پای دولت را به ماجرای کاغذ نکشید
این سخن که حتما حاصل دغدغه شریفِ گویندگان آنهاست، نه تنها مشکل کاغذ را حل نمیکند، بلکه بر شدت مداخله دولت در کسب و کار نشر میافزاید و قهرا در چرخههای بعدی، افزایش قیمت با شدت بیشتری ادامه مییابد. بحران امروزی کاغذ در ایران، دقیقا حاصل مداخلههای دهه 1360 به بعد دولت در بازار نشر است: دولت، سهمیه کاغذ و زینک و وام برقرار کرد. نشر جراید و کتاب، اقتصادی شد. عرضه مصنوعی نشریه و کتاب افزایش یافت. افراد بیشتری اغوای این بازار شدند و وارد «کسب و کار یارانهای» شدند. عرضه باز هم بیشتر شد و تقاضای موثر نداشت. تعداد عناوین کتاب و روزنامه و مجله افزایش یافت اما تیراژها کاهش یافت و مردم متهم شدند که کتاب و روزنامه نمیخرند. در همین گیرودار دولت توانایی ادامه این وضع را از دست داد و یارانه ها تقلیل یافت و به سوی بنگاههای خاص هدایت شد. کسانی به مدد رانت بزرگ شدند و کسانی که به این رانت دسترسی نداشتند ورشکسته شدند.
حالا دوباره از دولت خواسته میشود پا پیش بگذارد و مداخلهاش را از سر بگیرد و روز از نو روزی از نو.
مداخله دولت در بازار کاغذ و دیگر اقلام مرتبط با نشر کتاب و روزنامه هیچ حاصلی ندارد مگر 1- اختلال در کار نشر در کوتاه مدت، 2- شکلگیری گروههای ذینفعِ متصل به قدرت در میان مدت، 3- محدودتر شدن آزادی در بلندمدت.