده بودند و عملکرد شرکتها تناسبی با قیمت سهامشان نداشت. در حال حاضر نیز اگرچه قسمت مهمی از ریسکهای سیستماتیک بورس تهران رفع شده است، اما باید اعتراف کرد که اقتصاد ایران اصولا اقتصادی پرریسک است.
این مسائل دست به دست هم دادهاند تا ماهیت رفتارهای اشخاص حقوقی در سالهای اخیر تغییر شگرفی را تجربه کند. حالا رفتار حقوقیها کمتر عقلایی است. اغلب حقوقیها که به راحتی میتوانند در این بازار کمعمق باعث انحراف قیمتها شوند، نه به دید سرمایهگذاری بلکه با دید سفتهبازی و نوسانگیری وارد معاملات میشوند. همراه با صفهای خرید، خرید میکنند و همزمان با صفهای فروش، سهام خود را میفروشند.
در مواقع غیرضرور از سهمها حمایت جهتدار میکنند و بعضا در زمانی که باید فروشنده باشند به امید چند درصد سود بیشتر از عرضه سهام خودداری میکنند.در روزهای اخیر نیز به کرات مشاهده شده است که حقوقیها و سهامداران عمده اقدام به حمایتهای غیرضروری در اغلب نمادهای بازار کردهاند. از ابتدای هفته گذشته نیز که احتیاط در بازار سهام بیداد میکرد، این اشخاص حقوقی بودند که با خریدهای خود بازار را سرپا نگه داشتند. در تمامی روزهای هفته گذشته خالص خرید حقوقیها مثبت بود.
ریشه مداخلات غیرطبیعی حقوقیها
از حدود سه سال اخیر مداخله در معاملات خرد سهام باب شد. در آن دوره بهمنظور مثبت نگه داشتن شاخص بورس بخشی از معاملات بلوکی در نمادهای عادی انجام میشد، یا اشخاص حقوقی از فروش سهمهای خود بهصورت دستوری منع میشدند تا وضعیت بورس مثبت بماند. این روال در دورههای بعدی نیز ادامه یافت و نهاد ناظر همواره بخشی از تلاش خود را به مثبت نگه داشتن شاخص بورس معطوف کرد. با وجود اینکه بارها زیانهای ناشی از این قبیل رفتارها بهصورت تجربی اثبات شد، اما به نظر میرسد که مثبت نگهداشتن شاخصهای بورسی همچنان یکی از دغدغههای نهاد ناظر است. این در حالی است که نهاد ناظر اصولا وظیفهای در حمایت از قیمتها ندارد.
نکته دیگری که باعث بروز چنین پدیدهای میشود، ملاحظات سیاسی و کلانی است که بعضا منجر به انحراف قیمتها میشود. با وجود آنکه در برخی نمادها به وضوح مشاهده میشود که ارزندگی سهام از بین رفته است، اما اشخاص حقوقی و سهامداران عمده از فروش دارایی خود سرباز میزنند. این موضوع از طرفی منجر به حبابی شدن قیمتها میشود و از طرف دیگر میان سهامداران خرد این انتظار را پدید میآورد که حقوقیها وظیفه دارند در هر شرایط از سهام خود حمایت کنند. برای مثال در حال حاضر صندوق سرمایهگذاری گنجینه آرمان شهر که از ابتدای سال گذشته فعالیت قابل توجهی در سمت خرید سهام داشته است، از محبوبیت بالایی بین فعالان خرد بازار برخوردار شده است.
این موضوع با بالا نگه داشتن مصنوعی قیمتها فضا را برای سفتهبازی نیز باز میکند.در کنار این مسائل میتوان به عمق کم بازار سهام تهران نیز اشاره کرد. ابزارهایی نوین مالی مانند آپشنها و معاملات دوطرفه یا در بورس تهران شکل نگرفتهاند یا مورد استقبال قرار نگرفتهاند. بنابراین فعالان بازار تنها میتوانند در روندهای صعودی از بازار کسب سود کنند. مثبت نگه داشتن قیمتها این توهم را ایجاد میکند که بازار میتواند رشد بیشتری را تجربه کند. بنابراین حقوقیها تلاش میکنند به روشهای گوناگون از قیمتها حمایت کنند.
پیامدهای حمایت
حمایتهای اینچنینی که بارها به طرق مختلف در بورس تهران تجربه شدهاند در وهله اول سیگنالهای غلطی برای سرمایهگذاران حقیقی و خرد صادر میکنند. بخش قابل توجهی از فعالان بورس تهران از تحلیلهای تکنیکال برای خرید سهام استفاده میکنند. حمایتهای جهتدار در برخی موارد باعث حفظ سطوح حمایتی میشوند، در برخی موارد نیز باعث شکست مقاومتها میشوند.
در نتیجه سیگنالهایی برای تحلیلگران تکنیکال صادر میشود که در قیمتهای بالا وارد بازار شوند. برای مثال در شرایط فعلی بازار که اغلب تحلیلگران به فرارسیدن زمان اصلاح قیمتها اذعان دارند، حقوقیها حمایتهای خود را آغاز کردهاند. همزمان با این حمایتها، برخی به غلط، رفتار حقوقیها را مبتنی بر ارزندگی سهمها در نظر میگیرند و اقدام به خرید سهام میکنند. این افراد سهام را خریداری میکنند و در ادامه زیان میبییند.
بنابراین در کوتاهمدت، این حقیقیها هستند که متحمل زیان میشوند. در میانمدت و بلندمدت نیز با افت ارزش معاملات و کمرمقی داد و ستدها، رکود به بازار سهام تحمیل میشود. در این صورت اشخاص حقوقی باید از بازاری حمایت کنند که استقبال از آن روز به روز کمتر میشود. در نهایت نیز رکن بازار سرمایه از بیاعتمادی به بازار سهام رنج خواهد برد و ضربه نهایی تمام بورس را هدف میگیرد.