هواداران پرسپولیس و معمای برانکو !
در هفته چهاردهم لیگ برتر باشگاههای کشور، سرانجام پرسپولیس و تراکتورسازی هم شکست خوردند تا آخرین خط تیرههای جدول نیز از بین برود. حالا دیگر در همه خانههای این جدول، عدد نوشته شده و این چیزی نبود که هواداران سرخهای تهرانی و تبریزی منتظرش باشند. لغزش دو مدعی اصلی قهرمانی و پیروزی همگام و همزمان تمام تیمهای نیمه بالایی جدول، کورس قهرمانی لیگ شانزدهم را فشردهتر کرد و بار دیگر نشان داد در فوتبال هیچچیز را نمیتوان قطعی و مسلم در نظر گرفت. در این بین شاید اوقات هواداران پرسپولیس تلختر هم باشد؛ تیمی که میتوانست با آگاهی از نتیجه بازی تراکتورسازی و سپاهان در فولادشهر به مصاف ذوبآهن برود و فاصلهاش با تیم تبریزی را به 5امتیاز افزایش بدهد، اما بعد از هفتهها شکست خورد تا وضعیت خودش را در هالهای از ابهام ببیند. اگرچه تیم برانکو همین حالا هم با دو و 5امتیاز اختلاف نسبت به تیمهای دوم و سوم جدول ردهبندی در صدر ایستاده و نمیتوان شرایطش را «بحرانی» توصیف کرد، اما هواداران و منتقدان خیلی خوب میدانند که مدتها است رگههایی از تزلزل در ساختار پرسپولیس پیدا شده؛ از اصرار کادرفنی روی بازی با تعداد معدودی از نفرات تا بحران گلزنی در تیم برانکو که هر روز شدیدتر میشود.
مربی کروات پرسپولیس درست مثل دوران حضورش در تیم ملی، همچنان به بازی با یک دایره بسته از نفرات علاقه نشان میدهد. او در مصاحبههایش گفته دست نزدن به ترکیب اصلی جزو فلسفههایش است و حاضر است به خاطر این فلسفه بمیرد! خیلی بعید است که الان در دنیا بشود یک مربی ممتاز را با چنین طرز تفکری پیدا کرد. آنچه برانکو انجام میدهد، علاوه بر اینکه باعث میشود دست سرخها برای رقبا رو شود، بلکه انگیزه رقابت را بین هر دو گروه از بازیکنان اصلی و ذخیره از بین میبرد. در حالحاضر بازیکنانی مثل مسلمان و کامیابینیا میدانند که تحت هر شرایطی فیکس هستند و بنابراین شاید به اندازه کافی برای بهبود کار و حفظ کیفیت خودشان تلاش نکنند. از سوی دیگر بیاعتنایی به ذخیرهها باعث میشود بازیکنانی مثل ساسان انصاری، احمد نوراللهی، آرامطبع و دیگران به جدایی تمایل پیدا کنند. در حالحاضر پرسپولیس برانکو به تیمی با دو دسته از بازیکنان تبدیل شده؛ نفرات شکمسیر و بیخیال داخل زمین و بازیکنان دلسرد و ناامید روی نیمکت! آیا چنین تیمی میتواند به موفقیتهای بزرگ دست پیدا کند؟ 14بازی است که در این پرسپولیس مهرهای مثل محسن ربیعخواه در پست دفاع چپ به میدان میرود؛ بدون اینکه کوچکترین منطق فنی برای استمرار طولانیمدت حضور او در ارنج اصلی قرمزها وجود داشته باشد. او نه نفوذ میکند، نه سرعت دارد، نه جنگنده است و نه در کارهای دفاعی عملکرد موفقیتآمیزی داشته، اما برانکو از این بازیکن دست نمیکشد و تحت هیچشرایطی حاضر نیست پلنهای دیگر را برای آرایش خط دفاعی تیمش مورد آزمایش قرار دهد. با این اوصاف واضح است که بقیه هم برای اثبات تواناییهای خودشان تلاش نکنند.
اینکه چرا پرسپولیس امسال بر خلاف پرسپولیس پارسال گل نمیزند، میتواند دلایل متعددی داشته باشد؛ از افت مهاجمان اصلی این تیم یعنی علیپور و طارمی گرفته تا سختگیری تیمهای حریف نسبت به تیم برانکو که مطمئنا فصل گذشته تا این حد وجود نداشت. نکته مهم دیگر اما به خلعسلاح شدن پرسپولیس به دست خود برانکو مربوط میشود. احمد نوراللهی که قابلیتهای تهاجمی زیادی دارد، امسال خیلی کم بازی کرده، امید عالیشاه از چشم برانکو افتاده و دو سمت کناری خط دفاعی قرمزها هم به سرزمین بایر تبدیل شده است. فصل گذشته عمده حملات پرسپولیس از سمت راست با حضور رامین رضاییان برنامهریزی میشد، اما امسال اصرار به حضور یک بازیکن ایستا مثل ماهینی باعث شده رضاییان یا بازی نکند یا در پست غیرتخصصی هافبک راست بهکار گرفته شود.